شهید و دل
اثر نویسنده و شاعر معاصر محمودرضا ترابیپور؛ [به اهتمام و سفارش] یادواره سرداران و شهدای شهرستان ماهشهر؛ ویراستار محمدرضا ترابیپور.- تهران: گفتمان خلاق، (چاپ اول): 104.1381 ص.- (کتب شهادتنامه؛ ج.6).
طراح روی جلد: بابک رشوند.
شمارگان: 3000 نسخه.
این کتاب به مناسبت یادواره سرداران و شهدای شهرستان ماهشهر چاپ شده است.
مندرجات: بیداردل
کتاب حاضر شامل هشت عنوان نثر ادبی، شعر (در قالبهای مثنوی و شعر سپید) و یک داستان کوتاه است که در رثای شهدای گرانقدر انقلاب و دفاع مقدس سروده، یا نوشته شدهاند. مطالب کتاب دربارهی موارد زیر است: سخنی از زبان یک شهید گمنام با مردم زمانه و دیگر همرزمان خویش؛ مناجات با معبود؛ پیام قیام و جهاد؛ داستانی کوتاه دربارهی شهیدان مفقودالاثر مجید، حمید و سعید احمدی و ملاقات با مادر این شهیدان و روحیهی بالای وی در هنگام مفقود شدن فرزندانش و دریافت آثار به جای مانده از شهیدان که پس از جنگ یافت میشود و برای خانواده آنها فرستاده میشود.
شهید و شب
اثر نویسنده و شاعر معاصر محمودرضا ترابیپور؛ [به اهتمام و سفارش] یادواره سرداران و شهدای شهرستان ماهشهر؛ ویراستار محمدرضا ترابیپور.- تهران: گفتمان خلاق، (چاپ اول): 102.1381 ص.-(کتب شهادتنامه، ج.2).
طراح روی جلد: بابک رشوند.
شمارگان: 3000 نسخه.
این کتاب به مناسبت یادواره سرداران و شهدای شهرستان ماهشهر چاپ شده است.
مندرجات: شب در جبهه
این کتاب، حاوی نه عنوان نثر ادبی و شعر (در قالبهای مثنوی، غزل، شعر سپید) و یک داستان کوتاه است که در رثای شهدای گرانقدر انقلاب و دفاع مقدس سروده یا نوشته شدهاند. مضمون مطالب کتاب دربارهی موارد زیر است: «شهید و شب؛ مناجات با پروردگار؛ شب و شهادت در شب هنگام؛ شب بمثابه وسیلهای برای شهادت و
[ صفحه 393]
نزدیکی به پروردگار و مقام و منزلت شب برای شهید و شهادت». داستان دربارهی عملیات شناسایی در شب است که توسط رزمندگانی به نامهای ناصر، سید حسین و حاجعباس صورت میگیرد. در آن شب رزمندهها سؤالاتی دربارهی منزلت شب و ارزش آن برای رزمندگان و شهدا از حاجعباس میکنند. آنها مشغول بحث هستند که به ناگاه با انفجار مین والمری، در میدان مین، حاجعباس به شهادت میرسد.
شهید و عبادت
اثر نویسنده و شاعر معاصر محمودرضا ترابیپور؛ [به اهتمام و سفارش] یادواره سرداران و شهدای شهرستان ماهشهر؛ ویراستار محمدرضا ترابیپور.- تهران: گفتمان اخلاق، (چاپ اول): 100.1381 ص.- (کتب شهادتنامه؛ ج. 4).
طراح روی جلد: بابک رشوند.
شمارگان: 3000 نسخه.
این کتاب به مناسبت یادواره سرداران و شهدای شهرستان ماهشهر چاپ شده است.
مندرجات: گفتمان همسر خورشید
کتاب حاضر شامل هفت عنوان نثر ادبی و شعر (در قالبهای شعر سپید، غزل و مثنوی) و یک داستان کوتاه است که در رثای شهدای گرانقدر انقلاب و دفاع مقدس سروده یا نوشته شدهاند. مضمون مطالب کتاب دربارهی موارد زیر است: «شهادت و عبادت؛ نقش عبادت در رسیدن به شهادت؛ مناجات با پروردگار؛ عبادت و عشقبازی شهید؛ بوی گل یاس که از عبادت و نماز به مشام میرسد؛ طریق سعادت و شهادت؛ بندگی خدا؛ نماز و شهادت». در داستان «گفتمان همسر خورشید»، همسر یک شهید گمنام نقل میکند که چگونه او به درگاه خداوند راز و نیاز و عبادت میکرد و در پایان نیز، نحوهی به شهادت رسیدن او را توصیف میکند.
شهید و عشق
اثر نویسنده و شاعر معاصر محمودرضا ترابیپور؛ ویراستار محمدرضا ترابیپور.- تهران: گفتمان خلاق، (چاپ اول): 106.1381 ص.- (کتب شهادتنامه؛ ج. 1).
طراح روی جلد: بابک رشوند.
شمارگان: 3000 نسخه.
این کتاب به مناسبت یادواره سرداران و شهدای شهرستان ماهشهر چاپ شده است.
مندرجات: قصه عشق
کتاب «شهید و عشق» شامل دوازده عنوان نثر ادبی و شعر (در قالبهای غزل، شعر سپید و مثنوی) و یک داستان کوتاه است که در رثای شهدای گرانقدر انقلاب و دفاع مقدس سروده یا نوشته شدهاند. مضامین و موضوعات نثرهای ادبی و اشعار، شامل موارد زیر است: بزرگداشت یادوارهی سرداران و شهدای شهرستان ماهشهر از زبان شهید گمنام؛ عشق از منظر شهادت و شهیدان؛ خونبهای شهید؛ شهادت و عشق؛ مطالبی در منقبت و ستایش سالار شهیدان، امام حسین (ع)؛ عشق و عقل؛ مناجات با معبود و شهادت و حیات اخروی». شاعر در یک شعر از غزلهای «الا یا ایها الساقی...» و «از ازل پرتو حسنت..» حافظ، وام گرفته است. داستان «قصه عشق» دربارهی یک رزمندهی گمنام در گردان امام علی (ع) در لحظات نزدیک شدن به شب عملیات است؛ در شب عملیات شلیک گلولهای او را به شهادت میرساند.
[ صفحه 394]
عرفان بسیجی
نویسنده علی شیرازی.- تهران: اهل قلم، (چاپ دوم): 45.1375 ص.- (سلسله انتشارات اهل قلم؛ 25: متون ادب معاصر؛ 4).
شمارگان: 3300 نسخه.
این کتاب در سال 1371 توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی زمینی نیز منتشر شده است.
این کتاب شامل یک مقدمه و نه بخش مجزا با عناوین زیر است: «بگذار بینام و نشان باشم، نشانههای کوثر، بسیجیان معرکهی عرفان، قهرمانان نبرد هشت ساله، غربت هجرت آشناییها داشت، بسیجی و شهادت، عرفان بسیجی، بسیجی باید بسیجی بماند و بسیجی بمیرد و در فراغ دوست» کتاب، حاوی اشعاری در قالب آزاد و مطالبی در تعریف و توصیف بسیج و بسیجی است. «شرح رشادت، ایثار و از جانگذشتگی، راز و نیاز با معبود، عزاداری و توسل به امام زمان (عج) و مطالبی عارفانه درخصوص عملیاتهایی چون فتحالمبین، رمضان، والفجرها و کربلاها و در وصف مناطق جبهه (چون بستان، هویزه، قصرشیرین، خرمشهر و...) شرح لحظات شهادت و شرح رسالت بسیجی در دوران پس از جنگ و مطالبی از این قبیل» در این مجموعه آمده است.
عقیقهای فصل یادگاری: مجموعه عاشقانههای جنگ و...
نوشته اسماعیل فیروزی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، دفتر ادبیات و هنر مقاومت، (چاپ اول): 43.1378 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت، قطعههای ادبی؛ 2).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Agates of the Reminescents Season
شمارگان: 1100 نسخه.
این کتاب، مجموعهی قطعههای ادبی است که در سه فصل «خواب، سیب و ستاره»، «کلماتی که پیر نمیشوند» و «برکههای اندوه» ارائه شدهاند و بیانی عارفانه و کنایهآمیز از دوران جنگ و بعد از آن میباشد. فصل اول (خواب سیب و ستاره)، متنی است بیانگر ایثار یک رزمنده و همسر او که باردار است. «تشنهی ماه» حکایت غم و اندوه نویسنده از دوران پس از جنگ و مسائل آن است. «تفحص رؤیا» کنایه از منطقهی جبهه پس از دوران جنگ است. فصل دوم، کلمات و تمثیلهای ادبی و عاشقانهای از جنگ است؛ برای مثال: «پلاک»، به پری که بعد از پرواز پرستو باقی میماند و «پیشانیبند» به دستان واسطه برای گرهزدن شهید به بال فرشتگان تشبیه شده است. در فصل سوم، «برکههای اندوه»، «دستمال آبی» و «آکاردئون زن پیر» حکایت بازماندگانی هستند که از قافله جا مانده و همچنان چشمانتظار برگشت قافله و ملحق شدن به آنند.
قطعات: مجموعه نثر ادبی درباره موضوعات دینی و مناسبتها
جواد محدثی.- قم: حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، مرکز انتشارات، (چاپ اول): 159.1377 ص.- (دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز انتشارات؛ 727).
عنوان پشت جلد به انگلیسی.
(Qataat (A set literary prose about religious subjects and ceremonies
شمارگان: 5000 نسخه.
کتاب، حاوی 112 قطعهی ادبی است که با موضوعهای متنوع در مناسبتهای مختلفی نوشته شدهاند. از بین آنها، چهارده قطعه در مورد دفاع مقدس است. قطعههای مذکور در مدح و منقبت گروههای افراد و وصف موضوعهای زیر هستند؛ آزادگان، بسیجیها، پاسداران، جانبازان، رزمندگان، مفقودالاثرها، فرزندان شهدا، شهدای روحانیت، شهدای انقلاب و جنگ، جبهه و جنگ، روز پاسدار، سنگ مزار، شب حمله و شهادتطلبی.
[ صفحه 395]
قطعههای پابرهنه
صدرا ریحانه.- تهران: حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی، (چاپ اول): 132.1369 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ ادبیات).
در مقدمهی کتاب نوشته شده است: «پابرهنگی این قطعهها به خاطر نداشتن کفش نیست؛ به خاطر نداشتن جوراب نیست؛ بلکه به خاطر دستی است که به گردن انقلاب انداخته و پا به پای پابرهنههایش تا امروز آمده است». کتاب، شامل 62 قطعه نثر ادبی است. قطعهای دربارهی انقلاب، آغازگر متن و قطعهای در مورد انتخابات، پایانبخش متن کتاب است. موضوع قطعهها متنوع است؛ مانند: «تنگ شدن دل بسیجی برای جبهه، انتظار زیارت کربلا، صداقت، هور، غذا خوردن در ایستگاه صلواتی، سرما، نوبت اعزام، پیروزی خیالی صدام، تسامح فرهنگی ایثار، هدیه به رزمندگان حج خونین، اعلامیههای سازمان ملل، ایمان به دین اسلام و رفتارهای کودکانه و خوشباورانهی امریکا، وضو گرفتن در مکه و نماز در قدس و بسیاری موضوعهای دیگر».
کتاب مقاومت، سال اول، شماره اول
زیر نظر: هدایتالله بهبودی، مرتضی سرهنگی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ اول): 215.1368 ص.: مصور.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ فصلنامه).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Defence Book
شماره اول «کتاب مقاومت» شامل یک گزارش، سه مقاله، یک خاطره، یک فیلمنامه، بخشی از یک کتاب، یک داستان کوتاه، دو قطعه شعر، معرفی یک کتاب، بخش یادداشتهای روزانهی رزمندگان و بخش قطعههاست. «پا به پای باران»، گزارشی از بازدید آقایان هدایتالله بهبودی و مرتضی سرهنگی از منطقهی عملیاتی شلمچه در تاریخ 21 / 12 / 1367 است. سایر مطالب کتاب عبارتند از: «مقالههای «نگاهی به رستهی توجیه سیاسی در ارتش عراق» (از مرتضی بشیری)، «باورهای فراخون» (از سید جواد هشترودی) و «ضرورت استفاده از دانش اطلاعرسانی، در خدمت انقلاب و جنگ» (از علیرضا کمری)؛ «رملهای تشنه»، (خاطرهی جانباز جعفر ربیعی)؛ فیلمنامه «قایقران» (از محمد نوریزاد)؛ قطعه شعرهای «قلعهی زخم» (سرودهی یوسفعلی میرشکاک) و «آوازهای گمشده» (از ایرج قنبری)؛ معرفی کتاب «گذری و نظری بر شبهای قدر کربلای پنج» (نوشتهی ع. ک. همدانی) و یادداشتهایی از شهیدان جعفر موسوی، حسین علمالهدی، عباس باقری و کمال سپاهی.
کوثر: گاهنامه ادبی - هنری خواهران (دفتر 1)
به کوشش فاطمه راکعی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 222.1366 ص.: مصور، عکس (بخش رنگی).
شمارگان: 6000 نسخه.
طراح روی جلد: ناهید فراست.
مندرجات: اشعار؛ داستان؛ مقاله؛ و آثار تجسمی.
بخشهای مختلفی در این کتاب به چشم میخورد. بخش اشعار، شامل 66 قطعه شعر در قالبهای رباعی، غزل، شعر آزاد، قصیده و مثنوی است که توسط بیست شاعر زن معاصر سروده شدهاند. قطعه شعرهای «جنگ است میدانی؟...» و «آبشار شعر» از شهلا آهنج، «تا قاف خطر» از فریده ابوسعیدی، «دشمن عشق» و «عشق کوشیدن» از فاطمه راکعی، «آن سوی شهر، این سوی شهر» از زهرا رضوی، «در سردخانهی پزشکی قانونی» از زهرا رهنورد و... دربارهی دفاع مقدس، شهید و شهادت سروده شدهاند. داستانها، مقالات و مصاحبهها در ارتباط با دفاع مقدس نیستند. در بخش آثار تجسمی نیز موارد زیر ارائه شدهاند: تابلوی نقاشی «مقابله با بمباران شیمیایی» از منیره چاووشینسب، پوسترهای «22 بهمن» و «هویزه» از زهرا قربانیان، «فجر» و «سایه صلح جهانی» از ناهید فراست، «چهار تصویر» از لاله شرکت و دو نمونه خوشنویسی از عذرا عقیقی بخشایش.
[ صفحه 396]
کوثر: گاهنامه ادبی - هنری خواهران (دفتر 2)
به کوشش سیمیندخت وحیدی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ اول): 113.1368 ص.: مصور، عکس.
طرح روی جلد از سعیده سلماسیان.
این گاهنامه، شامل برگزیدهای از اشعار، ترجمهها، مصاحبهها، قصههای کوتاه و آثار تجسمی (چون: نقاشی، عکس، تذهیب، گرافیک و خط) خواهران شاعر، نویسنده و هنرمند معاصر است که به مناسبت فرخنده میلاد بزرگ بانوی اسلام، حضرت فاطمه زهرا (س) و روز زن، منتشر شده است. شعر «روح عشق» (از عصمت سرافراز، به یاد شهید تیمور غلامزاده)؛ «در باغ شکوفه» (از زیبا طاهریان) و «ای فراتر از ستاره» (از پروین وجدانی) دربارهی جنگ سروده شدهاند. یک اثر گرافیکی از «اقدس موسوی» نیز در ارتباط با جنگ و عزاداری در عاشورای حسینی است.
گردش بهاری
رفیع افتخار؛ خدمات نشر صالحان روستا.- تهران: وزارت جهاد سازنگی، مرکز حفظ و نشر آثار دفاع مقدس، (چاپ اول): 77.1373 ص.: مصور.- (مجموعه آثار دفاع مقدس).
مندرجات: نغمه زندگانی؛ گردش بهاری؛ مساوی اما بیشتر؛ قلب درخت بید مجنون؛ با یاد دربندیان آزاد؛ وصال یار؛ بار بستن.
کتاب حاوی هفت قطعه ادبی است که آخرین قطعهی آن - یعنی «بار بستن» - در قالب نظم و باقی، در قالب نثر هستند. این قطعات همه در ارتباط با دفاع مقدس هستند و از حال و هوای جبههها و رزمندگان و شهادت و شهید سخن میگویند. برای مثال، در قطعهی «وصال یار» آمده است: عملیاتی در پیش است و گروهی از رزمندگان در حال مناجات و راز و نیاز با خدا هستند. یکی از رزمندگان متوجهی رزمندهی دیگری میشود که در گوشهای دورتر از بقیه نشسته است. رزمندهی اول به سراغ او میرود و از او میخواهد که با دیگر رزمندگان همراه شود. ولی معلوم میشود که او یک مسیحی کاتولیک است. وقتی عملیات بیتالمقدس آغاز میشود، همین رزمندهی مسیحی اولین کسی است که به درجه رفیع شهادت نایل میگردد.
گفتارهایی دربارهی جنگ
گردآورنده: س. فدوی.- تهران: آموزگار، (چاپ اول): (چاپ اول): 244.1361 ص.
کتاب حاضر جنگی است از داستان، شعر، قطعات ادبی، زندگینامه، نقد و.... عناوین کتاب عبارتند از: مقالهی «جنگ، انسان، صلح» که نویسندهی آن (سیاوش) ذکر شده است؛ «زایر» داستانی است در مورد دفاع مقدس که در آبادان اتفاق افتاده است. «از منظومه صلح» اشعاری است با عناوین مختلف از محمد مختاری؛ «نامههایی از جبهه» که بخشهایی از نامههای سرباز شهید سید محمد قریشی از جبهههای جنوب به خانوادهاش است؛ مقالهی «جنگ و بازتاب آن در حیات اجتماعی کارگران ایران»؛ داستانی از فرامرز طالبی که برای شهدای جنگ تحمیلی و سرباز شهید کیومرث طالبی نوشته شده است؛ داستانی در مورد خرمشهر؛ «قانون جنگل» شعری از عمران صلاحی؛ «تصویرهای جنگ» اشعاری از فریدون فریاد؛ «گذر خاک و خون» داستانی از محمد ایوبی؛ «جنگ تحمیلی و بازتاب خارجی آن» پیام رافائل آلبرتی، شاعر بزرگ اسپانیا، به سومین گردهمایی نویسندگان جهان و...؛ نقد «کتابشناسی هنر و ادبیات جنگ» یوسف راد.
[ صفحه 397]
لحظههای درنگ: مجموعه نثر ادبی (74 - 73)
محمدرضا مهدیزاده.- تهران: اهل قلم، (چاپ اول): 50.1374 ص.- (انتشارات اهل قلم؛ 11: متون ادب معاصر؛ 2).
شمارگان: 3000 نسخه.
این کتاب به شهید مرتضی مهدیزاده و محمدتقی بهرام مصیری تقدیم شده است.
این کتاب شامل 22 قطعه نثر ادبی است که نویسنده طی سالهای 1373 - 74، در وصف شهیدان، لحظهی شهادت، حضور آنها در جبهه، تشییع پیکر مطهر آنها و از لحظات ایثار و شجاعت رزمندگان نوشته است. از جمله عناوین قطعات نثر، موارد زیر است: «در حسرت آن عطر گمشده»؛ «برای پلکهایت آواز بخوان»؛ «مثل خاطرهای گنگ»؛ «مزارع پرواز و موسیقی»؛ «اگر ابرها بگذارند»؛ «گاهی یک پرندهام»؛ «هماواز زیتون زاران»؛ «در آغوش فراموشی»؛ «سفر تقوا»؛ «به خاطر تو»؛ «در کدام آیینه»؛ و....
در متن نثرهای ارائه شده، به مفاهیم و کلماتی چون: «رقابیه، گوراژده، سربرنیتسا، دخترکان ژپا و مضامینی دربارهی ظهر عاشورا» اشاره شده است.
مجموعهی فرهنگ جبهه
تألیف ابوالفضل کارآمد.- کرمان: ادارهی کل ارشاد اسلامی کرمان، 1365.
67.[14] ص.- مصور: عکس (رنگی).- (ادبیات و هنر، 24).
مندرجات: مقدمهی ناشر؛ چرا جنگ؟ پایدار بمان تا پیروزی؟ شعر بسیج؛ شعر ارتش بیست میلیونی؛ شعر «جبههها»؛ شعر «آوای سربداران»؛ سؤالنامهی جنگ؛ داستان بسیجیها؛ داستان آقام حسین؛ داستان علیآقا؛ جنگ و خشونت؛... و این وصیت من است؛ زندگینامهی شاعران شهید استان کرمان، حماسهی امیر کهنوجی؛ تصاویر جنگ تحمیلی استکبار؛ انقلاب اسلامی.
این مجموعه که مرکب از قطعات ادبی، شعر، داستان، وصیتنامه، زندگینامه، و مطالب متنوع دیگر است، به رزمندگان لشکر 41 ثارالله تقدیم شده است. در قطعهی «چرا جنگ؟» به علل و ریشههای جنگ تحمیلی اشاره شده است. در قطعهی ادبی «پایدار بمان تا پیروزی»، دلاوری و پایمردی رزمندگان ستوده شده است. قطعه شعرهای «بسیج ارتش بیست میلیونی و جبههها» در وصف ایمان، پایمردی، ایثار و استقامت و شهادتطلبی بسیجیهای قهرمان و رزمندگان دلاور اسلام است. سؤالنامهی جنگ با هدف بالا بردن اطلاعات دانشآموزان دبیرستانی، سؤالاتی در باب جنگ مطرح کرده، که همراه پاسخنامه به چاپ رسیده است. بخشهای بعدی نیز شامل آموزش اخلاق اسلامی، متن وصیتنامه شهید جواد تاجیک، (دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی) و زندگینامهی شاعران شهید استان کرمان، و آزادهای از کهنوج است. در پایان نیز عکسهایی از صحنههای جنگ و انقلاب زینتبخش کتاب شده است.
مرکز آسمان
مرتضی آوینی.- تهران: روایت فتح، (چاپ اول): 1380.
22،[2] ص.: عکس (رنگی)، نمونه.
شمارگان: 5500 نسخه.
کتاب «مرکز آسمان»، مجموعهی نثر ادبی دربارهی کربلا و عاشورا است. شهید آوینی بیان میکند که تمام روزها، روز عاشورا و تمام مکانها، کربلاست و همین اعتقاد، راه آسمان است. وی تمام پدیدهها را با عاشورا و پیام حضرت امام حسین (ع) مرتبط میداند. شهید آوینی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را نیز، ادامهی جنگ سال 61 هجری میداند و اظهار میدارد که رزمندگان به ندای «هل من ناصر...» امام حسین (ع) پاسخ مثبت دادهاند و آنها که جواب ندادند، در مرداب خواهند مرد. شهید آوینی بیان میکند که به راستی راه قدس از کربلا میگذرد و پس از آزادی
[ صفحه 398]
کربلا، باید راهی قدس شد، تا عاشورای دیگری برپا شود.
منظومه پروانهها؛ جنگ (دفتر 1)
به کوشش محمدقاسم فروغی؛ جمعآوری حسن بنیعامری، محمد سلیمانی.- تهران: نمایندگی ولیفقیه در نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، معاونت تبلیغات و انتشارات، مدیریت انتشارات، (چاپ اول): 228.1371 ص.
مندرجات: قصهواره؛ داستان؛ نقد ادبی؛ و قلم میگوید؛ گجستهها و خجستهها؛ رنگآمیزی لحظه؛ نگاه در نگاه دوست؛ نقد سینمایی؛ فیلمنامه؛ نمایشنامه.
این جنگ، مجموعهای از شعر، نمایشنامه، قصه، فیلمنامه و خاطره است. موضوع برخی از مطالب کتاب به قرار زیر است. در بخش قصهها: «اینک با موج، با دریا» در ارتباط با شهادت، «در کوچه پس کوچههای یک رؤیا» بر اساس واقعیت زندگی، «پرندهی مهاجر» بر اساس خاطرهای از رزمندگان گمشده در منطقه و «پهپاد» دربارهی هواپیما شناسایی بدون سرنشین است. بخش نقد ادبی، نگاهی به دو رمان جنگ - «نخلهایی بیسر» و «عقابهای تپه شصت» - دارد. در بخش شعر، هشت قطعه شعر از شاعران متعهد جنگ ارائه شده است. در گجستهها و خجستهها، قطعات طنز آورده شدهاند. در بخش رنگآمیزی لحظهها، «شکوفههای مهتاب» (خاطرهای از حسن بنیعامری از نگهبانی در کانال) و «در هر پرواز مرا خواهی یافت» (خاطرهی محمد طیب از شهید خلیج) آمده است. محسن شاهرضایی در «یک نگاه، هزار آتش»، از روبهرو شدن مادری با پیکر بیسر فرزندش سخن میگوید و....
منظومه هشت ساله
صدرا ریحانه.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ دوم): 140.1369 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ ادبیات: 1).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: The Eight Years Poetized
این کتاب برگزیدهای از قطعات ادبی است که طی سالهای 1366 و 1367 به طور پراکنده در روزنامهها به چاپ رسیدهاند.
نویسنده در «چادرهای میلیونی» از بار سنگینی یاد میکند که زنان طی جنگ و انقلاب بر دوش کشیدند. در «فوارههای کوثر» از یاری یاد حضرت فاطمه زهرا (س) در عملیات فتحالمبین، در «لالههای سیاه» از زنانی که به حضرت فاطمه زهرا (س) اقتدا و رزمندگان پشتیبانی کردند و در «آسیدها و آشیخها» از زنانی که تسبیحات حضرت زهرا (س) را از کنار سجادهها به سنگرها کشاندند، سخن میگوید در «شیر مادر» رزمندگان اسلام را [که عشق به حضرت امام حسین (ع) را از شیر مادر گرفتهاند]، میستاید. تمامی قطعات ادبی و اشعار، رنگ حوادثی را دارند که در همان زمان رخ دادهاند و این انطباق، پلی است برای نگاه دوباره به فراز و نشیب جنگ و به دردها و شادیها و به تلخیها و شیرینیهایی که همگی باعث افتخار و نشانی از مقاومت و پایداری ایمان این ملت قهرمان هستند.
نسیم کارون
گردآورنده یوسف عزیزی بنیطرف.- تهران: خدمت چاپ و نشر مؤسسه آنزان، (چاپ اول): 239.1373 ص.: عکس.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Nassim Karoun: Periodical book about Iranian Arabs culture and folklore
[ صفحه 399]
شمارگان: 3000 نسخه.
این کتاب، مجموعهای از مقالهها، اشعار، نامهها، اخبار و تصاویر دربارهی فرهنگ و آداب و رسوم مردم خوزستان و اهالی عرب زبان قبایل و عشایر خوزستان بوده، که در دو بخش به زبانهای فارسی و عربی ارائه شده است. موارد زیر، از جمله مطالب کتاب است: «مطبوعات خوزستان (1304 - 1357 ه ش.) / غلامعباس نوروزی بختیاری؛ پیرامون زبان مردم عرب خوزستان / یوسف عزیزی بنیطرف؛ نگاهی به موسیقی عربی / وجدان حویزی؛ جنوب در سینمای ایران / کیانوش عیاری و...؛ باشو همشهری غریبهی ما / وجدان حویزی؛ قبایل و عشایر غرب خوزستان / ضیغمی، آلکثیر و...». در متن مقالههای کتاب، مطالبی دربارهی جنگ تحمیلی - به ویژه فیلمهای دفاع مقدس - وجود دارد و در پایان کتاب نیز تصاویری دربارهی دفاع مقدس ارائه شده است.
ویژه نامه مانور: نشریه مکتب جبهه
[مرکز بررسی و تحقیقات عقیدتی سیاسی کل نیروی زمینی].- قم: مکتب جبهه، (چاپ اول):[؟1369].128 ص.: مصور. (نشریه مکتب جبهه؛ 15).
عنوان دیگر: مانور: ویژهنامه مکتب جبهه.
شمارگان: ذکر نشده است.
کتاب حاضر، شامل مجموعهای از مقالات، اشعار، خاطرات، وصیتنامه شهدا و رهنمودهای امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای، در زمینهی دفاع مقدس، دشمنشناسی، شهدا، بسیجی و... است. مندرجات نشریه عبارتند از: مقالات «با شما همیشه بیداران، والفجر، نگاهی اجمالی به مانورهای پیامبر اکرم (ص)، حفظ آمادگی، آفات انقلاب اسلامی، دشمنشناسی، استراتژی استکبار جهانی در خلیجفارس، ادعاهای ارضی عراق نسبت به کویت، یادی از حماسهآفرینان»، سه غزل «راستقامتان تاریخ، صاحبدلان و کلید فتح دوران است بسیجی»؛ فرازهایی از وصیتنامه شهیدان «مهدی حاجرضایی، علی نوری، علی دری محمدی و علیاکبر محمد رحیمی» و دو خاطره از آزادگان گمنام.
هشت روز مقاومت: مجموعه قصه، خاطره، نمایشنامه
تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، واحد تبلیغات واحد انتشارات، (چاپ اول): 132.1366 ص.
بالای عنوان: برگزیده آثار مسابقه بزرگ فرهنگی قرارگاه خاتمالانبیاء (ص).
شمارگان: 10000 نسخه.
مندرجات: خاطره: در زندان / مهدی یزدینژاد؛ هشت روز مقاومت / بهروز نیکبین؛ قله 402 / حمیدرضا رحیمیان؛ فتح دژ / مصطفی مدنی؛ قصه: خواب / قاسمعلی فراست؛ غریبهای آشنا / کبری چاپلو؛ نمایشنامه: بال زدن تا درون دلم / نصرتالله اعتمادی.
کتاب حاضر شامل چهار خاطر، دو داستان کوتاه و یک نمایشنامه است. محتوای خاطرات عبارتست از: «زندانی شدن در منطقهی بانه به دست حزب منحلهی دمکرات؛ خاطرهای از عملیات محرم در منطقهی دهلران؛ خاطرهای از عملیات مسلم بن عقیل در قله 402 و خاطرهای از فتح دژ در عملیات بدر». داستان اول (خواب) شرح دیدن شهید در خواب است و خواهش او از مادرش که بیتابی نکند. داستان دوم دربارهی اشتباهی است که در شناسایی یک شهید بین پدر و پسر رخ مینماید. در نمایشنامهی «بال زدن تا درون دلم»، دو پرستوی پدر و پسر با یکدیگر پرواز میکنند تا به وطن و زادگاه خود برسند. در راه با قرقی و عقاب درگیر میشوند و پدر میمیرد. وقتی پسر به وطن میرسد آنجا را ویران مییابد و پرستوها سعی میکنند تا لانهها را دوباره از نو بسازند.
[ صفحه 400]
ادبیات، نقد و بررسی
آواز پر ملائک [مجموعه شعر سنگ مزار شهیدان] پیرامون مبانی اعتقادی و جلوههای ادبی آن
محمدکاظم.- بازبینی، تصحیح و نظارت، محمدقاسم فروغی جهرمی.- تهران: بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، (چاپ اول): 416.1377 ص.: عکس (رنگی).
عنوان روی جلد: مجموعه شعر سنگ مزار شهیدان: «آواز پر ملائک».
طراح روی جلد و صفحههای رنگی: حسنعلی نیلچیان.
کتابنامه.
شمارگان: 3000 نسخه.
مندرجات: مجموعه شعر سنگ مزار شهیدان؛ موضوعشناسی در شعرهای سنگ مزار شهیدان؛ نمونههای ادبی و هنرورزی شاعران در شعر سنگ مزار شهیدان؛ فرهنگواژهها؛ منابع و مآخذ؛ معرفی گلزار؛ آشنایی با مؤلف؛ تصاویر.
کتاب حاضر مجموعهای تحقیقی با موضوع شعرهای سنگنوشتهی مزار شهیدان است. این شعرها روایتگر خصلت و ویژگیهای ارزشمند مبارزان، جانبازان و شهیدان است که با زبانی ساده، موزون و صمیمی برای ثبت در تاریخ بر صفحات سنگ مزارشان نقش بسته است. شعرهای سروده شده از نظر قالبهای شعری دارای محدودیت نیستند اما تکبیتیها و دوبیتیها بیش از سایر انواع شعر برای سنگ مزار شهیدان مورد توجه بودهاند. شعرهای کتاب به صورت یادداشتبرداری مستقیم از روی شعرهای حک شده بر سنگ مزار شهیدان در استان تهران و شهرستانهای مختلف کشور گردآوری شده است. پس از ثبت شعر اقدام به درج مشخصات آن شده که ترتیب آن به شرح زیر است: نام شهرستان، نام گلزار، نام شهید، مشخصات مزار (قطعه، ردیف و شماره). موضوعهای عمدهای که در اشعار به چاپ رسیده در این کتاب مورد توجه قرار گرفتهاند، عبارتند از: شهادتطلبی، امام خمینی (ره)، عاشورا، دین اسلام، شهادتشناسی و تربت شهید. در این کتاب به صنایع ادبی از قبیل ترصیع، جناس، و موازنه نیز اشاره شده است.
از نگاه آیینه، مجموعه نقد آثار محمدعلی علومی، رضا امیرخانی و...
نوشته سهیلا عبدالحسینی؛ ویراستار مهدی بیگلری.- تهران: بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، مرکز تحقیقات اسلامی جانبازان، (چاپ اول): 1380.
190 ص.- (دفتر هنر و ادبیات ایثار، مجموعه نقد رمان؛ 27).
عنوان دیگر: از آینه (مجموعه نقد و رمان).
عنوان روی جلد: از نگاه آیینه: نقدی بر رمانهای آذرستان، ارومیا...
شمارگان: 3000 نسخه.
این کتاب، مجموعهی نقد و بررسی ده رمان است. این رمانها عبارتند از: «آذرستان» اثر محمدعلی علومی؛ «ارمیا»؛ از رضا امیرخانی؛ «اسیر زمان» و «بادهی کهن» از اسماعیل فصیح؛ «به جای دیگر»؛ اثر مصطفی خرامان؛ «جای خالی سلوچ»، از محمود دولتآبادی؛ «جزیرهی سرگردانی»، اثر سیمین دانشور؛ «جنگ و صلح»، اثر لئو نیکلایویچ تولستوی؛ «دور گردون»، از طاهره ایبد؛ «رقصندگان»، از امین فقیری. در بین رمانهای نقد شده عناوین ذیل دربارهی
[ صفحه 401]
دفاع مقدس هستند: «ارمیا، اسیر زمان، باده کهن، به جای دیگر و دور گردون». هر نقد شامل شرحی دربارهی نویسنده و آثار وی،خلاصهی رمان، طرح و شخصیتپردازی آن، بحث دربارهی شیوهی نگارش، نثر و پرداخت داستان است. اطلاعات کتابشناختی اثر (عنوان، ناشر، مرتبهی چاپ، سال نشر و تعداد صفحات) نیز ارائه شده است.
استعارات تأویلی: پژوهشی در اندیشههای ادبی شهید مرتضی آوینی
علی تاجدینی.- تهران: نشر میثاق، 231.1374 ص.
کتابنامه.
این مجموعه حاوی 3 فصل است:
1) تعابیر و استعارات تأویلی: برای انجام این کار کلیهی آثار شهید آوینی مطالعه گردیده و ترکیباتی که آن شهید بر استفاده از آن جهت استعاره اصرار میورزیده، گردآوری شده است.
2) فرهنگ و اصطلاحات: در این فصل کلیهی تعاریف شهید آوینی در آثارش، جمعآوری و با تنظیم موضوعی (به گونهای که بتواند بیانکنندهی نظرات وی باشد) مورد بحث قرار گرفته است. این فصل شامل بخشهای متعددی با مقدمههای کوتاه است که عبارتند از کلیات، فرهنگ و زبان، فرهنگ و تمدن غرب، جلوههای سیاسی غرب، شؤونات فرهنگ غرب، تبلیغات و رسانههای تبلیغی، کلیات هنر.
3) گزیدهی اندیشه: شهید آوینی تأکید زیادی بر جمعآوری کلمات قصار بزرگان داشته است. در این بخش، جملاتی از آثار وی که بار محتوایی و ادبی بیشتری دارد، گزینش شده و با ترتیب الفبایی به چاپ رسیده است.
بررسی تطبیقی موضوعات پایداری در شعر ایران و جهان
عبدالجبار کاکائی.- تهران: پالیزان، (چاپ اول): 158.1380 ص.
شمارگان: 5000 نسخه.
نویسنده در مقدمهی این کتاب، موضوع پایداری را در ادبیات جوامع مختلف مورد تدقیق قرار داده، شعر را از این منظر بررسی میکند. سپس در بخش اول از فصل اول، جنگ از منظر دین اسلام، آیین یهود، آیین مسیح، آیینهای ایران پیش از اسلام و فلسفههای شرق و غرب بررسی میشود. در بخش دوم این فصل، فلسفهی پایداری و نقش حماسه در ادب پایداری و پیوند حماسه و غنا در ادب پایداری آورده شده است. در بخشهای پایانی این فصل نیز جامعهشناسی جنگ و جنگ از منظر جامعهشناسی ادبیات مورد مطالعه قرار گرفته است. در فصل دوم، حوزههای طرح آرمانها و تفکرات (خدا، انسان، وطندوستی و میهندوستی، جهانوطنی، نهادگرایی تاریخی، استناد به متون مذهبی و دین، اهداف عالی انسانی و رؤیای صلح) مورد بررسی قرار گرفتهاند.در حوزهی بیان شجاعت و ستایش فتوحات (ستایش رزمندگان، و تحریض به مقاومت) و در حوزهی سوگسرائی و جنگ، موضوعات شعر مقاومت در ایران و جهان مورد بررسی تحلیلی و تطبیقی قرار گرفتهاند. در فصل سوم، نویسنده با استفاده از مطالب مندرج در فصلهای پیشین در ارتباط با دفاع مقدس نتیجهگیری میکند.
تصویر زن در ده سال داستان نویسی انقلاب اسلامی
زهرا زواریان.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ اول): 1370. [99] ص.: جدول، نمودار.
شمارگان: 4400 نسخه.
[ صفحه 402]
کتابنامه: ص. [99]: همچنین به صورت زیرنویس.
مندرجات: فصل اول: زن و خانواده، فصل دوم: زن بیوه، فصل سوم: زن و مادری، فصل چهارم: زن و سیاست، فصل پنجم: زن و مذهب، زن آرمانگرا، فصل ششم: فعالیت زنان داستاننویس در آمار و نمودار.
کتاب حاضر به نقد و بررسی و ویژگی بارز داستانهای نویسندگان زن و تحول در نگرش، جایگاه و چهرههای زن در ایران میپردازد. نویسنده در این راستا نگاهی اجمالی دارد به آن دسته از داستانهایی که در دههی اول انقلاب و دوران جنگ توسط نویسندگان مسلمان زن نگاشته شده است. آثار از مجموعه داستانها و رمانها انتخاب شدهاند و چهرهی نویسندگان زن را از نظر کیفی و محتوایی و میزان فعالیت، و نقش زنان در داستاننویسی از جهت کمی و آماری مورد بررسی قرار داده است.
تفنگ و ترازو (نقد و تحلیل رمانهای جنگ)
بلقیس سلیمانی.- تهران: نشر روزگار، (چاپ اول): 303.1380 ص.- (نشر روزگار؛ 125).
شمارگان: 5000 نسخه.
نثار خاطرات کودکی شهید کاظم علیمرادی یگانه شهید روستای زادگاهم موردوئیه. کتاب شامل چهار مقاله و نقد و بررسی ده رمان پیشنهادی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس است. بدین قرار: فصل اول: مقالات (بررسی ساختار داستانهای کوتاه جنگ، ادبیات دفاع مقدس در یک نگاه، سالکان بیسلوک، نیمنگاهی به حضور زنان در ادبیات مربوط به جانبازان)؛ فصل دوم: نقد و تحلیل ده رمان ادبیات جنگ، (زمین سوخته، احمد محمود؛ ریشه در اعماق، ابراهیم حسنبیگی؛ سفر به گرای 270 درجه، احمد دهقان؛ عشق سالهای جنگ، حسین فتاحی؛ باغ بلور، محسن مخملباف؛ هلال پنهان، علیاصغر شیرزادی؛ ملاقات در شب آفتابی، علی موذنی؛ گنجشکها بهشت را میفهمند، حسن بنیعامری؛ نخلهای بیسر، قاسمعلی فراست و دوشنبههای آبی ماه، محمدرضا کاتب). در مورد هر رمان «شیوهی برخورد نویسنده با داستان، موضوع و خلاصه داستان، شیوهی روایت، مکان و زمان، بومیگرایی، مطالب احساسی، طرح داستان، نقش شخصیتهای اصلی داستان و... همراه با اطلاعات مربوط به مآخذ مربوطه ارائه شده است.
جنگ و خاطره: میزگرد بررسی ادبیات خاطره نویسی رزمندگان جنگ ایران (و عراق) و رزمندگان فرانسوی جنگ جهانی اول (15 و 16 آذرماه 1378- تهران)
دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران؛ ویراستار متن فارسی فرانک جمشیدی؛ مترجم فرانسه به فارسی امیر مغانی، مهتاب بلوکی؛ مترجم فارسی به فرانسه یولاند ممتاز.- تهران: سوره مهر (حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی)، (چاپ اول): 208.1381 ص.
صفحه عنوان به فرانسه:
به دو زبان فرانسه و فارسی. Guerre et memoire; table ronde sur la litterature...
شمارگان: 1500 نسخه.
کتاب، مجموعه هشت مقاله، هفت خاطره از رزمندگان ایرانی، نه خاطره از رزمندگان فرانسوی از جنگ جهانی اول و برگزیدهای از متون مربوط به جنگ جهانی اول است که به دو زبان فارسی و فرانسه ارائه شده است. عناوین مقالات عبارتند از: «ادبیات خاطرهنویسی جنگ؛ نقش دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشور در فعالیتهای مطالعاتی و تحقیقاتی ایرانشناسان خارجی؛ جنگ یا انقلاب اجتماعی؛ آتش و ادبیات؛ جنبههای جامعهشناختی خاطرهنویسی؛ راز و رمز خاطرات جنگ و عرصه نوین خاطرهنویسی؛ تاریخ فرهنگی جنگ بزرگ؛ جنگ یا انقلاب
[ صفحه 403]
اجتماعی». خاطراتی چند از رزمندگان ایرانی و فرانسوی و برگزیدهای از مطالب مربوط به جنگ جهانی اول نیز در کتاب عرضه شده است.
چشم در چشم آینه: چند نقد و یک گفتار
نوشته محسن سلیمانی. - تهران: امیرکبیر، (چاپ اول): 138.1363 ص.
شمارگان: 4400 نسخه.
کتاب «چشم در چشم آینه»، حاوی شش نقد و بررسی و یک سخنرانی دربارهی رمانهای غیرفارسی ترجمه شده و رمانهای فارسی است. مطالب نقد و بررسی، دربارهی نقاط ضعف و قوت عناصر عمدهی داستان (طرح داستان، شخصیتپردازی، زاویهی دید، زبان، توصیف، گفتگو و پیام داستان) و ارزیابی نهایی، به همراه خلاصهای از داستان است. از بین مطالب کتاب، نقدهای زیر به نوعی با دفاع مقدس مرتبط هستند: در حاشیهی مجموعه داستان «سنگر محمود» (نوشتهی منصوره شریفزاده) که به بررسی داستانهای «باد و ابرهای خونین»، «سنگر محمود» و «کلید» پرداخته شده است. نقد و بررسی مجموعه داستان «دو قدم تا قاف» (نوشتهی م. الف. فجر، از انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی) که به نقد داستان «خاکسترهای آشیان» پرداخته است.
داستانهای کوتاه جنگ در ایران (جلد 1)
به اهتمام محمدباقر نجفزاده بارفروش.- تهران؛ امیرکبیر، (چاپ اول): 328.1377 ص.
اثر حاضر، مجموعهای است از چند داستان کوتاه که طی سالهای جنگ ایران و عراق نوشته شدهاند. در مقدمهی این مجموعه، به اختصار تقسیمبندی ادبیات داستانی جنگ، نوع زبان و دید و بیان داستان، مکان داستانهای جنگ، شخصیتها و قهرمانان داستانهای جنگ و نقد منتقدان و ادبیات داستانی از دید نویسنده مطرح شدهاند. عناوین برخی از داستانها چنین است: «باران که میبارید / حسن احمدی»؛ «حرفهای سبز / محمود اسعدی»؛ «از ستاره تا ستارگان / راضیه تجار»... در صفحات پایانی کتاب فهرست گزیدهی منابع فراهم آمده است. «باران که میبارید» داستانی است که به صورت خاطره از زبان پسری به نام محمد بیان میشود. او دوازده سال دارد و پس از مرگ پدرش مسؤول خانواده است. او در یک کورهپز خانه کار میکند و با شخصی به نام عباس، (که رزمنده است و همه روزه برای بچههای فقیر آنجا غذا میآورد) دوست است. عباس به جبهه میرود و محمد احساس دلتنگی میکند. روزی صدای ماشین میشنود و چون بیرون میرود با ناباوری عکس عباس را روی ماشین میبیند....
بیشتر داستانهای این مجموعه، توسط خود نویسندگان در کتابهای مستقل به چاپ رسیدهاند.
درآمدی بر خاطره نویسی و خاطره انگاشتهها در گستره ادب مقاومت و فرهنگ جبهه
علیرضا کمری.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 95.1373 ص.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: An Introduction to Recollection, Writing and the Memoirs
کتابنامه بصورت زیرنویس.
شمارگان: 3300 نسخه.
کتاب حاضر در سه بخش تنظیم شده است. بخش نخست به بحث دربارهی طرح کلی موضوع، تعریف، توضیح و تشریح لغت خاطره پرداخته است و خاطره و خاطرهنگاشتهها در ادب تاریخی و نسبت خاطرهنگاشتهها در ادب
[ صفحه 404]
مقاومت با ادبیات انقلاب اسلامی بیان شده است. بخش دوم به پیشینهی خاطرهنویسی در جنگ، ارتباط مقولهی ادب با خاطرهنگاشتههای جنگ و انواع خاطرهنگاشتههای جنگ از نگاه ادب اختصاص داده شده است. در بخش سوم، گونههای اولیه و مواد اصلی خاطرههای جنگ و شیوهها و صور مختلف تصحیح و ویرایش خاطرهها بررسی و نوشته شده است. در این مجموعه به بررسی علمی و نظری خاطرههای جنگ از لحاظ نسبت و جایگاه ادبی - تاریخی و انواع و اقسام آنها پرداخته شده و تأکید گردیده است که خاطرهنویس حتما باید فضای جبهه و جنگ را حس کرده باشد.
در مسیر تندباد: بررسی بیست سال ادبیات داستانی دفاع مقدس ویژه کودکان و نوجوانان
نوشته محمدرضا سرشار (رهگذر)؛ بررسی و بازخوانی شورای بررسی.- تهران: پیام آزادی، (چاپ اول): 436،1381 ص.: جدول.
طراح روی جلد: محسن زمانی.
شمارگان: 2000 نسخه.
کتاب حاضر به بررسی دیدگاهی، سالشماری، موضوعی و شکلی 20 سال ادبیات داستانی ویژه گروههای سنی کودکان و نوجوانان (داستان کوتاه، داستان بلند، مجموعه داستان، داستان مصور، خاطرات، و...) میپردازد. بررسی دیدگاهی به بخشهای «دیدگاه (مفهوم و هدف تقسیم دیدگاهی)، جنگ یا صلح، نگاه فراواقعیتگرایانه» تقسیم شده است. در بررسی سالشماری، وضعیت انتشار کتابهای کودکان در زمینه دفاع مقدس از سال 1359 تا 1379 به تفکیک بررسی شده است؛ بررسی موضوعی «شهادت، جانبازی و جانبازان، آزادگی، بسیج، مهاجرت، جنگ شهرها، دلاوریهای کودکان و نوجوانان در جبههها، دلاوریها و ایثارگریهای بزرگترها، خانوادهی در غیاب پدر، کمک به جبههها، امدادهای غیبی در جبههها، تاثیر واقعه عشاورا، تحول یک شخصیت در اثر جنگ، داستانهایی با قهرمان دختر، داستانهایی با قهرمانی از اقلیتها» را بررسی میکند؛ در بررسی شکل نیز «ادبیات ترجمهای جنگ، آثار اقتباسی یا متاثر، داستانهای شکلگرا (فرمالیستی)، داستانهای با جنبه افسانهای، داستانهای دارای جنبه نمادین، داستانهای طنزآمیز، آثار کارتونی، قصه فرماندهان، خاطرهها و داستانهای سرداران شهید، شرح داستانی عملیات جنگی و آثار کودکان و نوجوانان» مورد بررسی قرار میگیرد.
زنان داستان نویس در ایران
به کوشش محمدباقر نجفزاده بارفروش (م. روجا).- قائمشهر: نشر روجا، 259.1375 ص.
این اثر، گزارشی پژوهشی است از کوششها و دستاوردهای زنان ایرانی در گسترهی ادبیات داستانی و هدف آن، معرفی زنان داستاننویس ایرانی است. به گفته تدوینگر کتاب، در این مجموعه سعی شده است همراه با تحلیل و نقد و نظر دیگران، نقدی اجمالی و (به نظر گردآورنده،) حتیالمقدور منصفانه درباره داستانها و آثار داستانی زنان نویسنده ایرانی ارائه شود. نام و آثار نویسندگان زن ایرانی از سال 1320 خورشیدی تا پایان سال 1371 خورشیدی فراهم آمده و به گونهی الفبایی نام خانوادگی تنظیم شده است. کتاب دارای دو بخش است: در بخش اول آن اطلاعات عمومی درباره زنان داستاننویس ایرانی داد شده است و سرگذشتنامه آنان نیز ارائه شده است. در بخش دوم نمونهی داستانهای کوتاه نویسندگان زن ایرانی به چاپ رسیده است. پس از هر بخش نیز نمایهای از منابع مورد استفاده داده شده است. داستانهای مربوط به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نوشته شده توسط زنان داستاننویس ایرانی نیز بخشی از این کتاب را به خود اختصاص داده است. از جمله این داستانها موارد زیر است: «سرود اروند از منیژه آرمین؛ مجموعه داستانهای گهواره چوبی، عالم و آدم، علاج درد، تبخیر روح، تیر خطا و رنگ پریده از مریم جمشیدی؛ مادر شهادت فرزندت مبارک از فهیمه خدادوست و....
[ صفحه 405]
شکوه شقایق: نقد و بررسی شعرهای دفاع مقدس
ضیاءالدین ترابی.- قم: مؤسسه فرهنگی سماء، (چاپ اول): 341.1381 ص.
شمارگان: 3000 نسخه.
نویسندهی این کتاب، در دو قسمت، اشعار دفاع مقدس را نقد و بررسی کرده است. قسمت اول، بررسی ویژگیهای کلی شعر دفاع مقدس از نظر زبان، بیان، مفاهیم، تعبیرات، شکل، ساخت و تاثیرپذیری است (که هر یک در چند خط ارائه شده است). قسمت دوم: نقدی تحلیلی و ساختار گرایانه است بر اشعار؛ که ضمن بررسی موارد فوق، به بحث و بررسی نقاط ضعف و قوت اشعار پرداخته است. و سپس در دو بخش، به بحث و بررسی نقاط ضعف و قوت اشعار پرداخته است. و سپس در دو بخش، هشت مجموعه شعر از هشت شاعر را، که برخی از آنان خود در جبهههای جنگ حضور داشتهاند، نقد و بررسی کرده است. بخش اول، شاعران نوسرا (با اشعار نو، نیمایی و سپید): قیصر امینپور (تنفس صبح)، سیدحسن حسینی (با حلق اسماعیل)، علیرضا قزوه (از نخلستان تا خیابان)، سلمان هراتی (از آسمان سبز) و بخش دوم، شاعران کلاسیک (که اشعار آنان بیشتر غزل و مثنوی است): زکریا اخلاقی (تبسمهای شرقی)، حسین اسرافیلی (تولد در میدان)، ساعد باقری (نجوای جنون) و پرویز بیگیحبیبآبادی (غریبانه).
صد سال داستان نویسی در ایران (جلد 3)
حسن میرعابدینی؛ ویراستار کاظم فرهادی.- تهران: نشر چشمه، (چاپ اول): 546.1377 ص.
شمارگان: نسخه.
در این پژوهش سه جلدی، فرآیند شکلگیری و تحول ادبیات داستانی ایران در یکصد سال اخیر بررسی و ارزیابی شدها است. جلدهای اول و دوم مربوط به دوران قبل از انقلاب اسلامی است و جلد سوم از این مجموعه به نقد و بررسی آثار داستانی سالهای 1358 تا 1370 اختصاص دارد. نویسنده در این مجلد با دستهبندی آثار داستانی در انواع گوناگون، سعی در تبیین نکات برجستهی گرایشهای ادبی این سالها، از منظر خاص خود دارد. وی پس از توصیف زمینههای اجتماعی - فرهنگی تحول ادبی سالهای پس از انقلاب، آثار ادبی و داستانهای این دوران را زیر موضوعهای گوناگون بررسی میکند. برخی از این موضوعها عبارتند از: «وقایعنگاری داستانی»، «تاریخگرایی در رمان»، «ادبیات جنگ»، «مهاجرتب و خاطره»، «ادبیات اقلیمی و روستایی»، «داستاننویسی زن» و «صداهای تازه در پهنهی ادبیات ایران». بخش پایانی کتاب به مؤخره، یادداشتهای مؤلف و نمایهی اشخاص اختصاص دارد.
مجموعه مقالات سمینار بررسی رمان جنگ در ایران و جهان
زیرنظر بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی ایران و با همکاری محمد اسماعیلزاده و دیگران.- تهران: بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، (چاپ اول): 564.1373 ص.
این کتاب، مجموعهی 32 مقاله است که در نخستین «سمینار بررسی رمان جنگ در ایران و جهان» ارائه گردیده است. این سمینار، در روزهای شانزده تا هجدهم شهریور ماه سال 1372 در کرمانشاه برگزار شد و در آن، دیدگاههای محققان، پژوهشگران و اندیشمندان فرهنگی کشور دربارهی دو واژهی «رمان» و «جنگ» در معرض افکار عموم قرار گرفته است. موضوع مقالات عبارت بودند از: «رمان و جایگاه و کاربرد آن در جنگ و نقش و تأثیر آن در ادبیات انقلاب اسلامی در فضای فکری و فرهنگی جامعه پس از جنگ، نقش ادبیات اردوگاهی به عرصهی رمان جنگ، بررسی رمان جنگ در ایران و جهان، آیندهی رمان و داستاننویسی جنگ در ایران و تأثیر جنگ بر ادبیات کودکان و نوجوانان.
[ صفحه 406]
نقد و بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس (جلد 1): ادبیات پایداری در اسلام و ایران
تحقیق و تألیف محمدرضا سنگری.- تهران: پالیزان، 197.1380 ص.
شمارگان: 5000 نسخه.
نویسنده در این کتاب نخست به ضرورت تحلیل و تبیین شعر دفاع مقدس پرداخته، با ذکر ده مورد، آن را ضروری میداند. سپس پیشینهای از تحقیق و بررسی در ادبیات منظوم دفاع مقدس را ذکر میکند. پس از آن، به بررسی کوتاهی از تاریخ شعر پایداری در عصر پیامبر و عصر ائمه و در دوران پس از کربلا میپردازد. «شعر پایداری در ادبیات فارسی» و «ادبیات پایداری در ایران»، مطالب بعدی کتاب هستند که در آنها از نهضت شعوبیه و ریشههای شعوبیگری و دفاع از اهل بیت (ع) سخن گفته شده است. در بررسی «حسبیهها» بر دو دسته بدون شاعر زندانی در ایران (سیاسی و اعتقادی و گاهی نیز از هر دو جهت سیاسی و مذهبی) اشاره میکند و اشعار هر دو را نوعی پایداری و اعتراض میداند. در بررسی شعر در عصر مشروطه، «دفاع از حریم اسلام» نشانهی شعر پایداری میشود. در «شعر انقلاب اسلامی» نیز تحول محتوایی شعر در این دران مورد بررسی قرار گرفته است.
نقد و بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس (جلد 2): آفاق شعر دفاع مقدس: ویژگیهای کلی شعر دفاع مقدس
تحقیق و تالیف محمدرضا سنگری.- تهران: پالیزان، (چاپ اول): 154.1380 ص.
طراح روی جلد: محسن تقویپور.
کتابنامه.
شمارگان: 5000 نسخه.
این کتاب با حمایت بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس منتشر شده است.
جلد دوم «نقد و بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس»، پژوهشی در اشعار و آثار شاعران دفاع مقدس است و دو بخش دارد: بخش اول بازتاب دفاع مقدس در سرودهها است و جنبههای زیر را میپوشاند: تهییج و برانگیزندگی؛ فقدان تأملهای دقیق شاعرانه؛ حضور شاعران گمنام و ناشناخته؛ در آمیختن فرهنگ ملی و اسطورهای با باورهای دینی؛ حضور فرهنگ عاشورا در نمایی تازه؛ شهادت، مضمون درونمایهی فراگیر؛ از تقلید تا هویت مستقل شعری؛ رویارویی و پاسخ به شعر اعتراض؛ یگانگی شعر و شاعر و ارزشهای دفاع مقدس. بخش دوم، شعر دفاع مقدس در مجموعهها و دفترهای شعری شاعران معاصر است. شامل عناوین مجموعهها و دفترهای شعری همراه با مشخصات توصیفی اثر و توضیح مختصر در تشریح مندرجات، تعداد اشعار و مضامین و قالبهای شعری به کار رفته در اثر مربوطه است.
نقد و بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس (جلد 3): تحلیل سبک شناسانه بررسی قالبها و گزینش نمونهها
تحقیق و تألیف محمدرضا سنگری.- تهران: پالیزان، (چاپ اول): 291.1380 ص.
شمارگان: 5000 نسخه.
کتابنامه.
این کتاب با حمایت بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس منتشر شده است.
جلد سوم «نقد و بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس»، در هفت فصل تنظیم شده است. در ابتدای کتاب، قالبهای شعری و سیر تحول آنها در سرودههای پایداری و ویژگیهای بارز نخستین سرودههای دفاع مقدس، همراه با ویژگیهای سبکی شعر دفاع مقدس ارائه شده است، فصل دوم، دربارهی قصیده و
[ صفحه 407]
ویژگیهای قصاید دفاع مقدس است. فصل سوم، مثنوی و فصل چهارم، دو بیتیهای دفاع مقدس است. فصل پنجم بررسی سیر تحول رباعی و ویژگیهای سبک رباعی دفاع مقدس و فصل ششم، ویژگیهای بارز چهار پارههای دفاع مقدس است. در فصل آخر نیز نو سرودهها و ویژگیهای شعر نو دفاع مقدس از نظرگاه محتوا و درون مایه و تحولات ساختاری و قالب بررسی شده است. در هر فصل، نمونههایی از اشعار شاعران معاصر سبک و قالب مربوطه نیز ارائه شده است.
[ صفحه 408]
نامهها
آیینههای مقاومت و عاطفه؛ متن و پاسخ 110 نامه از اسیران ایرانی
قاسم جعفری.- قم: جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران؛ نمایندگی ولیفقیه در امور آزادگان، 1377.
312 ص.: مصور: عکس (رنگی)، نمونه.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: The Maners of The Resistance And The Sentiment.
شمارگان: 3000 نسخه.
کتاب «آیینههای مقاومت و عاطفه» اولین جلد از 4 جلد کتابی باست که تهیهی آنها را اداره امور اسراء و مفقودین جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران بر عهده گرفته است و شامل 110 نامه است که اسیران ایرانی طی مدت اسارت برای خانوادههای خود ارسال و جواب آنها را دریافت کردهاند. این نامهها سرشار از محبت پدران و مادران و شوق و اشتیاق فرزندان بوده، حکایت دلتنگی همسران را با زبان بیزبانی بازگو میکنند و پیام صبر و استقامت و آزادگی آزادگان مقاوم را بر صحیفهی دل خستهدلان مینگارند. در این مجموعه، خواننده به طور مستند از مقاثومت، پایداری و شکیبایی آزادگان در اردوگاههای مختلف آگاهیب می یابد و به عمق جنایت و قساوت دشمن پی میبرد. سعی شده که اصل نامهها، با نام اشخاص آورده شود و در صورت نیاز به تأمل بیشتر، تفسیری تحت عنوان «یک نگاه» ذیل هر نامه نوشته شده است. نامهها به صورت موضوعی، تحت عناوینی مانند: گفتگو با خورشید، در سوگ خورشید، مقاوم چون کوه و... تنظیم شدهاند. در بخش پایانی کتاب، علاوه بر عکسهای مختلف، نمونهی نامههای این عزیزان نیز به چاپ رسیده است.
اسیران اسلام، یا، سفیران انقلاب اسلامی
تبریز: سازمان تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی، (چاپ اول): 72.1363 ص.
شمارگان: 3000 نسخه.
کتاب حاضر، شامل 28 نامهی اسیر گمنام پانزده سالهای از اهالی آذربایجان شرقی است که از تاریخ5 / 12 / 1360 لغایت 20 /11 / 1362 از اردوگاههای بعثی برای دوستان و آشنایان و خانواده ارسال کرده است. این نامهها بر اساس تاریخ تنظیم شدهاند و بدون امضا هستند. محتوای نامهها دربارهی «مقاومت و صبر، سلام به امام خمینی (ره)، مبارزه با دشمنان اسلام، پرسش از اوضاع منطقه و ایران و اهل خانواده، آرزوی شهادت در اسارت، اوضاع بد رفاهی و تغذیه در اسارت، پرسش از عموی خویش که با او در سر پل ذهاب مجروح شده بود، ماه رمضان در اسارت، روحیه دادن به خانواده و....» است.
امام از منظر شهیدان استان آذربایجان شرقی
کارشناسی پژوهش و تحقیق اداره کل بنیاد شهید انقلاب اسلامی استان آذربایجان شرقی.- [بیجا]: اداره کل بنیاد شهید انقلاب اسلامی استان آذربایجان شرقی، کارشناسی پژوهش و تحقیق، (چاپ اول):[؟؟13]121 ص.: عکس.
[ صفحه 409]
شمارگان: ذکر نشده است.
این کتاب، منتخب نظرات شهدای استان آذربایجان شرقی در گفتار، بیانات، وصیتنامهها و پیامهای ارائه شده در نامههای شهیدان این استان دربارهی امام خمینی (ره) است. پیام آیتالله مشکینی در ابتدای کتاب ارائه شده است و هر نظریه و بیان زیر نام شهیدی که آن را اظهار داشته است، همراه با عکس و اطلاعاتی دربارهی «نام و و نامخانوادگی، نام پدر، تاریخ و محل تولد و تاریخ و محل شهادت» شهید ارائه شده است. از جملهی شهیدان، میتوان به این مورد اشاره کرد: «آیتالله قاضی طباطبایی، آیتالله سید اسدالله مدنی، آیتالله حسین غفاری، سرلشکر مهدی باکری، حسن شفیعزاده، حمید باکری، علی تجلایی، مرتضی یاغچیان، یعقوب غریبدوست، رضا سلیمانی حسن سلطانی و...».
پرندههای کاغذی، نامههایی از بازداشتگاههای اسرای ایرانی در عراق
(معصومه آبادی.... [و دیگران]؛ بکوشش دفتر ادبیات و هنر مقاومت.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 1369.
48 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ نامهها: 2).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: The Paper Records, Letters from captives
شمارگان: 6600 نسخه.
کتاب «پرندههای کاغذی»، حاوی متن نامههای ارسالی آزادگان معصومه آبادی، علی هادی و فاطمه ناهیدی است. در ابتدای هر بخش خلاصهای از تاریخ و محل نحوه اسارت آنها آمده است. تنظیم نامهها در کتاب به قرار زیر است: هشت نامه از آزاده معصومه آبادی به پدر، مادر، خواهران و برادران خود (مورخ 31 / 6 / 1361، 6 / 9 / 1361، 22 / 12 /3،1361 / 3 / 1362 و 12 /10 / 1362)؛ نه نامه از آزاده علی هادی به پدر، مادر، خواهران و برادران و پدربزرگ (امام خمینی (ره)) (در تاریخهای 12 / 11 / 1363، 19 / 3 / 64، 15 / 11 /64، 10 / 2 / 1365، 9 / 11 / 65، 16 / 3 / 66، 17 / 10 / 66 و 8 / 4 / 67) و چهار نامه از آزاده فاطمه ناهیدی برای پدر و مادر و خانوادهاش (در تاریخهای 1 / 8 / 61، 10 / 11 / 61، 29 / 3 / 62 و 7 / 9 / 62). (بر روی جلد کتاب نام حمید محمدی بعنوان نفر چهارم آمده است ولی به علت اشتباه چاپی تعدادی از نامههای علی هادی، و معصومه آبادی در پایان کتاب تکرار شده است و نامهای از حمید محمدی در کتاب موجود نیست.)
جلوههای کلام، گزیدهی نامههای اقشار مختلف مردم به حضرت امام خمینی (جلد 1)
تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، (چاپ اول): 272.1372 ص.
پس از انقلاب، نامههای زیادی از داخل و خارج کشور برای امام خمینی (س) ارسال شده است. در این کتاب، در سه فصل، تعدادی از نامههای بزرگسالان، جوانان و نوجوانان ارائه شده است. در ابتدای هر فصل، به اقشار فرستنده و موضوع اصلی نامهها اشاره شده است. سپس پاسخ مبارک حضرت امام به تعدادی از نامهها به چاپ رسیده است. موضوع بعضی از نامهها، مرتبط با دفاع مقدس است. در نامههای بزرگسالان، «خوشحالی خانوادهی شهید از شهادت فرزند، دعای خیر برای حضرت امام (ره) و اعلام آمادگی رزمندهای برای اهدای قلب خود به امام جهت بازیابی سلامتی قلب ایشان» آمده است. در فصل نامههای جوانان، «درخواست اجازه از حضرت امام (ره) برای رفتن به جبهه، درخواست یک جوان برای صدور دستور تعطیلی مدارس و فرستادن همهی جوانان به جبهه و اشتیاق رفتن به خط مقدم جبهه» ذکر شده است. در بخش نامههای نوجوانان، «تقاضای فرزند شهید از امام برای دستخط مبارکشان، تقاضای دختری نوجوان جهت فرستادن یک دعا با دستخط ایشان برای او و قول یک نوجوان به ایبن که همیشه حامی امام (ره) باشد و از خط ایشان پیروی کند»، به چاپ رسیده است.
[ صفحه 410]
جلوههای کلام، گزیدهی نامههای اقشار مختلف مردم به حضرت امام خمینی (جلد 2)
واحد ادبیات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).- تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، واحد ادبیات، (چاپ دوم): 309.1374 ص.
طی سالهای پس از انقلاب، قریب یک میلیون نامه از داخل و خارج از کشور برای حضرت امام خمینی (ره) ارسال شد. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قبلا کتاب «گلبرگ شکوفهها» (شامل مکتوبات خردسالان و نونهالان) را منتشر کرده است و این کتاب، گزیدهی نامههای سایر اقشار مردم به حضرت امام (ره) است. در ابتدای این مجموعه، تعدادی از پاسخهای حضرت امام به نویسندگان نامهها، به چاپ رسیده است. مخاطب تمامی این نامهها حضرت امام (ره) بودهاند، موضوعاتی که در بیشتر این نامهها مورد توجه نویسندگان بودهاند، عبارتند از: «اعلام سپاه پاسداران مستقر در غرب کشور مبنی بر ایستادگی تا آخرین قطرهی خون؛ آرزوی دیدار امام از طرف یک دختر نوجوان؛ اعلام آمادگی یک نوجوان، که چند برادرش شهید شدهاند، برای رفتن به جبهه و اجازه خواستن از حضرت امام؛ آرزوی دیدار امام از ططرف رزمندگان و دعای خیر کودکان و نوجوانان برای طول عمر و سلامتی امام».
رنجنامه حضرت حجتالاسلام و المسلمین آقای حاج سید احمد خمینی به حضرت آیتالله منتظری
تهران: پیام نینوا، (چاپ اول): 1367.
112 ص.: نمونه.
شمارگان: ذکر نشده است.
در این کتاب، نامهها و نوشتههایی به چاپ رسیده است که در جریان وقایع مهدی هاشمی و رخدادهای مربوط بین آقای منتظری و حضرت امام (ره) و نیز بین مهدی هاشمی و هادی هاشمی رد و بدل شد. اسناد و نمونهی نامهای دیگر و برگههای بازجویی و صورتمجلسها نیز پیوست شده است. نامهها حاکی از خیانت مهدی هاشمی و تلاش او در براندازی حکومت اسلامی و تأیید اعمال و رفتارش توسط آقای منتظری هستند. در متن نامهها و پیامها به مسألهی جنگ و دفاع مقدس و فرماندهی سپاه، محسن رضایی، و درگیریهای سپاه خمین و تفرقه بین مسؤولان سپاه و نظام به طور صریح اشاره شده است.
غریبهای روی خاک
حسین جوکار.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 1372.
69، [11] ص.: نمونه، عکس.
این کتاب، مجموعهای است از نامههای شهید حسین جوکار که از جبهه برای خانوادهی خود نوشت است. حسین جوکار یکی از همان «غریبهها» بود که سر و کارش با آسمانبود و دستش در دست فرشتهها. و اینها را میتوان از لابهلای نامههایش دریافت. به همین دلیل، خدا نیز دستش را گرفت و از غربت این خاک نجاتش داد. او در سال 1366 و طی عملیات بیتالمقدس دو به فیض عظیم شهادت نائل شد. در انتهای کتاب نیز وصیتنامه شهید و همچنین نمونههایی از نامههای وی با خط خودش آورده شده است.
قاصدکهای سوگوار، برگرفتهای از نامههای اسرای ایرانی در سوگ امام
به کوشش دفتر ادبیات و هنر مقاومت.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ اول): 1369.
24 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ نامهها: 1).
[ صفحه 411]
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Mournfull Dandelions
بدون شک یکی از تلخترین حوادثی که پس از انقلاب اسلامی برای ملت ایران رخ داد، رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) بود. تلخی این حادثه برای کسانی که نتوانستند حتی با مرشد خویش وداع کنند، بیشتر بود. از جمله این افراد، آزادگان عزیزی بودند که در هنگام شنیدن این خبر در اردوگاههای عراقی به سر میبردند. این مجموعه، نامههایی از این بزرگواران - پس از شنیدن خبر رحلت امام (ره) - است. آزادهای مینویسد: «برادرجان، درگذشت و عروج عاشقانهی فرزند حسین (ع) را به شما تسلیت عرض میکنم. خدا رحمت کند او را که رفت از دستمان. راهش تا ابد پاینده باد. سالها در آرزوی زیارت شما و آن بزرگوار سوختیم و ساختیم. به هر حال قسمت ما این بود و ما شانس نداشتیم. خدا کند که در آن دنیا بتوانیم زیارتش کنیم و دستمان را بگیرد». دیگری مینویسد: «ضمن عرض تسلیت خدمت مولا و سرورمان و به شما، به خاطر رحلت پدر بزرگوارمان، خداوند به همگی صبری بزرگ عنایت کند؛ هر چند که جای صبر کردن نیست.»
قطره باران: چند نامه به پسرم و به جوانان خارج از کشور، شامل بعضی اطلاعات علمی درباره نفت و...
محمود اسماعیلی.- تهران: کتاب زمان، (چاپ اول): 218.1378 ص.: مصور.
عنوان دیگر: خاطرات یک قطره باران (چند نامه به پسرم).
شمارگان: 5000 نسخه.
این کتاب، شامل نامههایی است که نویسنده برای پسرش - که از سال 1360 در آلمان به سر میبرد - نوشته و در آنها مسایل مربوط به جنگ تحمیلی و بعضی اطلاعات علمی دربارهی آب و نفت و همچنین مطالبی در خصوص اوضاع اجتماعی و تاریخ معاصر ایران را مطرح کرده است. برخی از عناوین فصلهای کتاب از این قرار است: «گل تنهایی کویر، حملهی صدام، بارون رویتر، قرن نفت، پیدایش نفت، جغد جنگ، کوتاهی رضاخان، آزادی خرمشهر، قادسیه، ارتش متفقین در ایران، سلاح شیمیایی صدام، خلع ید از شرکت انگلیسی نفت، تقیه و نفاق، سه شخصیت زندانی دزفول، فتح فاو، رئیس زندان اهواز و پذیرش قطعنامهی 598». از 25 مبحث این کتاب، هفت مبحث آن به مسألهی جنگ اختصاص دارد. مطالب این کتاب بدون ترتیب تاریخی وقایع شکل گرفته است.
نامهای از جبهه نبرد به مادر و همسر
تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1360.
62 ص.
فرزندی از جبهه نبرد حق علیه باطل نامهای برای مادر و همسر خود میفرستد. در این نامه از مادر سپاسگزاری میکند. او در این نامه از جبهه میگوید و از کارهایی که رزمندگان اسلام باید آنها را به دفعات انجام دهند و تمرین کنند تا ملکهی ذهنشان شود؛ کارهایی که اسلام انجام آنها را دستور داده است. از ایثارگری مردم، از شهادت، از سربلندی مردم مبارز و از سپاسگزاری آنها میگوید. در نامه به همسر، از «عشق و ارزش آن، عشق به پرواز به ملکوت، نماز جماعت در اول وقت، حماسهی سیدالشهداء (ع)، تلاش برای رفتن به خط مقدم جبهه، تلاش برای تقدم در شهادت رزمندگان و سرانجام طلب دعا برای شهادت» مینویسد.
نامهای به یک جانباز
تهیه و تنظیم از معاونت فرهنگی و امور هنری بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی.- تهران: چاپ و نشر بنیاد، (چاپ اول): 148.1369 ص.
این کتاب، گلچینی است از نامههای رسیده (سی نامه) به بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی. این نامهها به قصد قدردانی از عزیزان و یادگاران عصر انقلاب اسلامی و برای ابراز گوشهای ناچیز از محبت و ارادت
[ صفحه 412]
مخلصانهی زن و مرد و کوچک بزرگ به جانبازان نوشته شدهاند. به مناسبت بزرگداشت نهمین سالگرد دفاع (1368) و به پیشنهاد واحد جنگ شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران، از جانب معاونت فرهنگی و امور هنری بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، مسابقهای به اسم «نامهای به یک جانباز» برگزار شد و از اقشار مختلف مردم خواسته شد تا در این مسابقه شرکت کنند. نامههای برگزیده در این کتاب گردآوری شدهاند. آنچه از محتوای نامهها بیش از هر چیز دیگری جلوهگر است، شمیم شورانگیز عشق به ایثار در راه اسلام و انقلاب اسلامی و علاقه و ارادت به رهبر بزرگوار آن و سوز و تأثر از فقدان آن امام عزیز و ابراز نهایت محبت نسبت به فداییان و جانبازان اسلام و انقلاب و دفاع مقدس است.
نامهها، سفیران مقاومت
کار گروه تحقیق و نویسندگان دفتر پژوهش و انتشارات ستاد کل رسیدگی به امور آزادگان؛ زیر نظر عباسعلی وکیلی.- تهران: ستاد رسیدگی به امور آزادگان، 1376.
361 ص.: مصور، نمونه، عکس.- (خاکریز پنهان؛ 12).
این کتاب به مناسبت هفتمین سالگرد ورود آزادگان به میهن اسلامی منتشر شده است.
این کتاب شامل مجموعهای از نامههای آزادگان است که در سه بخش مجزا تنظیم شده است. بخش اول: نامه به حضرت امام (ره) و جوابیههای معظم له و مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهوری تحت عنوان «نامه به آفتاب»، بخش دوم: نامههای مربوط به رحلت حضرت امام (ره) و اظهار ارادت به ایشان تحت نام «درد فراق». بخش سوم: نامههای حاوی نکات ارزشمند ادبی، خانوادگی و یا اطلاعات و اخبار مبادله شده با نام «سفیران مقاومت». در ابتدای کتاب نیز بخشی - با عنوان ارتباط و کسب خبر در اسارت - به مجموعه افزوده شده است که شامل قوانین بینالمللی در این مورد و روشهای ارتباطی آزادگان دربند و نتایج کسب اطلاعات به طرق مختلف است. نامههای آزادگان نشان میدهد که علیرغم شرایط سخت زندگی در اسارت، نوشتههایشان مملو از اظهار امیدواری نسبت به آینده و نوید روزهای بهتر است. علاوه بر آن، نامهها نشاندهندهی سیر تکاملی برنامهریزی و تشکیلات در زندگی اجتماعی اسرا است.
نامههای اسارت
محمود امجدیان.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزهی هنری، 1371.
80 ص.، [16] ص. تصویر، نمونه.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ نامهها: 4).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Letters of Captivity
آزادهی شهید محمود امجدیان، یکی از شهیدان عزیزی است که طی اسارت در اردوگاههای عراق به درجهی رفیع شهادت نائل آمد. این کتاب، نامههای این شهید را که در طول مدت اسارت برای خانوادهاش فرستاده است - دربردارد. در ابتدای کتاب، زندگینامهی شهید به چاپ رسیده است؛ که حاکی از اسارت وی در عملیات والفجر مقدماتی، و گذراندن دوران اسارت در اردوگاههای موصل دو، سه و چهار و تکریت - (کمپ هفده) و شهادت مظلومانهی این شهید به دست عامل منافقین (در سال 1367، در اردوگاه عراق) است. نامههای این شهید، هر کدام، شامل توصیههای اخلاقی و رفتاری این شهید گرانقدر به دوستان، آشنایان و خانوادهاش است و نشاندهندهی روح مقاوم و ضمیر پاک و مقاوم والای اخلاقی او است. در ابتدای کتاب، متن سخنرانی حجتالاسلام ابوترابی در رثای آزادهی شهید محمود امجدیان، (که در اولین سالگرد شهادت شهید در سال 1370 ایراد شده) آمده است. پایان کتاب به عکسهای این آزادهی شهید و نمونههایی از دستخط وی اختصاص یافته است.
[ صفحه 413]
نامههای دلتنگی
علی شیرازی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزهی هنری، دفتر ادبیات و هنر مقاومت، (چاپ اول): 127.1378 ص.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Nostalgic Letters
شمارگان: 2200 نسخه.
مجموعهی حاضر مشتمل برنامههایی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و نزدیکان آنان است. از آن جمله است. نامهی فرزند یک شهید به پدر، نامهی همسر یک شهید به شوهرش، فرزند یک جانباز به پدرش، نامهی جانباز جنگی به مردم کشورش، نامهی شهید به فرزندش، نامهی شهید به خانوادهاش، نامهی آزادهای در دوران اسارت به حضرت امام (ره)، نامهی همسر به شوهرش در اسارت و نامهی فرزند شهید به هموطنانش.
نامههای فهیمه
نوشتهی فهیمه بابائیانپور؛ به کوشش ع. کمری.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ اول): 1369.
9،154 ص.: مصور، نمونه.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت: نامهها؛ 2).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Fahimahs Letters
کتابنامه: به صورت زیرنویس.
شمارگان: 6600 نسخه.
کتاب در چهار قسمت تنظیم شده است: 1. سرآغاز نامه (مقدمهای درباره مرحومه بابائیان، آشنایی وی با شهید غلامرضا صادقزاده و دوران جبهه و شهادت وی). 2. یادداشتها (گزیدهای از مکتوبات وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی). 3. نامهها (شامل خلاصه متن نامههای فهیمه به شهید غلامرضا، نامههای شهید غلامرضا به فهیمه و نامههای فهیمه به علیرضا). 4. ضمیمهها (شامل وصیتنامه مرحومه فهیمه بابائیان و نمونهای از دستنوشته وی و تصاویری از وی با همسرش غلامرضا، تشییع پیکر همسر شهیدش و نیز تشییع پیکر وی پس از سانحه رانندگی. بنا بر سرآغاز فهیمه بابائیانپور، متولد سال 1343، پس از پایان تحصیلات، در 1360 در حضور حضرت امام (ره) با غلامرضا صادقزاده ازدواج کرد. دو هفته بعد همسرش شهید شد و او به جای عزاداری، در لباسی سپید، پیشاپیش جمعیت فریاد برآورد: «ای همسر شهیدم، شهادتت مبارک، ای همسر شهیدم، راهت ادامه دارد». فهیمه پس از آن، کار تبلیغ را پیشه خود ساخت و بنا بر وصیت شوهرش با برادر شوهرش، علیرضا ازدواج کرد، فهیمه در سال 1367 بر اثر سانحه رانندگی دار فانی را وداع گفت.
نامههایی به جبهه
مجتبی وافی.- قم: شفق، (چاپ اول): 128.1361 ص.
«مجتبی وافی» به اتفاق خواهر کوچکش - مریم - نامههایی را برای رزمندگان میفرستند و پاسخ میگیرند و به این وسیله ارتباط مکتوبی با عاشقان ثارالله برقرار میکنند. کتاب حاضر مجموعه نامههای ارسالی و پاسخهای دریافتی مجتبی و مریم است. حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی مقدمهای بر این کتاب نوشته است. به تعبیر او «این اثر نفیس میتواند در بستر تاریخ، انسانساز و مجاهدآفرین و شهیدپرور باشد. در این نامهها، این گنجینههای عشق و شهادت و ادب و ذوق و هنر و... به اندازهی همهی کتب کتابخانهها لطیفه و نکته و مطالب نهفته است».
[ صفحه 414]
واگویههای شاهد
به قلم جمعی از فرزندان شاهد؛ گردآوری و تنظیم مجله شاهد نوجوان.- تهران: بنیاد شهید انقلاب اسلامی، نشر شاهد، (چاپ اول): 72.1379 ص.
شمارگان: 2000 نسخه.
کتاب «واگویههای شاهد» حاوی 38 نامه از فرزندان شاهد به پدران شهیدشان است. آنها راز دل خود را بر صفحات کاغذ نوشته و به مجلهی شاهد ارسال کردهاند. این مطالب از دیماه 1377 تا مهرماه 1379، در صفحهی «واگویهها» (که صفحهای متعلق به فرزندان شهدا در مجلهی شاهد نوجوان است) چاپ و اینک گزیدهای از آنها به صورت کتاب منتشر شده است. موضوع نامهها، «احساس دلتنگی از دوری پدر، مشکلات در خانواده، برخورد در اجتماع، سرافرازی و...» است. اسامی برخی از نویسندگان نامهها عبارت است از: «فرانک انباء رود چله، نرجس چوپانی، شکوه نعیمی، رقیه صلبی، محمد سدیدپناه، شکوفه معتمد، مریم خدادوست، سید محمدمیثم مظلومی، سهیلا زارعی، زینب موسوی، سیده فاطمه رضوی، صدیقه محمدی و...».
یاد آینهها: برگزیده آثار رسیده در مسابقات «نامهای به یک جانباز»
تهران: بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، معاونت فرهنگی، اجتماعی و هنری، بخش جانبازان، اداره کل امور هنری، (چاپ اول): 1378.
219 ص.
طراح روی جلد: حبیب صادقی.
شمارگان: 5000 نسخه.
این کتاب به مناسبت یکصدمین سالگرد میلاد حضرت امام خمینی (ره) منتشر شده است.
آنچه در این مجموعه گرد آمده، آثار برگزیدهی مسابقهی «نامهای به یک جانباز» است که از سال 1372 تا 1376 به صورت سراسری برگزار شد. نامهها بدون عنوان هستند و زیر هر نامه، نام و نام خانوادگی،سن و شهر یا شهرستان مربوطه و در بعضی از نامهها، اطلاعات اضافیتر از قبیل نسبت نامهنویس (خواهر، برادر یا همسر شهید یا جانباز) ارائه شده است. اکثریت نویسندگان نامهها، کودکان، نوجوانان و جوانان هستند.
[ صفحه 415]
رمانها و داستانهای بلند
آب
غلامرضا عیدان.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ اول): 1370.
47 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ داستان: 10).
عنوان به انگلیسی: Water
شمارگان: 6600 نسخه.
مرتضی، کمال و اسماعیل، سه دوست رزمنده، در یکی از عملیاتهای فریب، قبل از عملیات اصلی، در منطقهی دشمن، مجروح و خسته، گم میشوند. هر سه نفر آنها تشنه هستند و این تشنگی، و ناراحتی حاصل از آن، و همکلامی مرتضی و کمال با اسماعیل که مجروحیتش از همه بیشتر است، نیرویی تازه در آنها به وجود میآورد. آنها برای پیدا کردن مجدد رزمندگان خودی به تکاپو میپردازند، ولی تلاش آنها برای پیدا کردن همرزمان بیثمر میماند. در نهایت، پس از درگیری با نیروهای دشمن، اسماعیل با لبان تشنه به شهادت میرسد و در همان زمان از محلی که دستانش بر روی زمین قرار گرفته، یک چشمهی آب زلال شروع به جوشیدن میکند.
آخرین سوار سرنوشت
داوود امیریان.- تهران: کیهان، (چاپ دوم): 218.1376 ص.
کتابنامه: به صورت زیرنویس.
عدهای از نیروهای سپاه تصمیم میگیرند برای انهدام سکوهای پرتاب موشکهای «اسکاد B«به عراق بروند. ناصر از بیمارستان فرار میکند و سراغ جعفر میرود. ناصر و اصغر و جعفر به قصد عراق حرکت میکنند. مهدی، رسول و مشرضا نیز به آنها میپیوندند. طی مسیر دوباره با کردها درگیر میشوند، ولی نجات پیدا میکنند. در پایگاه اول سایت موشکی وجود ندارد. در پایگاه دوم هم به ظاهر چیزی نیست. هنگام بازگشت، ناگهان متوجه تحرکاتی شده، سایت موشکی را روی یک تریلی میبینند. جعفر و ناصر دو تن از نگهبابنان را کشته، لباس آنها را میپوشند و وارد ساختمان میشوند. اصغر هم وارد پایگاه میشود، ولی آنجا مجروح و اسیر میشود و عراقیها او را برای گرفتن اطلاعات شکنجه میدهند. جعفر و ناصر به محوطهی پرتاب موشکها میرسند و تیانتیها را نصب میکنند. در راه بازگشت اصغر را هم نجات میدهند و خارج میشوند. در راه به پای ناصر تیر میخورد، ولی او بیتوجه به راه ادامه میدهد، یک بالگرد عراقی میآید، ولی توسط رزمندگان سرنگون میشود و آنها به سلامت بازمیگردند.
آخرین نامه
طاهره ایبد.- تهران: نشر صریر، کتابهای شهید فهمیده، (چاپ اول): 1378.
98 ص.- (رمان؛ 2).
شمارگان: 3000 نسخه.
داستان «آخرین نامه» ماجرای دختری به نام فرشته است که پدرش در جبهه به شهادت رسیده است. مادرش قصد ازدواج با عموی او را دارد. ابتدا فرشته با لجبازی و بدخلقی نسبت به این موضوع عکسالعمل نشان میدهد، ولی با صحبتهای عموی جانباز شد، مخالفت خود را کنار میگذارد. در نهایت، عمو با مادر فرشته ازدواج میکند.
[ صفحه 416]
نامههای فرشته به پدرش در جبهه، که در آنها از وقایع رخ داده در خانه و مدرسه برای او صحبت میکند، در داستان، آمده است. در پایان داستان فرشته نامهای برای عموی خود که به جبهه رفته مینویسد و در آن از خودخواهی خود و این که بیشتر به فکر خودش بوده است، از او و از مادرش عذرخواهی میکند.
آزمایشی دیگر
نادره عزیزینیک.- تهران: بنیاد شهید انقلاب اسلامی، نشر شاهد، (چاپ دوم): 1378.[98]ص.: مصور، نمونه.
شمارگان: 3000 نسخه.
کتاب شرح یک ماجرای واقعی است. رحیم و سعید عزیزینیک با فاصله 45 روز از هم به شهادت رسیدند. ولی چون جنازهی سعید در فاو پیدا نشد، مفقودالاثر اعلام گردید. در زمان بازگشت آزادگان، به مادر دو شهید خبر داده شد که نام سعید در لیست آزادگان است. خانوادهی شهید در ستاد آزادگان پیگیریهای زیادی انجام دادند. ولی پس از چند روز شادی، متوجه شدند که نام آزادهی دیگری از اصفهان، «سعید عزیزی» است و اشتباهی رخ نموده است. آنها از این که مادر شهیدان را مجددا آزردهاند، ناراحت شدند. ولی مادر، برای سرافرازی مجدد در امتحان الهی، شکر کرده، همه را متعجب کرد. عکسهایی از شهیدان نیز در کتاب موجود است. کتاب به شهیدان رحیم و سعید عزیزینیک، و شهیدان همسایه و همرزمان دو برادر تقدیم شده است.
آن مرد در باران رفت
نویسنده شهرام شفیعی.- تهران: بنیاد شهید انقلاب اسلامی، نشر شاهد، 145.1379 ص.
شمارگان: 3000 نسخه.
کتاب، داستان زندگی دختری است به نام سمیرا، که خاطرات خود را از زمانی که به یاد میآورد، نقل میکند. از پدرش میگوید که پس از مرگ همسر اول خود به ایران میآید و با مادرش آشنا میشود و با او ازدواج میکند. تولد خواهران و برادرش، قبل از انقلاب و برخورد مأموران دولتی و ساواکیها با پدرش را شرح میدهد. دوران مدرسه و مسألهی حجاب و درگیری با مسؤولان مدرسه، دوران انقلاب و تظاهرات در شهر، شروع جنگ و آژیرهای قرمز و بمبارانهای دشمن، هجوم عراق به شهرهای مرزی و تخلیهی منزل و فرار از منطقهی روستای فیروزآباد خرمآباد، اعزام پدر به جبهه و مرخصیهای او، رفتن پدر و مادر به خرمآباد برای سرکشی به خانه و شهادت هر دو در آنجا، مشکلات قیمی دایی و در نهایت، ادامهی تحصیل و قبولی در دانشگاه و معلم شدن» را در ادامهی کتاب تشریح میکند.
آیینه عشق: رمان
نوشته رنجبر گلمحمدی؛ پیراسته و ویراسته اصغر استاد حسن معمار.- تهران: بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، معاونت امور فرهنگی، اجتماعی و هنری، مرکز تحقیقات اسلامی جانبازان، (چاپ اول): 1379.
266 ص.- (رمان؛ 32).
طراح روی جلد: قربان محمدی.
شمارگان: 5500 نسخه.
«آیینهی عشق»، یک داستان بلند است. در این داستان، سعید پسر همسایه و همبازی نرگس است. دایی نرگس سرهنگ شاه بوده، در زمان انقلاب بارها مردم را کتک زده است. پس از انقلاب، او نمایشگاه ماشین دایر کرده است
[ صفحه 417]
و به سبب موقعیت خوب خواهرش، میخواهد فرامرز، (پسرش) با نرگس ازدواج کند. سعید در جبهه مجروح شده، یک دست و یک پای خود را از دست میدهد. وخامت حال او - پس از مجروح شدن - به حدی بوده است که حتی او را شهید پنداشته ولی در سردخانه متوجه زنده بودنش شدهاند. سعید پس از ملاقات با فرامرز متوجه میشود که او هم به نرگس علاقه دارد و اعمال پدر را مردود میداند و از نظر عقیدتی نیز مقبول بوده، تحصیل کرده و فهمیده است. لذا نرگس را با ازدواج فرامرز متقاعد میکند. شب عروسی، در اثر بمباران، خانهی عروس و داماد ویران شده، آنها شهید میشوند. در پایان، منزل آنها به موزهای تبدیل میشود.
ارمیا
نویسنده: رضا امیرخانی.- تهران: نشر سمپاد (سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان)، 224.1374 ص.
طراح روی جلد: مجید کریمی.
«ارمیا»، دانشجوی جوانی از یک خانوادهی مرفه و بیگانه از فرهنگ جهاد، به جبهه اعزام میشود. او با رزمندهای به نام مصطفی آشنا میشود. مصطفی تأثیر زیادی بر ارمیا میگذارد و راهنمای او برای رسیدن به کمالات میشود. مصطفی در جنگ شهید میشود و این واقعه تأثیر شگرفی بر ارمیا میگذارد. پس از مدتی جنگ به پایان میرسد و ارمیا به خانهی خود بازمیگردد. ولی افکار مصطفی هنوز با اوست. بالاخره خانهاش را ترک میکند و در خطهی شمال، در معدنی شروع به کار میکند. روزی خبر ارتحال حضرت امام (ره) را از رادیو میشنود؛ با شتاب به سوی تهران حرکت میکند و در محل مرقد امام در اثر ازدحام جمعیت جان به جانآفرین تسلیم میکند و در همان حال مصطفی را میبیند که آغوش باز کرده، او را به خود میخواند.
از به
رضا امیرخانی.- تهران: کتاب نیستان، (چاپ اول): 170.1380 ص.
طراح روی جلد: حمید عجمی.
شمارگان: 5000 نسخه.
«سرگرد مرتضی مشکات»، خلبان هواپیمای اف چهار، طی عملیاتی در منطقهی کرکوک، همراه «سرگرد آرش تیموری»، دچار حادثه شده، در اثر سقوط هواپیما، پای راست خود و در پی آن، اجازه پرواز را از دست میدهد. وی به افسردگی شدیدی دچار میشود. نامهنگاریهای همسر وی با مسؤولان و همرزم وی، سرگرد تیموری، برای گرفتن اجازهی پرواز، به نتیجه نمیرسد. سرگرد مشکات در اثر آشنایی با یک دختر دانشآموز (که به رزمندگان جبهه نامه نوشته بوده است) کمکم روحیهی خود را به دست میآورد، دختر، که پدر و مادرش را در اثر بمباران از دست داده، نزد عمویش زندگی میکند. پس از پیگیری و مکاتبات فراوان با فرماندهی نیروی هوایی، معاونت عملیات پرواز، و واحد گزینش پزشکی هوایی، برای اثبات توانایی پرواز، مشکات، به بنبست میرسد و مأیوس میشود. اما در پرواز مشکات همراه خانواده به مشهد، خلبان هواپیما مسموم شده، هواپیما دچار مشکل میشود. سرگرد مشکات ادامهی پرواز را بر عهده میگیرد و هواپیما را به سلامت به مقصد میرساند و ثابت میکند که هنوز قادر به پرواز است. تمام داستان به صورت نامههایی است که بین افراد مختلف رد و بدل میشود.
از ورای یک خاطره
رفیع افتخار.- تهران: نسل کوثر، 88.1379ص.- (داستان؛ 7).
شمارگان: 5000 نسخه.
[ صفحه 418]
داستان حاضر درباره خانوادهای است که سه پسر دارد. صمد برادر بزرگتر با دلالی و واسطهگری ثروتمند میشود. ذوالفقار به جبهه میرود و اسد برادر کوچکتر به دلیل کمی سن همیشه به خاطره علاقه به رفتن به جبهه از طرف پدر و مادر و برادر بزرگش مورد سرزنش قرار میگیرد. سرانجام اسد با ترفندی خود را به جهه نزد برادرش میرساند. ابتدا برادرش او را به خاطر اجازه نگرفتن از پدر و مادر سرزنش میکند ولی سرانجام اسد در جبهه میماند و علیرغم مخالفت فرماندهان در عملیات شرکت میکند. در حین عملیات اسد مجروح میشود و به محاصره دشمن میافتند و با وجود سختیهای فراوان سرانجام نیروهای خودی به کمک رسیده، آنها را نجات میدهند.
ذوالفقار و اسد در زمان محاصره به یاد دوران کودکی و شیطنتهایی که منجر به لو رفتن قلک صمد و کتک خوردن اسد میشود صحبت میکنند.
اسیر زمان
اسماعیل فصیح.- تهران: نشر پیکان، 414.1377 ص.
عنوان به انگلیسی: Of Time Bondage
این کتاب قبلا توسط نشر البرز منتشر شده است.
مهندس کمال آریان، قهرمان داستان، قبل از انقلاب برای تدریس به دانشکده نفت آبادان میرود. دانشجویی به نام علی ویسی از فعالان انقلاب اثر زیادی بر او میگذارد. علی ویسی دختری از کارکنان دانشکده را نامزد میکند. رئیس شهربانی نیز خواستار این دختر است. بنابراین برای علی ویسی پروندهسازی کرده، او را به زندان میاندازد. پدر دختر در اثر ناراحتی فوت میکند. در این بین، انقلاب، پیروز و به دنبال آن، آتش جنگ برافروخته میشود. علی ویسی به جبهه میرود. مهندس آریان به مادر علی ویسی تقاضای ازدواج میدهد. ولی مادر و نامزد علی ویسی هر دو بمباران شهید میشوند و مهندس آریان دچار حملهی قلبی میشود. رئیس شهربانی به سزای اعمال خود میرسد. مهندس آریان فوت میکند و علی ویسی به جبهه برمیگردد.
اشک نسل سوم برای تخریبچی دوران
مؤلف ابوالفضل درخشنده.- تهران: میعاد، (چاپ اول): 128.1381 ص.
شمارگان: 5000 نسخه.
قهرمنان داستان، یک فرماندهی تخریبچی است که پس از مدتها خدمت و مجروح و شیمیایی شدن - به قول خودش - تاریخ مصرف او سررسیده و اکنون افراد دیگری خود را به اسم بسیجی و مانند آن معرفی کرده و در راس امور قرار گرفتهاند و بسیجیان و رزمندگان واقعی را فراموش کردهاند. در پی تماس آمریکاییها با او و دادن پیشنهاد پناهندگی، برای پناهنده شدن وی، دو تن از نیروهای تحت امر او در دوران جنگ، (که اکنون در حفاظت اطلاعات هستند) به تعقیب وی میپردازند و سرانجام او را در بندرعباس، هنگام تدارک خروج از کشور دستگیر میکنند. در گفتگوهای بین او و همرزمش (که او را دستگیر کرده)، اوضاع سیاسی، اجتماعی زمان حال و نحوهی برخورد با جانبازان، رزمندگان و خانوادهی آنها، تهمتها، بیاحترامیها و... مطرح میشود. او از فرصت استفاده کرده، میگریزد و در نهایت بر روی آبهای خلیجفارس، در حالی که تحت تعقیب نیروهای ایرانی و همرزمانش قرار دارد، قایق او مورد اصابت موشک شلیک شده از بالگرد آمریکایی قرار میگیرد و قهرمان داستان کشته میشود.
[ صفحه 419]
اقیانوس سوم
ح. خادم.- تهران: نشر بینالملل، (چاپ اول): 96.1363 ص.
شمارگان: 3000 نسخه.
«اقیانوس سوم» داستان رزمندهای است که همراه با رزمنده بسیجی دیگری در محاصرهی دشمن قرار میگیرد و به صورت حیرتانگیز و خارقالعادهای از محاصرهی عراقیها و تانکهای آنها جان سالم به درمیبرد و با اسیر کردن تعدادی از نیروهای دشمن، با وجود خطرات متعدد - از جمله شناخته شدن هنگام عبور از بین نیروهای عراقی - همراه با اسیران، به وسیلهی آمبولانسی که به غنیمت گرفته است، خود را به نیروهای خودی میرساند. اتفاقات دورن داستان از عالمی دیگر و از عالم غیب برگرفته شده است و وصف امدادهای الهی است که در مواقع خطر رزمندگان اسلام را یاری میدادند، تا جائی که حتی با وجود دشمن ظاهر بسیجی، دشمن از دیدن این رزمندگان عاجز بود.
اگر باز آیی
نوشته محمدابراهیم بچی؛ ویراستار ابوالفضل طاهرخانی.- تهران: تکامل، (چاپ اول): 123.1379 ص.
طراح روی جلد: مهدی فرمانزاده.
شمارگان: 5000 نسخه.
داستان، دربارهی جانبازی است که در اثر شدت جراحات وارده و موجگرفتگی، حافظهی خود را از دست داده است و هویت خود را به یاد نمیآورد. پس از مدتی، به نقاشی علاقه نشان میدهد و اثر بسیار زیبایی را برای دکتر خویش میکشد. دکتر، آن اثر را برای نمایشگاهی ارسال میکند و دختری، با دیدن آن، به جستجوی نقاش تابلو برمیآید، زیرا پدرش، که مدتهاست از او خبری ندارند، سالها پیش، شبیه آن تابلو را کشیده و تابلو، در منزل آنها موجود است. دختر و دوست او، با پیگیریهای بسیار، سرانجام پدر را نزد دکتر مییابند. حافظهی پدر مجددا بازمیگردد و گذشتی خود را به یاد میآورد. سپس درمییابد که همسرش به علت بیماری، (در زمان نبودن شوهر) از دنیا رفته است. در پایان، پدر و دختر به هم میرسند و به شهر خویش بازمیگردند.
او را که دیدم زیبا شدم
شیوا ارسطویی.- تهران: نشر مرغ آمین،[؟1372].71 ص.
شمارگان: 2000 نسخه.
کتاب «او را که دیدم زیبا شدم»، داستان امدادگری به نام شهرزاد است که داوطلبانه در بیمارستان خدمت میکند. او با کودکی به نام بابک آشنا میشود. که در آن بیمارستان بستری است و پدر و مادر خود را در حادثهی ریزش آوار از دست داده است. فرح و آمنه دو دوست دیگر شهرزاد هستند. فرح برای گرفتن سهمیهی ورود به دانشگاه امدادگر شده است. ابوطالب، (فردی موجی که در آن بیمارستان بستری است) با شهرزاد رابطهی عاطفی برقرار کرده است و در پایان به شهادت میرسد. شهرزاد سعی میکند بابک را به فرزندخواندگی خود انتخاب کند ولی لازمهی این کار، ازدواج و داشتن شوهر است و در نتیجه نمیتواند. سرانجام شهرزاد، بابک را به آمنه میسپارد و خود همچنان به زندگی انفرادی خود ادامه میدهد.
باده کهن
اسماعیل فصیح.- تهران: نشر البرز، (چاپ دوم): 215.1373 ص.
نقاشی روی جلد: ایران درودی.
[ صفحه 420]
صفحه عنوان به انگلیسی: The sacred Wine
شمارگان: 3000 نسخه.
قهرمان داستان دکتری است که پس از جنگ، برای بازگشایی بیمارستانی که متعلق به شرکت ملی نفت آبادان بود، به آنجا میرود و در اثر ملاقات با زنی به نام پری کمال، تحت تأثیر رفتار و ایمان وی، از او تقاضای ازدواج موقت میکند. پری خود را همسر شهید معرفی میکند. دکتر طی این مدت با مطالعهی قرآن، حافظ و کتب عرفانی و در مصاحبت با خانم کمال از فردی که مشروبات الکلی مصرف میکرد و با داروهای مخدر به خواب میرفت، به شخصی مؤمن مبدل میشود. اما پس از مدتی همسر موقت وی ناپدید میشود و در جستجو برای یافتن او متوجه میشود که تمام حوادث گذشته وجود خارجی ندارند و روحانی عاقد، مادر او، خانه و حتی همسر پری کمال (به نام رضا) سالها پیش از آن وجود داشتهاند و گویی همهی این ماجراها در خواب اتفاق افتاده است. در پایان داستان، خانمی که تقاضای مصاحبه با دکتر را دارد، وارد میشود. او خصوصیات خانم پری کمال را دارد.
باران که میآید تو را انتظار میکشم
نویسنده فریدون خسروی؛ مستند به روایت محمد حسندخت؛ ویرایش بهجت قریشینژاد.- اصفهان: نقش مانا، (چاپ اول): 158.1381 ص.
طراح روی جلد: عبدالحمید امانی تهرانی.
این کتاب، مجموعهی 36 داستان کوتاه به هم پیوسته با عناوین جداگانه است که به ترتیب وقوع حوادث، از 31 / 6 / 59 لغایت 4 / 8 / 59 تنظیم شده است. داستان بیانگر سرگذشت گروه 21 نفری رزمندگان مدافع سوسنگرد و اعزام جوانان اصفهانی در روزهای نخست جنگ و تشکیل لشکر امام حسین (ع) است. اسناد داستان بر بریدههای جراید و گزارشهای خبرگزاریهای عراق، ایران، لندن، کویت و... است. «مانی و مانا» نوعروس و تازهدامادی از اهالی سوسنگرد هستند که ازدواج آنها با تجاوز عراق به ایران مصادف شده است. مانا و دوستانش برای آموزش نظامی و پیوستن به نیروهای رزمنده، عازم اصفهان میشوند با گذشت پانزده روز از تجاوز دشمن، آنها به منطقهی سوسنگرد اعزام میشوند. درگیریهای متعدد در سوسنگرد، دارخوین سلیمانیه، محمدیه و... صورت میگیرد. مانا تماسهایی با مانی دارد و پس از آخرین دیدار با او، شهید میشود.
باران و آتش، بر اساس زندگی سردار شهید مهدی زندینیا فرماندهی تیپ ادوات لشکر 41 ثارالله
فرهاد حسنزاده.- کرمان: لشکر 41 ثارالله، (چاپ اول): 1376.
215 ص. مصور.- (کنگره بزرگداشت سرداران و هفت هزار شهید استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان؛ رمان: 6).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Rain And Fire: Based on the life of martyred
...
شمارگان: 3300 نسخه.
شهید مهدی زندینیا در سال 1337 در شهر کویری سیرجان به دنیا آمد. او که فرمانده تیپ ادوات لشکر 41 ثارالله بود و در عملیات کربلای 5 توسط گلوله مستقیم تانک به شهادت رسید. کتاب «باران و آتش» داستان زندگینامهی او است. راوی داستان در کودکی با شهید مهدی زندینیا آشنا شده، و این آشنایی تا لحظه شهادت مهدی ادامه داشته است. راوی طی سفر به تهران خاطرات خود را درباره شهید مرور میکند: آشنایی، دوران تحصیل، فعالیتهای سیاسی و پخش اعلامیههای حضرت امام (ره)، پیروزی انقلاب، قبولی در رشته ادبیات دانشگاه تهران و ادامه تحصیل مهدی در رشته مهندسی راه و ساختمان، ورود به جهاد سازندگی، شروع جنگ تحمیلی عزیمت به همراه گروه مکانیک جهاد سازندگی به جبهه خرمشهر، شرکت در عملیاتهای بدر،
[ صفحه 421]
خیبر، والفجر سه، چهار و هشت، کربلای چهار و پنج، نقش کلیدی فرماندهی شهید زندینیا در تصرف بندر فاو به خاطر آتش دقیق تیپ ادوات لشکر 41 ثارالله و شجاعت وی. در پایان، راوی نحوه شهادت مهدی زندینیا را در سال 1365 شرح داده است.
بارقه، دختری از تبار یاسها
ناهید طیبی.- قم: حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، مرکز انتشارات، (چاپ اول): 1379.
80 ص.- (مرکز انتشارات، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم؛ 816. کتابهای مجله پیام زن؛ 10).
شمارگان: 5000 نسخه.
کتاب حاضر داستانی است دربارهی شخصیت استثنایی دخترکی که رفتاری نجیبانه و بزرگمنشانه دارد. «بارقه» (دختر فاطمه و سید هدایتالله طالقانی)، در زمان خدمت پدرش در ماهشهر - که مسؤولیت کمیتهی فرهنگی جهاد سازندگی ماهشهر را به عهده داشت - به خاطر کینه منافقان به شهادت میرسد و داستان با بازگویی خاطرات پدر و مادر بر سر مزار دخترشان پی گرفته میشود. آنها با وی درددل میکنند، از زمان آشنایی و ازدواج در دوران قبل از انقلاب، دوران بارداری، زندانی شدن در رژیم پهلوی، تولد بارقه و مصادف بودن آن با پیروزی انقلاب، دوران جنگ و بمبارانهای اوایل جنگ و از نحوهی شهادت دختربچهی بیگناه میگویند و به سوک عزیزشان نشسته، از فراقش مینالند.
باغ بهشت (رمان)
محمدرضا ملکی؛ ویراستار: امیرحسین فردی.- تهران: بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی، معاونت فرهنگی، دفتر هنر و ادبیات ایثار، 1376.
289 ص.- (دفتر هنر و ادبیات ایثار).
محسن - رزمندهای که بینایی خود را در جنگ از دست داده است - همراه چند رزمندهی دیگر، برای درمان عازم آلمان است. او در راه عزیمت به فرودگاه در افکار خود غوطهور است، گاه در حوادث جبهه سیر میکند و گاهی به زمان حال برمیگردد، و... بالاخره زمان وداع فرامیرسد؛ هواپیما از زمین بلند میشود و او مجددا در افکار خود دربارهی جنگ فرومیرود. پس از رسیدن به آلمان و انجام آزمایشات، به دختری که قصد ازدواج با او را دارد، تلفن میزند و از او علت تصمیمش را میپرسد، و پاسخ میشنود: «شما زیبایی را در چه میبینید؟ زیبایی ظاهر؟» محسن باز هم در فکر خویش در شرق دجله، در جبهه است. امیر، (یکی از همرزمان) او به داخل اتاق میآید و دربارهی عمل جراحی خود و چند نفر دیگر صحبت میکند. جواد، همرزم قدیمی محسن، تحت عمل جراحی قرار گرفته است، ولی دیگر نمیتواند راه برود. محسن خشمگین میشود و به دکتر حمله میکند. بالاخره نوبت عمل جراحی چشمان محسن فرامیرسد و به یاری خداوند، بینایی خود را بازمییابد و با شادی به آغوش خانواده بازمیگردد.
بچههای پائین شهر
مؤلف محمد فتاحی.- تهران: چاپ و نشر بنیاد با همکاری معاونت فرهنگی، اجتماعی، هنری بنیاد مستضعفان و جانبازان، 58.1373 ص.
عنوان روی جلد: بچههای پایین شهر، خاطرات جانبازان.
بالای عنوان: خاطرات جانبازان.
[ صفحه 422]
شمارگان: 3000 نسخه.
نام دیگر این داستان، «القارعه» است و بنابر مقدمهی نویسنده: این کتاب برگرفته از داستانی است واقعی، که در دیماه سال 68 در کمپ 17 تکریت، با هدف بیان گوشههایی از واقعیات و حال و هوای حاکم بر جبهههای جنگ در ایران نوشته شده است.
پنج دوست به نامهای حمید، کریم، حسین، ابراهیم و جعفر، از بچههای دروازه غار و میدان راهآهن تهران، با هم به جبهه اعزام میشوند. این دوستان سوگند میخورند که تا پایان جنگ با هم در جبههها حضور داشته باشند، تا مگر شهادت آنها را از یکدیگر جدا کند. آنها گروهی چریکی به نام القارعه تشکیل میدهند و رشادتها میکنند. اما شهادت یکایک آنها طی عملیاتها، حمید را، که تنها بازماندهی گروه است، به این فکر میاندازد که لیاقت شهادت را ندارد. او افسرده راهی تهران میشود و خود را در بهشت زهرا، بر سر مقبرهی شهیدان میبیند. با مادری روبهرو میشود که گویی به زیارت کربلا آمده است چون بر مزار شهیدان تعظیمکنان میگذرد، گویا که همه تنها فرزند شهیدش هستند. و وصیتنامهی شهیدی که نوشته اگر کشته شویم یا بکشیم پیروزیم، تلنگری میشود بر شیشهی دل حمید تا برای آغازی دوباره شتابان راهی جبههها شود.
برخورد (رمان)
محمود اکبرزاده.- تهران: بنیاد جانبازان، معاونت فرهنگی، اجتماعی و هنری، دفتر هنر و ادبیات ایثار، 294.1376 ص.- (دفتر هنر و ادبیات ایثار؛ 5).
شمارگان: 5500 نسخه.
کتاب حاضر، داستانی دربارهی از یکی از فرماندهان سپاه اسلام به نام صابر است که از همرزمان شهید چمران بوده است، پای وی در - هنگام گشت، شناسایی و عبور از میدان مین - در اثر انفجار، قطع میشود. نحوهی مجروح شدن او و شهادت همرزمش (اسماعیل)، بخشی از رمان را تشکیل میدهد. سپس مطالبی نیز از دوران بستری شدنش در بیمارستان عراق و برخورد فرماندهان عراقی با او ارائه شده است. در ادامه، به مسابقات ورزشی در اردوگاه اسرا و نحوهی برخورد افسران عراقی با آن اشاره شده است. افسران عراقی سعی داشتند با حیله و نیرنگ، او را جاسوس نشان دهند و وجههاش را بین اسرا خراب کنند، ولی موفق به این کار نشده، شکست خورند.
به جای دیگری
مصطفی خرامان.- تهران: قدیانی، 328.1375 ص.- (رمان؛ 6).
طراح روی جلد: حسین نیلچیان.
گروهی از رزمندگان با نیروهای عراقی درگیر میشوند. دو رزمنده به نامهای قاسم و امیر زخمی میشوند. ماشینی جهت آوردن زخمیها اعزام میشود. قاسم کارت و پلاک خود را به امیر میدهد. در بازگشت، ماشین منفجر، قاسم شهید و امیر شدیدا مجروح میشود. قاسم غیرقابل شناسایی است و امیر هم به بیمارستان منتقل میشود. اشتباه گرفتن امیر و قاسم باعث میشود خبر شهادت و مجروحیت آنها به اشتباه به خانوادهها اعلام شود. همسر امیر، که در عقد وی است، برای ازدواج مجدد تحت فشار قرار میگیرد. امیر علاقهای به شناساندن خود و مراجعت به خانه ندارد. بعد از مدتی امیر با مجروحی آشنا میشود که روحیهاش را تغییر میدهد. مادر دوست جدید به محلهی امیر میرود و شرایط را بررسی میکند. عاطفه، همسر امیر، تحت فشار فراوان ازدواج کرده است. مادر امیر خانه را فروخته و از آن شهر رفته است. نویسنده در کنار بررسی شرایط امیر، زندگی و شرایط خانوادهی قاسم را نیز بررسی کرده، حوادث زندگی آنها را هم شرح میدهد. در نهایت امیر بدون مراجعه به خانه، به جبهه برمیگردد و در عملیات مجنون شهید میشود.
[ صفحه 423]
بی تو با خاطرههایم چه کنم؟
محبوبه وحیدپور.- تهران: عابد، (چاپ اول): 136.1380 ص.
شمارگان: 2000 نسخه.
شخصیت اصلی داستان، دختری است به نام معصومه. وی پدر خود را که مجروح شیمیایی بود، از دست میدهد و در سفر زیارتی مدرسه به مسجد جمکران، گم شده، با اتومبیلی تصادف میکند. او را به علت ضربه مغزی به تهران میآورند. دکتر او، که فردی جانباز است، پس از مدتی به وی، به عنوان دختر خود، علاقهمند میشود و او را به منزل میبرد. سپس از طریق درج آگهی در روزنامههای کشور - پس از دو ماه - مادرش او را مییابد. به علت فراموشی معصومه، دکتر و مادر، هر دو سعی میکنند تا به خاطرات گذشته و گم شدن معصومه در مسجد جمکران را برای او بازسازی کنند. معصومه پس از بهبود و به خاطر آوردن گذشته، نزد مادر خود بازمیگردد. اما دکتر، که به مادر معصومه علاقهمند شده است، به او پیشنهاد ازدواج میدهد و معصومه، زندگی جدیدی را با پدری جانباز آغاز میکند.
بیداد
محسن دوازده امامی.- تهران: لشکر 14 امام حسین (ع)، (چاپ اول): 1376. ص.- (مجموعهی آثار، 49).
اسیران به اردوگاهی در کوهستان برده میشوند و بعد، آنها را به اتاق بازجویی، که در آن عکس استالین به چشم میخورد، میبرند. روزی فردی به نام جواد را، که دائما در زندان ذکر میگفته، میآورند و گوش و بینی او را در برابر چشم همه میبرند. راوی با شخصی به نام صادق جلسات مهمی را برگزار میکنند. مسؤولان اردوگاه میکوشند از تشکیل جلسات جلوگیری کنند، ولی نمیتوانند. قرار میشود که بین صادق و تئوریسین اردوگاه مناظرهای انجام گیرد، صادق متوجه میشود که وی را قبلا دیده است. بین آنها بحث درمیگیرد و نگهبانها صادق را با گلوله میکشند. راوی تصمیم به فرار میگیرد، ولی فرار نمیکند و نقشهی فرار را با عدهای در میان میگذارد و تصمیم به فرار میگیرند و با خطرات فراوان از اردوگاه خارج میشوند. بالاخره به کلبهای میرسند. پیرمردی به کلبه میآید و با آنها خوشرفتاری می کند و موقعیت را به آنها میگوید. زندانیان راه را پیدا میکنند و به نیروهای اسلام میرسند و نجات پیدا میکنند.
پایی از این دست تماشا، با نگاهی به سرگذشت سردار شهید منصور خادم صادق
بابک طیبی.- شیراز: کنگره سرداران و چهارده هزار شهید استان فارس، (چاپ اول)، 1379.
204 ص، [2] ص. تصویر (رنگی).- (کنگره سرداران و چهارده هزار شهید استان فارس؛ 47).
شمارگان: 3000 نسخه.
این کتاب، داستانی است که نگاهی دارد به زندگی شهید خادم صادق؛ از دوران جبهه و حضور در عملیات و مجروح شدن و مداوا در بیمارستان و منزل و همچنین ازدواج شهید منصور خادم صادق در سال 1341 در شیراز به دنیا آمد. در سال 1361 وارد سپاه شد. وی در تاریخ 1 / 8 / 72 در حین رانندگی در جادهی دلیجان دچار سانحه شد و به شهادت رسید. او در عملیاتهای رمضان، خیبر، والفجر هشت و چند عملیات دیگر شرکت داشت. از جمله مسؤولیتهای او، مسؤولیت آموزش نظامی لشکر هفت (که به «نوزده فجر» تغییر نام یافت) بوده است. او بارها در جبهه مجروح شد و با این همه، پس از جنگ نیز با پای مصنوعی همچنان مأموریتهای محوله را انجام میداد. وی هنگام شهادت مسؤولیت محور را بر عهده داشت. قسمتی از کتاب نیز زیارت خانهی خدا و انجام مراسم حج را مرور میکند.
[ صفحه 424]
پرندهی مهاجر
حسین خورشیدی.- [تهران]: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی هوایی، حوزه نمایندگی ولیفقیه، معاونت تبلیغات و انتشارات، 116.1372 ص.
شمارگان: 5500 نسخه.
این کتاب بر اساس طرح مشترکی از حسین خورشیدی و ابراهیم حاتمیکیا تدوین گردیده و فیلم مهاجر نیز بر مبنای آن ساخته شده است. متن کتاب شامل وقایع و جریاناتی است که در منطقهی جنگی اتفاق افتاده است و در طی آن، سه تن از رزمندگان در منطقهی هور بین نیروهای دشمن گرفتار شده، ناگریز به ادامهی زندگی به صورت مخفی میشوند؛ تا جایی که نیروهای خودی تصور میکنند که آنها شهید شدهاند ولی مسیر داستان با استفاده از پهپاد (نوعی هواپیمای کوچک بدون سرنشین، پرندهی هدایتپذیر از راه دور که با هدایت خلبان از زمین کنترل میشود) تغییر مییابد. با استفاده از این هواپیما، نیروهای ایرانی به زنده بودن آنها پی میبردند و سرانجام با تلاش گمشدهها، رزمندگان و کمک پهپاد این افراد نجات مییابند.
پرواز بر فراز ویوودینا
نویسنده محمود اکبرزاده؛ ویراستار ابراهیم اقلیدی.- تهران: قدیانی، (چاپ اول): 336.1375 ص.- (قدیانی؛ 232 / 75؛ رمان: 7).
طراح روی جلد: حسین نیلچیان.
شمارگان: 5500 نسخه.
داستان در جبهههای جنگ در ایران و در بوسنی و هرزگوین اتفاق میافتد و قهرمانان، آن دو رزمنده به نامهای «سردار» و «زمان» از اهالی خرمشهر هستد. در داستان، رویدادهای جنگ ایران و عراق و تشابه آن با جنایات و رویدادها در سارایوو ارائه شده است. «زمان»، که در عملیات مختلف یک دست، یک پا و یک چشم خود را از دست داده است، پس از اتمام جنگ به جبههی بوسنی میرود و در آنجا طراحی عملیاتی را برای آزادسازی رودخانهی ویوودینا و همینطور تسلط بر تپهی پرالیجاو با گروهان 1X انجام میدهد. ولی عملیات لو رفته، او به شهادت میرسد. سپس «سردار» برای ادامهی مأموریت «زمان» به بوسنی میرود. وی در بمباران صربها با دخترکی به نام «سینونا» که مادر، پدر و بسیاری از اعضای خانواده خود را از دست داده است، آشنا میشود، در پایان، سردار همراه سینونا به ایران بازمیگردد.
تنگه زانکوها
نویسنده حسین بهزاد.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 1371.
77 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ داستان: 3).
بالای عنوان: داستان.
عنوان پشت جلد به انگلیسی:Zankiheh Hill
داستان «تنگه زانکوها» داستان رزمندهای، به نام آرمین، است که ضعیفالجثه و مبتلا به آسم و شبکوری است. کریم - یکی از افراد گروه - با آرمین کنار نمیآید و او را آزار میدهد. داستان بر محور روابط بین این دو و سایر رزمندگان در جبهه میگردد و نویسینده روابط و تضاد و تنش بین کریم و آرمین را از نگاه شهاب، فرماندهی دسته، به تصویر میکشد. آرمین، بیسیمچی است و کریم به عنوان کمک او برگزیده میشود. شب عملیات فرا میرسد. شهاب، کریم و دو نفر دیگر مأمور محافظت از تنگهای میشوند که برای نیروها بسیار حیاتی است. ولی دستور دارند که به هیچ وجه درگیر نشوند. بر اثر وقایعی، نیروهای کومله آرمین را دستگیر میکنند. شرح شکنجههایی که آرمین تحمل میکند، از نگاه شهاب و کریم، در حالی که هیچ یک نمیتوانند واکنشی نشان دهند، بیان شده است. مقاومت آرمین، با آن جثهی ضعیف، در مقابل شکنجههای وحشیانهی کومله، آنها را متعجب میکند. هنگام بازگشت، کریم، جسد بیسر آرمین را بر دوش حمل میکند.
[ صفحه 425]
ثریا در اغما
اسماعیل فصیح؛ نقاشی روی جلد هنر آیلز.- تهران: نشر البرز، (چاپ نهم): 1376.
370 ص.
شمارگان: 4000 نسخه.
«ثریا در اغما» داستان فردی است به نام جلال آریان. وی کارمند شرکت نفت آبادان است. پس از شروع جنگ، او و خانودهاش به تهران میروند. خواهرزادهی وی (به نام ثریا) که برای تحصیلات در پاریس به سر میبرد، بر اثر حادثهای به حالت اغما افتاده و در بیمارستانی در فرانسه بستری شده است. جلال از طریق مرز بارزگان به پاریس میرود و مدتی در آنجا، برای مداوای ثریا اقامت میکند. در آنجا با تعدادی از دوستان قدیمی ایرانیاش روبهرو می شود. و با دیدن وضع بیخیالی آنها، اوضاع ایران و جنگ در فکرش زنده میشود. «لیلا آزاده» نویسندهی ایرانی - که ظاهرا در گذشته با او آشنایی داشته است و در شرایط بدی به سر میبرد - او را ملاقات میکند. هزینهی بیمارستان برای جلال مشکلاتی را فراهم میکند ولی با پیگیریهای او به نتیجه میرسد. ثریا فوت میکند و مخارج او مشکلساز میشود. در پایان، جلال از برگشتن به ایران صرفنظر میکند و... (داستان کتاب دارای پسزمینهای از جنگ است).
جنگی بود و جنگی نبود
مجید قیصری؛ به اهتمام شورای ادبیات مقاومت.- تهران: نشر صریر، 119.1375 ص.- (ادبیات دفاع مقدس؛ داستان: 1).
کتاب «جنگی بود و جنگی نبود» داستان فردی است که برای بار اول عازم جبهه میشود. او با قطار به جنوب میرود و خود را به گروهان دوستش میرساند و مشغول خدمت میشود. شبی دستور حرکت به خط میدهند، اما عملیات لو میرود و نیروها به مقر برمیگردند. راوی داستان سعی میکند حال و هوای مقرها و پادگانها را بیان کند و شخصیت افراد رزمنده را تحلیل و بررسی نماید. نویسنده، روابط زیبای موجود بین رزمندگان، دلبستگی آنها به یکدیگر و نماز و راز و نیاز و شوخی آنها را به تصویر میکشد. دوباره شب عملیات فرا میرسد و تحرک در پادگان موج میزند. راوی و یک نفر دیگر امدادگر گردان میشوند. حمله انجام میشود. راوی وضع منطقه و نیروها و مواضع عراقیها را تشریح میکند. با وجود رشادت فراوان رزمندگان عملیات با شکست موجه میشود. عراقیها از حمله باخبر میشوند و نیروی اسلام را زیر آتش میگیرند. دستور عقبنشینی داده میشود. راوی به دنبال دوستان و همرزمان میگردد و شهدا را به یاد میآورد.
جنگی که بود
کاوه بهمن، به اهتمام شورای ادبیات مقاومت.- تهران: نشر صریر، 1377.
205 ص.- (ادبیات دفاع مقدس: رمان؛ 8).
کتاب «جنگی که بود» داستان زندگی دو جانباز به نامهای رضا و حبیب است. حبیب معلول است و با چرخ حرکت میکند و رضا نیز دو چشم خود را در جبهه از دست داده است. جنگ به پایان رسیده و اوضاع تغییر کرده است. در جریان داستان، رضا به یاد دوران کودکی خود میافتد. مرگ مادر، گمشدن خواهر و پدرش را هنگام حملهی عراقیها به خرمشهر به یاد میآورد. همچنین، مقاومت مردم و مسلح شدن آنها در تلاش برای دفاع از کشور را به خاطر میآورد. حالا، پس از جنگ، رضا به دنبال خواهرش زهرا به تهران آمده است و بالاخره قبر پدرش را مییابد. تمیز بودن قبر پدر، امیدی را در دل رضا روشن میکند. خواهر و برادر بالاخره بر سر قبر پدر یکدیگر را بازمییابند. و شور و شعف آنان از پیدا کردن یکدیگر و عظمت این لحظات، رزمندهی دیگری را که در قبرستان است، متحول میکند و باعث میشود تا او هم به سوی خانوادهاش بازگردد.
[ صفحه 426]
چشمانم زنده است
هادی خرمالی.- تهران: سمور، (چاپ اول): 115.1369 ص.
«یاشا» با خواهرش «سونا» و مادرش زندگی میکند. پدر یاشا فوت کرده است. چشمان سونا در اثر بیماری، در معرض نابینایی هستند. یاشا برای تحصیل در دبیرستان همراه دوست صمیمی خود، آنا، به شهر میرود. در آنجا با مراد آشنا شده، دوستانی صمیمی میشوند. یاشا در کنکور قبول نمیشود و با قرض کردن پول، برای ادامهی تحصیل به آلمان میرود. آنا معلم میشود. یاشا در آلمان با یک دختر ایرانی - به نام گلی - ازدواج میکند. آنا نیز به سونا علاقهمند میشود. در آلمان، یاشا در رشتهی چشمپزشکی و همسرش هم در رشتهی پزشکی زنان قبول میشود. جنگ شروع میشود. آنا و مراد به جبهه میروند و در عملیات شکستن حصر آبادان شرکت میکنند. آنا طی عملیات، دست و پای خود را از دست میدهد و مراد شهید میشود. یاشا پس از شنیدن این خبر، با همسرش به ایران میآید و به دیدار آنا میرود. حال آنا وخیم میشود و به تهران انتقال مییابد. آنا از یاشا میخواهد تا چشمهای وی را به چشمهای سونا پیوند بزنند. پیوند انجام میگیرد و سونا بینایی خود را بازمییابد و آنا به شهادت میرسد.
چشمهای روشن
حمیدرضا شاهآبادی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، کارگاه قصه و رمان، 110.1376 ص.
طراح روی جلد: حبیبالله صادقی.
عنوان روی جلد: رمان چشمهای روشن.
«ناصر» رزمندهای است که تازه از بیمارستان مرخص شده و در اثر موجگرفتگی گاهی دچار کابوس و تیرگی دید میشود، ولی فرمانده از این موضوع مطلع نیست و او را همراه راهنمایی به نام «عادل» برای شناسایی توپخانهای که شهر را گلولهباران میکند، میفرستد. راهنما او را به آنجا میبرد. ولی مکان توپخانه را تغییر دادهاند، مأموریت عادل تمام شده است ولی ناصر او را ترغیب میکند تا محل جدید توپخانه را، که در کنار یک روستاست، پیدا کنند. با ترفندی وارد ده میشوند و به طریقی همهی مردم روستا را از ده خارج میکنند. ناصر به سراغ زندانیهای گروگان گرفته شده میرود و آنها را آزاد و از محوطه دور میکند و ناگهان تاریکی به سراغش میآید. با استعانت به ائمهی اطهار و حضرت علیاکبر (ع) تاریکی چشمها از او دور میشود و نشانی صحیح محل توپخانه را با بیسیم مخابره میکند و گلولهی توپ رزمندگان توپخانهی دشمن را منهدم میسازد.
چلچلهها
محمود گلابدرهیی.- تهران: خجسته، (چاپ اول): 205.1380 ص.- (داستان ایرانی؛ 2).
شمارگان: 1000 نسخه.
کتاب «چلچلهها»، داستان «آعزیز آقا» است. وی پس از اشغال خرمشهر توسط عراق، همراه با گروهی از بسیجیان شمیران، طی عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر به عراق میرود و چون زبان عربی میداند، میتواند خود را به کربلا برساند. او با عشقی که به حضرت امام حسین (ع) دارد، ماندن در کربلا و خادمی حرم را بر بازگشت به ایران ترجیح میدهد. در آنجا «آعزیز آقا» با خانوادهای ایرانی آشنا میشود. پس از مدتی، آنها میخواهند او با دخترشان، پونه، ازدواج کند ولی او که دختر عموی خود را در نکاح دارد، نمیپذیرد. با افزایش فشار حکام عراق و میل شدید این خانوادهی برای بازگشت به ایران، همگی با مساعدت کردهای عراقی، به ایران بازمیگردند. «آعزیز آقا»، پس از حدود شش سال اقامت در کربلا، اوضاع را در خانوادهی خود، دگرگون شده مییابد. پس از مرگ پدربزرگ وی، خانواده بر سر میراث به جان هم افتادهاند و به سبب بیخبری از وی، او را مفقودالاثر دانستهاند. او از وضع موجود بسیار ناراضی است و سر به کوه و بیابان میگذارد.
[ صفحه 427]
حادثه چهارم
مصطفی خرامان؛ ویراستار فریدون عموزاده خلیلی.- تهران: قدیانی، (چاپ اول): 88.1380 ص.
طراح روی جلد: مهنوش مشیری.
شمارگان: 3300 نسخه.
فرزان، خبرنگار جوانی است که به اصرار دختر خالهاش، (نامزد دوستش محسن) برای یافتن محسن به جبهه میرود. برادر محسن (که محمود نام دارد) در عملیاتی تیر خورده، جا میماند. محسن از این که جسد برادر خود را تنها بگذارد. ناراحت است و نمیخواهد برگردد. فرزان خبر شهادت محمود را به خواهر خود - مریم - میدهد. مریم نزد عمویش میرود تا او را در رسانیدن خبر شهادت محمود به پدر و مادرش و بازگرداندن محسن کمک کند. ولی متوجه میشود که محمود از بیمارستانی در تهران خبر مجروح شدن خود را به او داده است. بعثیها محمود را مرده محسوب کرده، بر رویش خاک ریخته بودهاند، ولی پس از چندی به هوش آمده، علیرغم جراحات وارده، خود را به نیروهای خودی رسانده است! همه از زنده بودن وی خوشحال میشوند. محمود و فرزان برای بازگرداندن محسن، به منطقه میروند و در پایان، همه در تدارک ازدواج محسن هستند.
حدیث عشق
جمشید طاهری.- تهران: کوشش، (چاپ اول): 255.1380 ص.
شمارگان: 3000 نسخه.
این رمان دارای پسزمینهای از جنگ است. قهرمان داستان این کتاب دختری است به نام نوشین که پدرش را - که یک سرگرد خلبان به نام «سرگرد فرامرز فروزنده» بوده - در جنگ از دست داده و چون به پدر او اتهام خیانت دادهاند، نوشین بسیار ناراحت شده و به قصد ثابت کردن بیگناهی و اثبات شهادت پدر خود را دارد. «سروان مالکی» که در مأموریت همراه سرگرد بوده، به دلایل بغض شخصی این اتهام را به او وارد کرده است. آنها در هنگام بازگشت در دام هواپیماهای عراقی افتاده و دشمن، هواپیمای آنها را با موشک زده است و آنها اجبارا اجکت کردهاند. سرگرد فروزنده در هنگام فرود بر روی زمین، در نتیجهی اصابت یک موشک دیگر به شهادت میرسد. داستان، شرح تلاشها و وقایعی است که برای نوشین و خانوادهاش پیش میآید تا در نهایت بیگناهی پدر نوشین، ثابت و از او رفع اتهام میشود.
حصر دل
نوشته عبدالله گیویان.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 1369.
72 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ داستان: 9).
عنوان پشت جلد به انگلیسی:
The Captivity of the Heart
اسماعیل، محمود، مهدی و حسین، چهار دوست صمیمیاند که از زمان تحصیل در دانشگاه، با هم در مبارزات برای پیروزی انقلاب شرکت کردهاند. این داستان از زبان اسماعیل (که برادر زن مهدی نیز میباشد) بیان شده است. این چهار دوست با هم به جبهه میروند و بنا به موقعیت، مسؤولیتی را به عهده میگیرند. در جریان یک عملیات، اسماعیل مجروح میشود و مهدی در هنگام عیادت او، دفترچهای را که متعلق به محمود بوده و اینک شهید شده به او میدهد. اسماعیل در یکی از صفحات آن عکس تمام رخی از خودش میبیند که محمود کشیده و زیرش نوشته عکس نیمرخ اسماعیل. همین اشاره کوچک او را وامیدارد که بیشتر به کاوش در درون خود بپردازد تا آن نیمه دیگرش را نیز بازشناسد. از این پس، جسارت او در جبهه بیش از پیش میشود و شجاعانه میجنگد تا بالاخره در شکستن حصر آبادان که نقش قاصد را دارد به سختی مجروح و بستری میشود.
[ صفحه 428]
حماسه یک زن
امیر شمسالدین حشمتزاد؛ ویرایش واحد ویرایش انتشارات مقشع.- تهران: مجمع قرآنی شیعه علی (ع) (مقشع)، (چاپ اول): 35.1379 ص.: مصور.
شمارگان: 5000 نسخه.
داستان کوتاه دربارهی زنی است که در زمان کودکی او پدرش را به خاطر داشتن نوار سخنرانی امام (ره) اعدام کردهاند. وی در پانزده سالگی، ناخواسته، به عقد یک جوان آبادانی درمیآید و راهی آبادان میشود. پس از پیروزی انقلاب و شروع جنگ، شوهرش علی به شهادت میرسد و فرزندش مصطفی به اسارت درمیآید. او خود را به شکل مرد درمیآورد و برای دیدار با فرزند اسیرش در عراق پس از پشت سر گذاشتن حوادث و ماجراهایی - خود را به اردوگاه میرساند. ولی درمییابد که فرزندش به وسیله افسری مست به شهادت رسیده است. با کمک کردهای مبارز به فکر انتقام و نابودی اردوگاه برمیآید و در این راه به شهادت میرسد.
حمایل، نام زن
شادی صدر؛ ویراستار نرگس آبیار.- تهران: نشر روزگار (چاپ اول): 1378.
192 ص. - (نشر روزگار؛ 7).
شمارگان: 5000 نسخه.
این کتاب، داستان زنی به نام «حمایل» است. همسر او (عباس) در جبهه، در جریان انجام یک عملیات شناسایی، در عمق خاک دشمن به شهادت میرسد. از عباس، دختری به نام «حوریا» به جا مانده است. حمایل به سبب اختلاف با مادر شوهر، همراه با دخترش از خانه میگریزد و با شغل بهیاری روزگار میگذراند. روزی در بیمارستان با برادر عباس (حبیب) مواجه میشود. حبیب همبازی دوران کودکی و به او علاقهمند بوده است. ولی به جهت کمی سن، و بر اثر اصرار خانواده، حمایل با عباس ازدواج کرده بود. موج انفجار و بحرانهای بعدی باعث شده تا حبیب به خاطر گذشتهی خود دچار بیماری چند شخصیتی شود و از زبان دیگران، برخوردهایی را که در گذشته با او و حمایل شده و آنها را از هم جدا کرده است، به زبان آورد. حبیب و حمایل، بعد از سالها ازدواج میکنند. اما در همان روز نخست وصلت، حبیب در اثر شوک به شهادت میرسد.
خانه ابری
محمدکاظم مزینانی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، کارگاه قصه و رمان، (چاپ اول): 71.1378 ص.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Cloudy House: Novle
شمارگان: 2200 نسخه.
در این داستان، خواننده با پسربچهی شانزده سالهای به نام علی آشنا میشود که در یک روستا زندگی میکند. او اسبش، (شبدیز) و سگش، (گرگی) را خیلی دوست دارد. علی تصمیم میگیرد به جبهه برود. با رفتن او، خانه از هیاهو و وجودش خالی میشود. علی به قدری به اسبش علاقهمند است که زمان نامه نوشتن برای خانواده، نامهای هم برای شبدیز مینوشت و مادرش آن را برای اسب میخواند. بعد از دو ماه، علی به مرخصی میآید. اما طاقت ماندن در خانه را ندارد. بنابراین، در میان ناراحتی افراد خانواده به جبهه برمیگردد. بعد از مدتی در طلائیه شهید میشود و در همان زمان، شبدیز نیز، در کنار آلونکی که همیشه با علی آنجا میرفتند، میمیرد. جنازه علی را به ده آورده، به خاک میسپارند. بعد از مدتی پدر علی نیز به جبهه میرود.
[ صفحه 429]
خنکای سپیده دم سفر
ناهید طباطبایی.- تهران: خجسته، (چاپ اول): 1380.
112 ص.- (داستانهای ایرانی؛ 4).
شمارگان: 1000 نسخه.
این کتاب، داستان عدهای از زنان مجرم و بزهکار است که هر یک به سبب انجام یک عمل خلاف، بازداشت شده، زندانی هستند؛ زنان بدکاره، قاچاقچی، قواد، عاشق (که به خاطر عشق به دیگری، همسر خویش را کشتهاند تا با او ازدواج کنند) و یک دزد جنگزدهای که به جز دزدی، به فروش مواد مخدر نیز اقدام کرده است. شیدا دختر جنگزدهای است که پس از آغاز جنگ و شهادت برادرش، به تهران آمده و پس از مدتی به اعمال خلافی چون دزدی و فروش مواد مخدر اقدام کرده است. کتاب داستان زندگی اسفبار هر یک از زنان در بیرون از زندان و نقل آن برای دیگران است.
خوابهای تلخ عمران
یاسر هشترودی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ اول): 1370.
127 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت: داستان؛ 12).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Bitter Dreams of Umran
شمارگان: 6600 نسخه.
«خوابهای تلخ عمران» کاری است از سید یاسر هشترودی» که در آن، خاطرات مصطفی اسدی (رزمندهی اسیری که مدت شش سال در اسارت عراقیها بوده و در سال 1367 آزاد شده) به رشته تحریر درآمده است. «عمران» نام مستعار مصطفی اسدی است که در این کتاب، خاطرات خود را از شکنجهگاههای رژیم بعثی عراق بیان میکند؛ همان مکانهایی که به عنوان بازداشتگاه و اردوگاه اسیران، اسرای پرتوان اسلام را زیر سختترین شکنجههای روحی و جسمی قرار میدادند. عمران از این مکانها با تعبیر خوابهای تلخ یا کابوس یاد میکند.
داستان مهر سرخ
نوشته: حسن جابری.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 1371.
112 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت: داستان؛ 14).
عنوان روی جلد: مهر سرخ.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Pinkish Love
شمارگان: 6600 نسخه.
محمد، رزمندهی ایرانی، در جنگ مفقود میشود؛ ولی نجمه، (همسرش)، از زنده بودن او مطمئن است. آنها پسری به نام «علیکو» دارند که حرف نمیزند. محمد اهل جزیرهی لومان بوشهر، و نجمه اهل شیراز بود. محمد او را در شیراز میبیند و با او ازدواج میکند و او را به لومان میبرد و خود به جنگ میرود و دیگر خبری از او نیست. در همین اوقات، یک سرباز عراقی، (به نام کامل) که زخمی شده، به لومان میآید و مورد محبت «علیکو» قرار میگیرد. «علیکو» هر روز برای او نان و سیبزمینی و آب میبرد. نجمه مادر علیکو از ماجرا خبردار میشود، ولی به خاطر علیکو، کامل را لو نمیدهد. در همین زمان، طاهره (عمهی علیکو) خوابی میبیند. خواب او تعبیر میشود و محمد، که یک پایش را از دست داده است، به میهن بازمیگردد. کامل نیز که امکان فرار با یک کشتی عربستانی را داشته، به خاطر محبتهای علیکو میماند و به محمد خوشآمد میگوید.
[ صفحه 430]
دال: زندگی مهاجران ایرانی در سوئد بعد از انقلاب
محمود گلابدرهیی.- تهران: نشر پیکان، (چاپ دوم): 364.1380 ص.
شمارگان: 2000 نسخه.
این کتاب قبلا توسط ناشران مختلف در سالهای متفاوت منتشر شده است.
داستان این کتاب شرح سرگذشت یک خانوادهی ایرانی فراری است. فردی به نام «نبی شمیرانی» بعد از تلاش فراوان برای پیروزی انقلاب، ایران را به قصد سوئد ترک میکند. پنج سال بعد، پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، همسر و دو فرزند او نیز ایران را ترک میکنند. نبی در سوئد با تعارضات فرهنگ ایران و اروپا آشنا میشود. او همیشه به یاد ایران و اوضاع آن است. او نمیتواند خود را با فرهنگ آنجا هماهنگ کند و سرانجام با همسر و فرزندانش درگیر میشود و پلیس، طبق قانون سوئد، او را دستگیر میکند.
در امتداد سپیده
محمود اکبرزاده.- تهران: اطلاعات، (چاپ اول): 272.1373 ص.
کتابنامه در پاورقی.
این کتاب نخستین بار در مجلهی اطلاعات هفتگی تحت عنوان «در پناه شب» منتشر شده است.
شیرزاد پس از سالها اسارت در عراق به وطن بازمیگردد. اردشیر - برادر کوچکتر شیرزاد - معتاد شده است. شیرزاد تصمیم به اصلاح رفتار اردشیر میگیرد. ولی به تدریج پی میبرد که برادرش در باند فروش مواد مخدر فعالیت میکند. ریاست باند را مردی به نام پرویز، بر عهده دارد. شیرزاد به کمک تعدادی دیگر از دوستان آزادهی خود به محل کار پرویز صدماتی وارد میسازد. پرویز مجبور به ترک محل کار خود میشود. در این میان، داوود - یکی از دوستان شیرزاد - با پارمیس (خواهرزادهی پرویز) آشنا میشود و پارمیس محل اختفای پرویز را به داوود میگوید. ولی پرویز متوجه شده، به سمت جنگلهای شمال کشور فرار میکند. شیرزاد و پرویز در درگیریهای نیروی انتظامی با افراد پرویز کشته میشوند و باند قاچاق پرویز نیز متلاشی میشود. داوود از پارمیس خواستگاری میکند ولی به خاطر رفتن به بوسنی و کمک به مردم آنجا، او را ترک میکند و پارمیس قول میدهد که منتظر او بماند.
در جست و جوی من
نویسنده منیژه جانقلی.- [تهران]: بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، معاونت فرهنگی، اجتماعی و هنری، دفتر هنر و ادبیات ایثار، (چاپ اول): 1378.
211 ص.- (رمان؛ 12).
شمارگان: 5500 نسخه.
این کتاب، داستانی دربارهی آغاز جنگ ایران و عراق، در زمان اشغال خرمشهر و آبادان و خیانتهای بنیصدر است. شخصیت اصلی داستان، خانم دکتری به نام «هانیه» از اهالی خرمشهر است که سالها درس خوانده تا به مردم منطقهی خود خدمت کند. عراق به ایران حمله میکند و او به پرستاری از بیماران جنگ میپردازد. در این بین، وی مجروح میشود و دو دست خود را از ساعد از دست میدهد. وی را به تهران میآورند و دوران نقاهت را در خانهی مادرشوهر دوستش (مریم) سپری میکند. در آنجا با دختر خواهر شوهر مریم (به نام آذر) که انسان بلندپروازی است، دوست میشود. هانیه تأثیر زیادی بر آذر میگذارد. مریم شهید میشود و هانیه با محسن (همسر سابق مریم) ازدواج میکند. سرانجام محسن هم به شهادت میرسد.
[ صفحه 431]
دل دلدادگی (جلد 1)
شهریار مندنیپور.- تهران: زریاب، (چاپ اول): 463.1377 ص.
شمارگان: 2200 نسخه.
مندرجات: باد و خاکستر زیتون؛ خاک شیدای سراندیب؛ خنیای آب؛ دوزخ آشام و آتش آشام؛ دانایی دانه افرا؛ در ناهاری نقرهای؛ دریای بهشت.
این کتاب، یک رمان دو جلدی و دارای زمینهای از جنگ است. در یکی از روستاهای رودبار (به نام آوشیان)، دختری به نام روجا با پدر و مادر پیرش زندگی میکند. پسری به نام کاکایی خاطرخواه روجا است و بهانههای بسیار خود را به خانه آنها میرساند. روجا به کاکایی قول میدهد که زمانی که از جبهه برگردد، با او ازدواج کند. کاکایی در جبهه مشغول فعالیت میشود و عراقیهای زیادی را در سرپل ذهاب از بین میبرد و در تمام طول دو سال سربازی به فکر روجا است. روجا بدون این که کاکایی بداند با مردی به نام داود ازدواج میکند. تمام خانوادهی داود در خارج به سر میبرند. داود دبیر دبیرستان است. حاصل این ازدواج دو دختر به نامهای گلنار و زیتون است. روجا همواره به فکر ترقی است. در مدرسه، قطعه زمینی به داود تعلق میگیرد و آنها تصمیم میگیرند زمین را بسازنند.
بقیهی داستان در جلد دوم پی گرفته میشود.
دل دلدادگی (جلد 2)
شهریار مندنیپور.- تهران: زریاب، (چاپ اول): 1377، [5]، 470 - 928 ص.
شمارگان: 2200 نسخه.
این کتاب جلد دوم از داستان «دل دلدادگی» است. روجا و داود خانه خود را با مرارت و سختی زیاد میسازند. کاکایی در جبهه همیشه به یاد روجا است و همین، او را در جنگ مقاوم نگه میدارد. فکر وصال روجا به او پایداری میدهد. از این که روجا ازدواج کرده، بیخبر است. داود مطلع میشود که مادرش در خارج خودکشی کرده و پدرش روانی شده است و این موضوع او را بسیار ناراحت میکند. شبی در رودبار زلزله همه چیز را به ویرانهای تبدیل میکند. خانهی جدید روجا، که در رودبار است، نیز خراب میشود. او زیتون را نجات میدهد، ولی گلنار زیر آوار میماند. داود چون خود را در مرگ گلنار مقصر میداند،خودکشی میکند. زندگی روجا بوی رخوت گرفته است. در نهایت روجا به جای گلنار دختری به نام تیتیپری را - که مادرش را از دست داده است - نزد خود میآورد؛ و....
دل فولاد
منیرو روانیپور.- شیراز: نشر شیوا، (چاپ اول): 275.1369 ص.
این کتاب در سال 1371 توسط انتشارات نیلوفر در تهران در 275 صفحه و در سال 1379 نیز توسط نشر قصه در تهران 271 صفحه نیز منتشر شده است.
ماجرای این کتاب، داستان زن نویسندهای به نام افسانه است که ضمن ویراستاری برای یک مؤسسه فرهنگی، مشغول نوشتن کتابی نیز هست. افسانه به سبب مشکلاتی در محل سکونت، به یک خانهی جدید نقل مکان میکند. سیاوش، پسر صاحبخانهی جدید که در اوایل جنگ عضو یک گروه پارتیزانی بوده و به اسارت عراقیها درآمده، به علت شکنجههای دشمن در بیمارستانی بستری گردیده است. پرستاری به نام ناهید - که در آن بیمارستان مشغول به کار بود، به سبب شدت جراحات وارده، جهت تسکین درد، بارها به او مورفین تزریق میکند و این امر باعث اعتیاد وی میشود. سیاوش از بیمارستان فرار میکند، ولی اعتیاد خود را ترک نمیکند. سیاوش به افسانه علاقهمند میشود. ولی افسانه به جهت مشکلات جدیدی که پیش میآید، سیاوش را طرد کرده، به خانهای دیگر میرود.
[ صفحه 432]
دلواپسی
هادی غلامدوست.- تهران: نشر برنامه، (چاپ اول): 104.1379 ص.
طراح روی جلد: م. ر. لاهیجی.
شمارگان: 500 نسخه.
قهرمان داستان، داریوش، سربازی است که محل خدمت او در پدافند هوایی است و بر اثر جراحت ترکش، قطع نخاع میشود. او در جبهه به شکارچی معروف بوده زیرا همیشه با ترفندهای خاصی عقربها و رتیلها و مارها را شکار میکرده است. او پس از ازدواج با صدیقه، جانباز میشود. صدیقه تمام کارهای او را انجام میدهد؛ کارهایی مثل: «شستوشو، غذا دادن، لباس پوشاندن به او و بسیاری از کارهای دیگر» که همهی آنها را با عشق و علاقه و صبر و بردباری انجام میدهد و به صحبتهای اقوام و آشنایان مبنی بر جدا شدن و ترک داریوش توجهی نمیکند. از سویی داریوش نیز، بارها از او خواسته است تا وی را ترک کند و جوانیاش را فدای او نکند. اما صدیقه با صبر و حوصله، همیشه با تمیزترین و زیباترین لباسها و آرایشها در مقابل داریوش ظاهر میشود. در نهایت، با گذشت ایام، داریوش ضعیفتر و نحیفتر میشود و عاقبت در حرم یک امامزاده به شهادت میرسد.
دندان کوسه
نویسنده: محمدرضا زرکش: همدان: مفتون همدانی، 63.1380 ص.
در کتاب «دندان کوسه»، عملیات حملهی رزمندگان ایرانی با قایق به یک پایگاه موشکی عراق، تشریح شده است. رزمندگان پس از پیروزی بر دشمن و به غنیمت گرفتن قایقهای آنها، اسرای عراقی را به ساحل میآورند؛ اسرا که جوان نیستند و وحشت کردهاند، از رفتار پرمهر سپاهیان ایرانی و از شهامت و برخورد مهربانانهی آنها شگفتزده میشوند و فریاد «الموت لصدام» و «اللهاکبر» سر میدهند و وقتی میبینند که «هلیکوپترهای شنوک» هم ایرانیان زخمی و هم اسرای زخمی عراقی را، با هم، به بیمارستان میبرند، بر شگفتی آنها افزوده میشود و این بار سرهنگی که اسیر شده نیز زیر لب «الموت لصدام» زمزمه میکند، در این خاطرات - که داستانگونه روایت شدهاند - مسائلی هم دربارهی مقابله با نیروهای آمریکایی در خلیجفارس آمده است.
دور گردون
طاهره ایبد.- تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)؛ چاپ و نشر فرهنگ گستر، (چاپ اول): 293.1378 ص.- (فرهنگ گستر؛ 64. هنر و ادب پایداری: 1. رمان؛ 1).
شمارگان: 3000 نسخه.
عنوان به انگلیسی: Vicissitudes of Times
این کتاب: داستان زندگی یک رزمندهی جانباز، پس از پایان جنگ است. ایوب در جنگ پاهای خود را از دست داده و موجی شده است. روزی خبر شهادت او را به والدین او و ثریا (همسرش) میدهند ولی در سردخانه، متوجه زنده بودن او شده، وی را به بیمارستان منتقل میکنند. پدر ایوب از شدت خوشحالی، سکته کرده، فوت میشود. پس از مدتی ایوب را به خانه میآورند. ثریا، همسر ایوب، زنی وسواسی است و همه چیز را نجس میداند. لذا از خانهی ایوب رفته، تقاضای طلاق میکند. ایوب کنترل ذهنی خود را از دست داده، دائما فکر میکند که زمان جنگ است. دختر ایوب، (مهتاب) است و نامزدش، «هاشم»، نام دارد. حالات روحی ایوب بدتر میشود، به طوری که داماد خود را نامحرم میداند و او را میرنجاند. از طرفی، خانوادهی هاشم هم خود مشکلاتی دارند. سرانجام مهتاب به خاطر کارهای ایوب، برای زندگی، نزد مادرشوهر خود میرود. ایوب هم نزد فردوس، (مادر خود) زندگی میکند، تا این که شبی حال ایوب وخیم شده، به شهادت میرسد.
[ صفحه 433]
دوستان خوب من
م.ح. عباسپور تمیجانی.- تهران: آشنایی، (چاپ اول): 166.1380 ص.
طراح روی جلد: ملیکا سعیدا.
شمارگان: 100000 نسخه.
داوود نزد عموی کتابفروش خودکار میکند. پدرش معلم است و مادرش از مشکلات اقتصادی زمان جنگ، که زندگی را سخت کرده است، مینالد و همیشه شوهرش را فرد نالایقی میداند. پس از مدت زمانی که داوود با شخصیتها و نویسندگان متعدد و متعهدی آشنا میشود، دربارهی نحوهی زندگی و برخوردهای مردم، (به ویژه مادرش) به تفکر میپردازد. سعید، دوست صمیمی داوود، در استخر غرق میشود و او را با اندوه فراوان تنها میگذارد. در مجلس ختم سعید، داوود او را در رؤیای خود میبیند و پندش را برای نیکی و استفادهی خوب از زندگی میشنود. پس از آن، داوود نسبت به افرادی که در جبهه میجنگند و در مقابل دشمن از جان خویش میگذرند، به تفکر میپردازد و تحول بسزایی در نگرش او نسبت به اطرافیانش پیدا میشود.
دوشنبههای آبی ماه
محمدرضا کاتب؛ به اهتمام شورای ادبیات مقاومت.- تهران: نشر صریر، (چاپ اول): 224.1375 ص.- (ادبیات دفاع مقدس؛ رمان: 2).
شمارگان: 5000 نسخه.
بابا معلمی است که شهر را رها کرده و به جبهه آمده است و به سبب تواناییهایی که از خود نشان میدهد، معاون قرارگاه میشود. اکنون نیروهای وی در محاصرهاند و او تمام تلاش خود را میکند تا روحیهی آنها تضعیف نشود. با بدن زخمی، سوار بر موتور، با کمک یک پرستار، به دلگرمی نیروهای زخمی میآید که هیچ امیدی به زنده ماندن از پاتک دشمن ندارند. حضور او تأثیر شگرفی در اطرافیان، به خصوص در مهندس که سرهنگ ارتش و از نظامیان کارکشته است، میگذارد. مهندس و بابا مأمور به همکاری با هم میشوند. مهندس در ابتدا نمیتواند با روحیهی او و همکاری او موافق باشد و مداوم او و اطرافیانش را تهدید می کند، تا این که بالاخره تسلیم روح والای او میشود و به درجهای میرسد که حتی شهید میشود.
دیار آشنا
عزتالله معظمی گودرزی؛ ویرایش علیمحمد گودرزی.- تهران: ارتش جمهوری اسلامی ایران، نیروی هوایی، انتشارات عقیدتی سیاسی، (چاپ اول): 1375.
273 ص.- ([انتشارات عقیدتی سیاسی نیروی هوایی ارتش؛ 10](.
طراح روی جلد: حمیدرضا خزائی.
شمارگان: 5000 نسخه.
کتاب، شرح سرگذشت و مأموریتهای یک سرباز شهید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به قلم خود او است. او سربازی است که با گذشتن از جان و زن و فرزند خویش به مرکز فرماندهی دشمن بعثی در بغداد نفوذ میکند و با کمک مردم جان بر کف عراق و نیروهای مخالف رژیم، نسبت به سازماندهی آنها برای شناسایی مکانهای نظامی - از جمله کارخانجات باروتسازی و اسلحهسازی - اقدام میکند و با هدایت خلبانان شجاع، بدون آسیب رساندن به مردم عادی، باعث انهدام مواضع حساس نظامی عراق میشود و سرانجام با پیروزی به آغوش میهن اسلامی برمیگردد. این سرگذشت، به دلیل مسائل امنیتی، با پارهای تغییرات، منتشر شده است. کتاب دارای سیزده بخش و یک مقدمه است. عناوین بخشها عبارتند از: «دیار آشنا، در کلاس درس، به سوی مأموریت، در راه مأموریت، خارج از دیار آشنا، در بغداد، نخستین مأموریت، دومین عملیات، مأموریتی از نوع دیگر، سرقت مسلحانه، حمله به مرکز استخبارات، هجوم و خستگی».
[ صفحه 434]
رابطه پنهان: داستان بلند
کاظم جیرودی؛ ویراستار علیاکبر قاضیزاده.- تهران: فرادید، (چاپ اول): 200.1378 ص.
طراح روی جلد: فریبا جعفری.
شمارگان: 5000 نسخه.
داستان کتاب، ماجرای زندگی شهیدی به نام محسن است که به نقل از زبان شوهر خواهر وی، محمد، بیان میشود. نقطهی شروع داستان، مراسم شهادت محسن در مسجد است و یادآوری وقایع گذشته، از لحظهی آشنایی با او تا مفقود شدن و یافتن جنازهی شهید. محمد، داماد خانواده، وی را قبل از انقلاب در خانهی همسر آیندهی خویش میبیند. قبل از پیروزی انقلاب، محسن - که نوجوانی باادب و تا حدودی کمحرف است - به مبارزه با رژیم پهلوی میپردازد. سپس در گیر و دار دستگیری و به زندان افتادن و مجروح شدن او، انقلاب به پیروزی میرسد. محسن با معصومه به سادگی ازدواج میکند و به جبهههای غرب و جنوب میرود و در ارتفاعات بازی دراز به شهادت میرسد و پس از دو ماه، پیکر پاک او به خانه بازمیگردد.
راه خانهات را به من نشان بده «رمان»
نویسنده کامران سحرخیز.- تهران: پالیزان، (چاپ اول): 139.1380 ص.
طراح روی جلد: محسن تقویپور.
شمارگان: 5000 نسخه.
داستان این کتاب، ماجرای تعداد از رزمندگان در جبههی گامو است. مجتبی، امیرحسین و حمید، سه تن از رزمندگان شناسایی تیپ حر، به منطقهی دشمن رفتهاند. مجتبی به شهادت میرسد. حمید و امیرحسین، که مجروح شده، میگریزند و در میان برفها خود را به علیرضا، نگهبان قلهی جبههی خودی میرسانند. اصغر، دیگر رزمندهی نگهبان قله، که برای آوردن آذوقه و دارو و باطری بیسیم از قله پایین رفته، دیر کرده است. حمید سعی میکند امیرحسین را، به خاطر شدت جراحات، به تنهایی به پشت جبهه برساند. وی در مه و سرمای شدید از علیرضا جدا میشود و دیگر هیچ وقت آنها را نمییابند. قهرمانان داستان گیلک هستند و در متن رمان از جملات و گویشهای محلی استفاده شده و راهنمای این واژهها در پایان کتاب آمده است.
راه دراز استانبول
مصطفی زمانینیا.- تهران: فردوس (چاپ دوم): 419.1372 ص.
طراح روی جلد: فرمان.
شمارگان: 2200 نسخه.
«راه دراز استانبول»، داستان تعدادی از جوانان است که تصمیم میگیرند چند روزی برای گردش و تفریح به ترکیه سفر کنند. یکی از جوانان، در طول داستان، اوضاع و احوال سفر را پی میگیرد و در پایان به نتایجی میرسد که حاکی از نارضایتی او از فساد زمانه است. زن و مردی که از وضع ایران در زمان جنگ شاکی هستند، رزمندهای با افراد خانوادهی خود که قصد سفر از ترکیه به عربستان (برای زیارت خانه خدا) را دارند و دانشجویی که در فرانسه تحصیل میکرده و پس از شروع جنگ به ایران بازگشته و در روزهای اول جنگ در خرمشهر و آبادان حضصور داشته است و اکنون عزم سفر به فرانسه را دارد، از جمله مسافران هستند. بعد از عبور از مرز ترکیه، تعدادی از مسافران بارها از رفتار اعمال خلاف شرع سایر مسافران (چون مشروبخواری و حرکات زشت ناشی از مستی) رنجیده و اعتراض میکنند. بالاخره پس از روزهای متمادی همگی به استانبول میرسند.
[ صفحه 435]
رضا فرزند صالح
لطفالله مهدوی.- قم: حوزه علمیه، دفتر تبلیغات اسلامی، مرکز انتشارات، (چاپ اول): 87.1378 ص.
عنوان به انگلیسی: Reza the Pious Son
شمارگان: 4000 نسخه.
چاپ دیگری از این کتاب، در سال 1380، توسط بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزهی علمیه قم) عرضه شده است.
زن و شوهری، پس از سالهای نذر و نیاز، صاحب فرزندی به نام رضا میشوند. در دوران انقلاب، پدر رضا توسط ساواک دستگیر میشود و دیگر خبری از او نمیرسد. اکنون رضا، نانآور خانواده است. او در دورهی انقلاب و پس از آن، در بسیج و جهاد سازندگی فعالیت میکند. با شروع جنگ، رضا میخواهد به جبهه برود، ولی به سبب بیماری مادر، مشکلات زندگی و سفارشات اکید حاجآقا (امام جماعت مسجد محل) نزد مادر میماند. روزی شخصی به سراغ آنها آمده، میگوید که در ایام قدیم، پدر رضا، به او، که اموالش را دزد برده بود، کمک کرده است و مبلغ قابل توجهی به آنها میدهد. رضا پس از دادن مبلغی در راه خدا و جبهه، بقیهی پول را به درمان مادر و خرج خانه اختصاص میدهد و راهی جبهه میشود. در پایان داستان، حاجآقا به شهادت رسیده است و رضا، پس از بازگشت از جبهه، به بهشت زهرا به زیارت مزار وی میرود.
رمز و راز جنگ
مؤلف احمد اصغریان جدی؛ همکار ابوالقاسم فراست؛ ویراستار علیمحمد سجادی.- تهران: دانشگاه شهید بهشتی، (چاپ اول): 197.1378 ص.- (انتشارات دانشگاه شهید بهشتی؛ 296).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: A Touch of the War
شمارگان: 3000 نسخه.
این کتاب، مجموعهای از خاطرات نویسنده است که در سه فصل ارائه شدهاند. موضوع برخی از خاطرات عبارتند از: «خاطرهای از بمباران شیمیایی و پاتک دشمن در منطقهی شلمچه، جلسات اداری و جلسات محرمانه، سفر به بوشهر، ملاقات با مادر شهید کمال مجدی، مأموریت شناسایی کشتیهایی که به علت تشخیص نادرست گشتیهای عملیاتی مورد اصابت موشک قرار میگرفتند، بمباران بوشهر، خاطراتی از درصد جراحت و افرادی که خود را به دروغ مجروح معرفی میکردند، مأموریت دریایی در شناسایی کشتیها، برخورد با مین دریایی، درگیری با دشمن و کشتیهای جنگی عراق، مأموریت با زیردریایی، ماجراهای جبهه در منطقهی شلمچه و آسیب نیروهای خودی، کشف یک کشتی که در آن اعمال فجیع و سوءاستفاده از کودکان انجام میشد و...».
روایت رویا
آذر صدیقی (فخری).- تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)، (چاپ اول): 1374.
71 ص.: مصور (رنگی).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: The Narration of a Dream
شمارگان: 3000 نسخه.
داستان دربارهی مادری به نام سادات و پسر شهیدش - به نام مشهود - است. در طول داستان، او بر مزار پسر شهیدش، مشهود، حکایت رنجهای گذشته را که در طول بارداری از طرف مادرشوهر و دیگر آشنایان شوهر به او تحمیل شده است، بیان میکند. در ادامه، یادی میکند از خاطرات دوستی پسرش با حیدر، معلولی که همسایهی آنها بود، و لحظههای اعزام به جبههی هر دو دوست، نامههایی که به همراه مادر حیدر میخواند. سادات شب را تا صبح بر مزار پسر، در بهشت زهرا، میماند و از خاطرات گذشتهی خویش، مرگ شوهر و دخترش گلناز، زندگی با خاله
[ صفحه 436]
عظیما، مادرشوهر خرافاتی و مشکلاتی میگوید که با دیگر اعضای خانواده شوهرش داشت است. در پایان داستان نیز بر مزار پسر با همسر اسیری از همان ده (گیلهنار) آشنا شده، وصیتنامه مشهود را برای او میخواند.
روز سانحه
عزتالله معظمی گودرزی.- تهران: ارتش جمهوری اسلامی ایران، نیروی هوایی، عقیدتی سیاسی، انتشارات، 1376.
258 ص.: (انتشارات عقیدتی سیاسی نهاجا؛ 12).
عنوان روی جلد: روز سانحه: بر اساس خاطرات خلبانان هوایی.
شمارگان: 5000 نسخه.
این داستان بر اساس خاطرات واقعی یک خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نوشته شده است. «حسین»، (خلبان نیروی هوایی) همراه با گروهی از خلبانان برای انجام یک عملیات برونمرزی حرکت میکنند. هواپیمای او در کردستان ایران هدف تیربار ضد انقلاب قرار میگیرد. حسین و خلبان دیگر، (رضا)، خود را به بیرون پرتاب میکنند و اسیر میشوند. بعد از مدتی میفهمند که ضد انقلاب، قصد معاوضهی آنان را با سیران خود در ایران دارد. لذا فرار میکنند؛ ولی به درهای سقوط میکنند. «رضا» شهید میشود و دست و پای حسین میشکند و مجددا اسیر میشود؛ این بار به دست دمکراتها. آنها هم قصد معاوضه را دارند. پدر او به دیدنش میآید، پیام گروهک دمکرات را میبرد ولی چون آن افراد اعدام شدهاند، با دست خالی بازمیگردد. پاهای حسین سیاه شده، حالش وخیم است. بنابراین او را آزاد میکنند و او پس از مدتها رنج به ایران بازمیگردد. پایش را قطع میکنند و او شجاعانه تحمل میکند و میگوید: «خدایا رضایم به رضای تو».
روزهای جهنمی
نویسنده عبدالجبار اسدی هویزیان.- اهواز: موعود، 1363.
100 ص.- (حقایقی از جنگ ایران و عراق؛ 2).
کتاب «روزهای جهنمی» شامل داستانی است که در پنج بخش تنظیم شده است. مطالب داستان در روزهای اولیهی هجوم عراق به ایران، در مناطق جنوب، به ویژه اطراف اهواز اتفاق میافتد و نشاندهندهی وضع روحی و عکسالعمل مردم روستایی در برابر جنگ تحمیلی است. بخش اول، داستان روزهای اول جنگ و شروع حملات هوایی عراق، سنگرسازی جوانان در شهر، روحیه و ایمان قوی مردم استان خوزستان است. در بخش دوم، کارگران اخبار را میشنوند و سپس تصمیم میگیرند به کمک رزمندگان بشتابند. بخش سوم، حکایتی از حضور ستون پنجم و افراد مزدور در جبههها و دادن اطلاعات جبهههای ایران به عراقیها است. بخش چهارم: حملات هواپیماهای عراقی به شهرهای مرزی در اوایل جنگ و دفاع مردم و اعزام نیرو به جبههها را به تصویر میکشد. در بخش پنجم، پدری فرزندش را برای آموزش نظامی به مسجد میبرد و خود به جبهه میرود.
ریشه در اعماق
ابراهیم حسنبیگی.- تهران: برگ، 1373.[165] ص.
این کتاب، یک رمان مقدس است.
شفیع (شاپرک)، که عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، در جبهه خدمات زیادی انجام داده است. او که مجرد است، با پیشنهاد فرماندهی خود اقدام به ازدواج با یک دختر ایرانشهری مینماید. در فاصلهی کوتاهی پس از ازدواج، همسر شفیع بر اثر سرطان جان میسپارد و فرزندی به یادگار میگذارد. شفیع به خاطر رفتن به جبهه،
[ صفحه 437]
فرزند خود را به عموی همسرش میسپارد و او را ترک میکند. در جبهه بر اثر ترکش خمپاره دست و مقداری از بینایی خود را از دست میدهد. پس از بازگشت از جبهه با کمارزش شدن ارزشهای دفاع مقدس نزد مردم روبهرو میشود؛ تصمیم میگیرد به مشهد - نزد فرزند خود - برود تا داستان رشادت رزمندگان اسلام را، که خود نیز یکی از آنها بوده است، برای فرزندش شرح دهد.
زخمدار
جهانگیر خسروشاهی.- تهران: کانون فرهنگی، علمی و هنری ایثارگران، 1374.
294 ص.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Injured
طراح روی جلد: حمید عجمی.
کتابنامه به صورت زیرنویس.
شمارگان: ذکر نشده است.
این کتاب به مناسبت کنگره بزرگداشت سرداران و هشت هزار شهید استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان چاپ شده است.
راوی داستان، اسماعیل - رزمندهای که زخمی شده و پایش را از دست داده است - برای بازیافتن خود، در بیمارستان بستریست. او نامهای به دوستش حبیب مینویسد و از خاطرات جبهه و جنگ تعریف میکند. کتاب شامل چهل بخش است که هر یک نامهای هستند. در آنها فضای جبهه و جنگ و همچنین روحیات مردم هنگام تشییع جنازه شهدا تشریح شده است. دلیل نوشتن این چهل نامه، در آخر کتاب و چکیدهی آنها در پایان متن آمده است. او مدت چهل شب را در کنار مزار حبیب به سر میبرده و تمامی نامهها را برای او مینوشته است. در شب چهلم نامه را ناتمام میگذارد و دیگر چیزی مینویسد تا این که روز بیست و سوم فروردین احساس میکند که طبق رؤیای شب چهلم میتواند دوباره صحبت کند و نزد مریضی که تمامی زندگی او را میدانسته، میرود و همه، با کمال تعجب، متوجه میشوند که اسماعیل شروع به صحبت کرده است و خداوند نعمت توانایی صحبت کردن را که مدتها از آن محروم بود، دوباره به او ارزانی داشته است.
زخمه: رمان
داوود غفارزادگان.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ اول): 1375.
160 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت: داستان؛ 21)
عنوان پشت جلد به انگلیسی: The Plectrum.
شمارگان: 3300 نسخه.
اولین حملهی هوایی به شهر باعث میشود که ایوب، (راوی داستان) همراه با جلیل (یکی از دوستانش) به جبهه برود. او مادرش را از دست داده است و برادرزاده کوچکش - نگار - را که خیلی دوست دارد. هنگامی که از دورهی آموزشی برمیگردد، نگار در حملهی هوایی دشمن سوخته است و او را به تهران بردهاند. ایوب به جبهه میرود و جلیل شهید میشود. نگار همراه بیبی، (مادر بزرگشان، که از آنها نگهداری میکرد) به یکی از دهات شمال میروند. ایوب به جبهه بازمیگردد. نگار بزرگتر شده و برای او نقاشی کشیده و فرستاده است. ایوب در عملیاتی زخمی میشود و پس از بهبود به منطقه بازمیگردد و دوباره زخمی میشود. این بار برادرش به دنبال او میآید و او را به تهران برمیگرداند. جراحاتش خوب میشود و به جبهه بازمیگردد. در یک عملیات دیگر، خمپارهای نزدیک او منفجر میشود و ترکشی به او اصابت میکند که باعث کوریاش میشود و او دیگر نمیتواند به جبهه بازگردد.
[ صفحه 438]
زمستان 62
اسماعیل فصیح.- تهران: نشر سینا، مرکز فرهنگ و هنر ایران در آلمان، (چاپ دوم): 396.1368 ص.
این کتاب در سال 1366 توسط نشر نو در تهران منتشر شده است.
دکتر منصور فرجام برای تشکیل یک دوره کلاس مرکز آموزش تکنولوژی کامپیوتر از آمریکا به ایران میآید و میخواهد در دانشکده نفت آبادان - که اکنون در اهواز مستقر شده است - مشغول شود. این مسأله، ادریس (دانشجوی انقلابی و بسیجی دانشکده) را متعجب میکند. او همراه با مهندس آریان - که تمام دانشجویان او را میشناسند - آمده است. دانشجویان قدیمی دانشکده، که مهندس آریان آنها را میشناسد، هر کدام به دلیلی (شرکت مستقیم در جنگ یا در اثر بمباران شهرها) معلول و جانباز شدهاند. دکتر فرجام دچار تحول میشود و بالاخره به انقلاب میپیوندد و در نهایت در اهواز میماند و مهندس آریان به تهران بازمیگردد. دکتر فرجام در فکر شهادت یا پیوستن به لقاءالله است و مهندس آریان از این تحول دچار تعجب میشود و....
زمین سوخته
احمد محمود.- تهران، نشر نو، 344.1361 ص.
شمارگان: ذکر نشده است.
در «زمین سوخته» اوضاع جنگ ایران و عراق در شهر اهواز، در ماههای آغازین جنگ، از زبان فردی به تصویر کشیده شده است که خود و خانوادهاش درگیر جنگ شدهاند. شخصیت اصلی داستان، «صابر» که با خانواده خود در اهواز زندگی میکند به ناگاه درگیر مصائب و مشکلات ناشی از جنگ میگردد و چون مسؤولیت خانواده بر دوش او است سعی میکند آنها را از منطقه جنگزده خارج کند ولی در این بین برخی از افراد خانواده، از جمله مادر او، حاضر به ترک موطن خود نمیشوند. طی داستان یکی از برادران او شهید میشود و برادر دیگرش نیز دچار مشکلات روحی میشود و.... نویسنده ضمن توصیف چهرهی شهر، ناباوری مردم از حملهی عراق به ایران، اعتقاد مردم خوزستان درخصوص این که به تنهایی قادر به دفع حمله هستند و دلاوری و رشادت آنان، به شرح مصائب و مشکلات زمان جنگ (از جمله گرانی، کمبودها، بیماری، بیخانمانی، سوءاستفاده بعضی افراد از موقعیت آشفته، خیانت ضد انقلاب و ستون پنجم) پرداخته است. او ضمنا به دزدی، غارت، تجاوز به زنان و دختران، کشت و کشتار و فجایع جنگ، محاکمه و اعدام متخلفین توسط افراد غیرمسؤول و هیجانزده و ضمنا وضع روانی افراد اشاره میکند.
زنگ تاریخ (داستان واره)
محسن سیوندیان.- اصفهان، لشکر 14 امام حسین (ع)، (چاپ اول): 136.1380 ص.- (کنگره بزرگداشت سرداران و بیست و سههزار شهید استان اصفهان، مجموعه آثار؛ 9).
طراح روی جلد: محسن سیوندیان.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: The Bell of History
شمارگان: 5000 نسخه.
تقدیم به شهدای بسیج پایگاه شهید اندرزگو و شهید حسن اعلائی.
کتاب، داستانوارهای دربارهی رزمندگان و شهدای بسیج پایگاه شهید اندرزگو است. داستان با حملهی عراق به فرودگاه تهران شروع میشود. در مسجد محل جلسهای برای بحث دربارهی اقدامات لازم تشکیل میشود و در پی آن، کلاس آموزش کار با سلاح در مسجد و گشتزنی برای تأمین امنیت مردم در شهر برقرار میشود. داستان پس از این مرحله به شرح شرکت هریک از افراد در عملیات و سرانجام زندگی آنها میپردازد. افرادی در دفاع از خرمشهر و برخی در عملیات ثامنالائمه به شهادت میرسند. داستان با بیان وضع شرکت هر یک از افراد محل در
[ صفحه 439]
عملیات بستان، عملیات فرماندهی کل قوا، عملیات شناسایی، عملیات بدر و عملیات فتح فاو و شهادت، مجروح و یا جانباز شدن آنها ادامه مییابد. در ادامه، پذیرش قطعنامهی 598 و ماجرای رحلت امام (ره) مطرح میشود. در پایان داستان یکی از همان رزمندگان - که اینک معلم است - به همراه دانشآموزان از منطقه بازدید میکند.
زیر درخت آلبالو
احمد اکبری؛ ویراستار: ابوالفضل طریقهدار.- قم: نشر خرم، 1371.
224 ص.
دختری به نام سیمین در سالهای اول انقلاب با جوانی به نام نادر آشنا میشود. سیمین دارای افکار به اصطلاح روشنفکری است و نادر او را نصیحت میکند. با شروع جنگ، نادر به جبه میرود. در اثر نامههای نادر، سیمین متحول میشود. نادر از او خواستگاری میکند و با هم ازدواج میکنند. نادر به جبهه برمیگردد و در عملیاتی بنام «شب نبرد» عدهای از همرزمانش - از جمله فرماندهی قرارگاه - به شهادت میرسند. او جریان را به فرماندهی جدید گزارش میدهد و خود به عملیات دیگری اعزام میشود. نادر در یک عملیات اسیر میشود. طی این مدت، خداوند دختری به سیمین عطا نموده که نام او را «نادره» گذاشتهاند. هنگامی که در نهایت، نامهی نادر از عراق میرسد؛ نارده - که دیگر به مدرسه رفته است - به آن جواب میدهد. نادر، در پایان دوره اسارت به وطن بازمیگردد. بر سر در خانه نوشتهاند: «بابا به منزل خوش آمدی. دختر چشم به راهت، نادره.»
سبور
جمشید خانیان.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، دفتر ادبیات و هنر مقاومت، (چاپ اول): 85.1376 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ داستان؛ 24).
بالای عنوان: داستان بلند.
عنوان به انگلیسی: Sobur: A Long Story
«الوان» و «خدر» دو دوست هستند که برای دزدی به خانهی تاجری میروند ولی در آنجا با جسد صاحبخانه روبهرو میشوند. الوان از ترس، دست به چاقو میبرد ولی با فریاد خدر چاقو را میاندازد و هر دو فرار میکنند. بعد از چند روز الوان را دستگیر میکنند. در بین راه، وقتی پاسبان اکبری او را به احمدآباد میبرد، آوار ساختمانی در اثر بمباران دشمن، بر روی آنها میریزد. پاسبان اکبری مجروح میشود و الوان نیز از این فرصت استفاده کرده، به قصد پیدا کردن خدر برای اثبات بیگناهی خود، فرار میکند. الوان چند بار خدر را پیدا میکند، ولی او هر دفعه میگریزد. روزی با پاسبان اکبری روبهرو میشود و پا به فرار میگذارد و صدای او را - که میگوید: «تو بیگناهی، قاتل اصلی گرفتار شده» - را نمیشنود. سرانجام الوان خدر را پیدا میکند و هنگامی که او را پیش مأموران میبرد، بمبی در آن حوالی منفجر شده، خدر کشته میشود و الوان هم با ناراحتی به کمک مجروحان میشتابد.
سرنوشت
عبدالصمد زراعتی جویباری.- تهران: وزارت جهاد سازندگی، ستاد یادواره سرداران شهید جهاد سازندگی و شهدای استان تهران، 118.1375 ص.
«مهدی سلیم»، در جبههی جنوب مجروح شده، پای چپ خود را از دست داده و در بیمارستان بستری است. او اهل دزفول است و مادر و برادر خود را در بمباران شهر از دست داده است. محسن (بهترین دوست او) و مهندس کریمی (دوست دیگرش) شهید شدهاند. مهدی پس از بهبود به دزفول میرود. پس از مدتی، با اصرار دیگران تصمیم به ازدواج میگیرد و از «محبوبه» (نامزد شهید کریمی) خواستگاری میکند. حاجآقا رضایی، راز پیدا کردن
[ صفحه 440]
محبوبه در کنار جاده را با او در میان میگذارد، ولی با اصرار مهدی و موافقت محبوبه، آنها ازدواج میکنند. یک سال بعد، شبی محبوبه عکسی را در آلبوم شخصی خانوادهی محسن میبیند و منقلب میشود؛ چون آن عکس با عکس مادر واقعیاش مطابقت دارد؛ او خواهر محسن بوده است و مهدی تازه متوجه شباهت محبوبه و دوست شهیدش محسن میشود.
سرود اروندرود
منیژه آرمین.- تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء، (چاپ اول): 183.1368 ص.
عبدل، قهرمان داستان، پسر یک کارگر گمرک است که در بمباران شهر، پدرش شهید میشود و یک پای خود را نیز از دست میدهد. با شدت گرفتن جنگ، به همراه خانوادهی خود به شادگان میرود. آنجا به رازهایی دست پیدا میکند: یکی از برادرانش به جرگهی منافقان پیوسته است و یکی از همکلاسان وی با وجود از دست دادن دو پایش در جبهه خدمت میکند. شادگاه هم بمباران میشود. برادر دیگرش آنها را به تهران میفرستد. در این شهر، پس از پیش آمدن ماجراهایی و شهادت دوستش و شنیدن خبر شهادت برادرش که متحول شده و از جرگهی منافقان خارج شده بود به معرفتی نو از شخصیت خود دست مییابد و پس از یک دورهی طولانی از گشتنها و طلبکردنها اولین شعر خود را میسراید. درواقع، او به اوج رسیده است.
سرود مردان آفتاب
غلامرضا عیدان.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 1368.
90 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت: داستان؛ 1).
شمارگان: 6000 نسخه.
این کتاب مربوط به حملهی ارتش بعثی عراق به خرمشهر و پایمردی مردم دلیر آن شهر است. در آن روزهای پرحادثه که در اثر شهادت مردم فداکار، خرمشهر به خونینشهر تبدیل شد، در روزهایی که چنگال تسلط دشمن هر روز بیشتر و بیشتر بر تن خرمشهر فرومیرفت، جوانان آن مرز و بوم مدت 23 روز حماسه آفریدند؛ حماسهای که باعث شد نام خرمشهر، برای همیشه، به نیکی در دل تاریخ ایران زنده بماند. این کتاب، شرح روزهایی است که دشمن تا بن دندان مسلح، هر دیوار ایستادهای را در شهر زیر گامهای پولادین خود خراب میکرد و پیش میرفت و زنان، مردان، جوانان، کودکان و پیران، دست در دست هم، یکدل و یکصدا، با دست خالی مبارزه میکردند تا شهر مقاوم و شهیدپرور به دست ددمنشان نیفتد.
سفر به گرای 270 درجه
احمد دهقان؛ به اهتمام شورای مقاومت.- نشر صریر، 1375.
272 ص.- (ادبیاد دفاع مقدس؛ رمان: 11).
کتاب «سفر به گرای 270 درجه» داستان نوجوان رزمندهای است که در جبهه مجروح میشود و پس از بهبود، علیرغم مخالفت والدین، میخواهد مجددا به جبهه برود. پس از راضی کردن پدر و مادر، همراه دوست خود به جبهه میرود. برای آمادگی شرکت در عملیات کربلای پنج، در جبههی شلمچه، به اردوگاه تاکتیکی فرستاده میشود. در آغاز عملیات، به زحمت از فرمانده برای رفتن به خط مقدم رضایت میگیرد. پس از مشقات زیاد و قرار گرفتن در محور شلیک گلولههای دشمن، در حالی که از دستهی آنها فقط پنج نفر باقی مانده است، به دستور فرمانده به طرف جادهی بصره - شلمچه، «گرای 270 درجه»، محلی که تانکهای دشمن در آن مستقر هستند، حرکت میکنند. با وجود شلیک به تانکها و پیوستن گروهانی دیگر به آنها، در اثر پیشروی نیروهای دشمن عقبنشینی میکنند و او و
[ صفحه 441]
دوستش در محاصره قرار میگیرند و بالاخره پس از شهادت دوستش، به کمک نیروهای ایرانی از محاصره نجات مییابد. بعد در کانال زوجی مجروح میشود و به بیمارستان انتقال مییابد و پس از بهبود، مجددا برای شرکت در عملیات به جبهه برمیگردد.
سفر کسرا (یک داستان)
جعفر مدرس صادقی.- تهران: نیلوفر، (چاپ اول): 173.1370 ص.
طراح روی جلد: فوزی تهرانی.
شمارگان: 3300 نسخه.
این کتاب در سال 1368 توسط ایفاد منتشر شده است.
داستان دربارهی فردی به نام «کسری» است که دارای شخصیت و القاب جداگانهای (چون یوسف یا جوزف) نیز هست. وی تصمیم میگیرد تا شهرهای ایران را، از رشت تا مشهد و تا اهواز سیر کند. این سفر طی جنگ ایران و عراق صورت میگیرد. هنگامی که برای استراحت به منزلی پناه میبرد، خود را پدر آلیس معرفی میکند که مدتی به آمریکا رفته و پس از مدتی اسم و شخصیت اصلی خود را به آنها گفته، میگریزد، در قسمت دیگری خود را شوهر همسری میداند که پس از مدتها برای ملاقات همسرش به خانهی مذکور مراجعه میکند ولی او را با همسر دیگری مییابد. در انتها با سردرگمی و شخصیتهای متفاوتی که از شخصیت کسری بروز میکند، به اهواز رفته، در جمع رزمندگانی که مشغول گرفتن عکس هستند، وارد میشود و در اصل، شخصیت نهایی و اصلی خود را بازمییابد.
شب سپید
حسین خورشیدی.- تهران: پیام آزادی، (چاپ اول): 126.1373 ص.
این کتاب، داستان اسارت یک جوان بسیجی است. او طی عملیات، به سختی مجروح شده است. لحظهای که سربازان عراقی برای زدن تیر خلاص میآیند، گلوله در تفنگ گیر میکند و آنها از ترس این که خون او دامان آنها را بگیرد، وی را به خط عقب، و به علت جراحت شدید به بیمارستان منتقل میکنند. او بارها با مرگ دست و پنجه نرم میکند، کتک میخورد، زیر شکنجه بیهوش میشود، ولی باز هم مقاومت میکند. او و دوستانش افراد مفقودالاثر قلمداد شدهاند. این رزمنده در تمام مراحل، شاهد شکنجهی اسیران است. آنها خبر عملیات مختلف و پیروزیها را از اسرای جدید میگیرند. خبر قول قطعنامه و رحلت حضرت امام (ره) نیز از خبرهایی است که در طول اسارت به آزادگان میدهند. بالاخره عدهای از افراد را جدا کرده، بقیه را به صلیب سرخ معرفی میکنند. این افراد که مجروح هم هستند، با هواپیما از بغداد به تهران فرستاده میشوند.
شب گرگ
احمد آقائی.- تهران: به نگار، (چاپ اول): 190.1372 ص.
طراح روی جلد: مرتضی ممیز.
شمارگان: 4400 نسخه.
در این داستان، پدر خانواده در حال مطالعهی یک کتاب عشقی - جنایی است که حملهی هوایی رخ میدهد. افراد خانواده برای حفاظت خود در پارکینگ و زیر پلههای راهرو پنهان میشوند. پس از اصابت موشک و صدای انفجار، کمال، پسر خانواده، کنترل خود را از دست میدهد و به کوچه میدود. کمال مدتها پیش در جبهه دچار موجگرفتگی شده است و با شنیدن صدای انفجار از حالت طبیعی خارج میشود. پدر ضمن روبرو شدن با مشکلات کمال و اشک و نالهی مادرش، کتاب را نیز مطالعه میکند. داستان کتاب دربارهی زنی است که مورد تجاوز یکی از
[ صفحه 442]
دوستان نامزدش قرار میگیرد. ولی با وجود بیگناهی و بخشش نامزدش طاقت نیاورده، خودکشی میکند. نامزد او نیز عامل تجاوز را به قتل میرساند و راهی مناطق جنوب میشود و.... بیشتر از دو سوم متن کتاب دربارهی داستانی است که پدر خانواده مشغول مطالعهی آن است.
شب ملخ
جواد مجابی.- تهران: اسپرک، (چاپ اول): 270.1369 ص.
طراح روی جلد: مرتضی ممیز.
شمارگان: 3300 نسخه.
داستان حاضر شامل چندین ماجرای متفاوت و در عین حال مشترک از نظر مضمون و شخصیتهای داستان است. زمان داستان، زمان جنگ و بعد از آن و مکان داستان، شهر تهران است. طی داستان، موشکها و بمبهای هواپیماهای جنگی دشمن به ساختمان پزشکی قانونی (ادارهی کل سردخانه)، گورستان رسمی شهر، منازل مسکونی خیابانهای مختلف شهر و به یک ادارهی دولتی میخورند و باعث میشوند عدهای از ارواح سرگردان مردگان در عالم تخیلی نویسنده به شرح ماجراهای گوناگون از زندگانی خویش و لحظات قبل از مرگ و شهادت بپردازند، تا جایی که بعضی از ارواح سرگردان دورهی قاجاریه و امیرکبیر نیز با حضور خویش، آن زمان و زمان جنگ را از نظر مسائل اقتصادی و سیاسی مقایسه میکنند. رمان حاضر، با طرح و بیان مسائل و مشکلاتی که گریبانگیر بسیاری از مردم دو کشور ایران و عراق است، سعی در طرح و بررسی بازتاب جنگ ایران و عراق پس از اتمام آن و قبول قطعنامهی 598، به صورت دو پهلو و مبهم دارد.
شمسه
نویسنده علیرضا مهرداد؛ [برای] معاونت ادبیات کنگره بزرگداشت سرداران شهید و بیست و سههزار شهید استان خراسان؛ ویراستار هادی عرفانیان.- تهران: معلا، (چاپ اول): 134.1380 ص.
شمارگان: 3000 نسخه.
داستان در مورد یک خانوادهی عراقی شیعه مذهب است. آنها رزمندهای ایرانی، به نام جواد، را یافته، با خود به ناصریه میبرند. دختر خانواده، به نام شمسه، زبان فارسی میداند و همین امر باعث ایجاد علاقهای بین او و جواد میشود. سرانجام آنها مجبور میشوند جواد را در هیأت یک عراقی به سوی مرز ایران بفرستند. خانوادهی شمسه، بعد از رفتن جواد، از هم جدا میشوند؛ شمسه آواره میشود، پدرش کشته میشود و برادرش (علی) به سربازی رفته، توسط نیروهای ایرانی اسیر میشود. خانوادهی جواد مدتها از او خبری نداشتهاند، ولی علی (برادر شمسه) که در اردوگاه بجنورد است، ماجرای مراقبت از جواد را به خانوادهی او خبر میدهد. بعد از مدتی معلوم میشود که چون جواد مجنون شده است، در یکی از اردوگاههای ایران به عنوان اسیر عراقی در بند است. علی (برادر شمسه) با تلاش بسیار آزاد میشود و به جنگ با نیروهای بعثی میرود. پس از یافتن خواهرش شمسه و فرستادن او نزد خانوادهی جواد، در یک عملیات شناسایی به شهادت میرسد.
شوق مادرانه
فضلالله میرشفیعی.- قم: حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، مرکز انتشارات، (چاپ اول): 40.1377 ص. - (دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم مرکز انتشارات؛ شماره کتاب 738).
شمارگان: 5000 نسخه.
داستان دربارهی یک روحانی است که برای انجام مراسم شبهای محرم به روستای سرچاه در استان چهارمحال و
[ صفحه 443]
بختیاری اعزام میشود. وی در منزل پدر یک مفقودالاثر سکونت میکند و با دلگرم پدر و مادر ایرج، به آنها نوید بازگشت پسرشان را میدهد. مادر ایرج، در خواب، پسرش را میبیند که به او میگوید هنگامی که نهال بالای تپه تبدیل به درخت شود، او بازمیگردد. محرم تمام میشود و هنگام بازگشت روحانی فرامیرسد. موتورسواری نامهای از سوی سپاه پاسداران استان به آنها تحویل میدهد. محتوای نامه حاکی از این است که ایرج، که در سال 1362 اسیر شده بود، طبق هماهنگی با صلیب سرخ در آیندهی نزدیک به وطن بازمیگردد.
صابر
نوشته رضا شیرازی.- تهران: پیام آزادی، 47.1362 ص.- (همگام با جنگ؛ دفتر پنجم).
صابر دانشجویی است که به علت تعطیل شدن دانشگاه ابتدا به معلمی میپردازد و سپس با عشق به خدا و جهاد، به نیروهای بسیج میپیوندد و به جبهه میرود. مدتی در آشپزخانه خدمت میکند و میکوشد نفس خود را تزکیه کند و به خدا نزدیکتر شود. بالاخره زمان عملیات فرامیرسد و صابر همراه گروهی برای نفوذ در خاک دشمن انتخاب شده، فرماندهی گروه شش نفره به او سپرده میشود. پس از مدتی پیشروی متوجه میشوند که عدهای از سربازان دشمن به طرف آنها میآیند. نبرد آغاز میشود و عراقیها که تعداد آنها را نمیدانند، از فریادهای اللهاکبر و باران گلوله وحشتزده میشوند و بیشتر آنها فرار میکنند. در این بین، انفجاری رخ میدهد و صابر شدیدا مجروح شده، پاهایش قطع میشوند. او با توسل به ائمه، احساس آرامشی پیدا میکند و در همین حال متوجه میشود که او را بلند کردهاند و از سرازیری کوه پایین میبرند و میشنود که میگویند «بیهوش شد... زودتر... زنده میمونه.»
صخرهها و پروانهها
جهانگیر خسروشاهی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 87.1369 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ داستان: 2).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Rocks and Butterflies
طراح روی جلد: علی وزیریان.
این کتاب، که در دو فصل تدوین شده است، به مقاومت و ایثار چند تن از پاسداران انقلاب اسلامی در خطهی کردستان میپردازد. فصل اول کتاب پایمردی و ایثار این عزیزان را در پاسداری از فرودگاه سنندج - که آخرین سنگر مقاومت آنان است - و روزهای سخت مبارزهی آنها با مهاجمان را به تصویر کشیده است. او وضعیت روحی رزمندگان در آن لحظات و ایمان و اراده و مبارزهی آنها را تا آخرین نفس و همچنین چگونگی شکسته شدن محاصرهی شهر توسط نیروهای اسلام را در قالب داستان بیان میکند. فصل دوم ادامه وقایع داستان در فصل قبل است و به نحوهی اسارت این پاسداران پرداخته، وضعیت عمومی نیروهای کرد را شرح میدهد. نویسنده لحظات سخت شکنجه، رویارویی با مرگ و شهادت، پاسداری از ایمان و عقیده و روحیهی والا و ارزشمند پاسداران اسیر و نحوهی فرار یکی از آنان و چگونگی آزاد شدن بقیه را از دست دشمن بیان میکند.
ضیافت به صرف گلوله، رمان
نویسنده مجید قیصری.- تهران: پالیزان، (چاپ اول): 1380.
139 ص.
شمارگان: 5000 نسخه.
سرگرد بهزاد فرحان، در زمان حملهی عراق به ایران، بدون اجازه از سازمان مربوطهی خویش، برای مبارزه به
[ صفحه 444]
خرمشهر رفته، اسیر دشمن میشود. پس از پایان جنگ نیز پنهانی به ایران بازمیگردد. پس از بازگشت، با ارسال دعوتنامهای به همکاران زمان وقوع جنگ، آنها را به منزل خود دعوت میکند. قبل از ساعت گردهمایی، مورد اصابت گلولهای از ناحیهی سر قرار گرفته، بستری میشود. پس از رسیدن مهمانان و برادرش معلوم میشود که او قصد داشته است وقایع اوایل جنگ را، که منجر به سقوط خرمشهر شد، برملا سازد، زیرا هنگام سقوط خرمشهر وی بارها قصد استفاده از مهمات موجود در منطقه را داشته ولی به دستور مقامات ردههای بالاتر از این کار ممانعت شده است. حتی در غیاب وی، در زمان اسارت، کمیتهای از فرماندهان (افراد که آن شب به مهمانی دعوت شدهاند) درجه و مقامش را به سبب تمرد از دستورات فرماندهی از او گرفتهاند. در پایان بیگناهی او ثابت شده، راز سوءقصد به او برملا میشود.
طالع بازیافته
نوشته مسعود شکوئی؛ ویرایش جعفر ابراهیمی.- تهران: اداره کل روابط عمومی و بینالملل شهردای تهران، (چاپ اول): 159.1371 ص.
شمارگان: 10000 نسخه.
کتاب، داستانوارهای است که به صورت یادداشتهای روزانهی راوی داستان، نقاش، حمید و مهدی نوشته شده است. داستان با آشنایی راوی با یک نقاش در کوههای اطراف شهر تهران شروع میشود. مهدی، پسر حاجصادق (همسایهی نقاش) است که در خرمشهر مفقودالاثر شده و از او نقاش خواسته است تا چهرهی پسرش را نقاشی کند. حمید و مهران، دو پسر همسایهی دیگر حاجصادق (به نام حاجمحسن) نیز در جبهه شهید شدهاند. پس از چند روز، راوی به صورت اتفاقی، در هنگام ایست و بازرسی شب توسط پایگاه مقاومت محلی در تهران، مهدی را زنده مییابد و متوجه میشود که او در اثر موج انفجار حافظهاش را از دست داده است. با دادن نشانیهایی از حاجصادق، و روبرو شدن مهدی با خانوادهاش، او حافظهی خود را به دست آورده و ماجرای حملهی عراقیها و نحوهی شهادت مهران و جراحت خود را بازگو میکند.
طلوع در صبح روز دیگر
روایتی از حسین اعرابی (بابک).- تهران: حسین اعرابی، (چاپ اول): 188.1369 ص.
شمارگان: 2000 نسخه.
داستان، قبل از انقلاب آغاز میشود. کیوان دانشجوی سال آخر رشتهی ریاضی، عاشق رایکا (دختری از همکلاسان خود) میشود. پدر رایکا، سرهنگ ارتش است. کیوان، در جریانات سیاسی به زندان میافتد. پس از آزادی، متوجه ازدواج رایکا با دکتری از امریکا میشود. کیوان سرخورده، آغاز به تدریس ریاضی به بیژن (پسر قوامالسلطنه) میکند. پس از پیروزی انقلاب، بیژن برای جنگ به جبهه میرود و مفقودالاثر میشود. پس از مدتی، رایکا با کیوان تماس میگیرد و کمک میخواهد، زیرا شوهرش به دروغ خود را دکتر معرفی کرده و با استفاده از ثروت سرهنگ از ایران فرار کرده است. رایکا در جریان فرار، متوجه شده که فریب خورده است و او در آمریکا همسر و فرزند دارد. رایکا بیمار میشود و به سوئیس، نزد اقوم خود میرود. کیوان در پایان داستان برای ازدواج با رایکا عازم سوئیس میشود.
[ صفحه 445]
طلوع در مغرب
نویسنده رنجبر گلمحمدی.- تهران: رسالت قلم، (چاپ اول): 148.1376 ص.: مصور. 11000 جلد.
داستان مربوط به فردی است که با وجود داشتن مال و منال فراوان، مایحتاج مردم را در دوران جنگ احتکار میکند. او سه پسر دارد که با عقاید پدرشان موافق نیستند و همراه عموی خود به عنوان راننده بولدوزر و لودر در جهاد سازندگی و بسیج خدمت میکنند. پدر برای خرید آپارتمانی به انگلستان میرود و میثم - پسر بزرگ او - در جبهه شهید میشود. هنگامی که پدر به ایران بازمیگردد، از شهادت پسر، مدتها گذشته است. پس از شهادت میثم، مقداد (پسر دیگری وی) نیز به جبهه میرود و شهید میشود. شهادت پسران باعث بیداری او میشود. بنابراین، اجناس احتکار شده را به دولت تحویل میدهد و برای یافتن پسر دیگرش، علی، راهی جبههی جنوب میشود. در آنجا در آغاز شروع عملیات والفجر، پس از روبرو شدن با پاتک دشمن، با بولدوزر به جنگ تانکهای دشمن میرود و در برابر چشمان پسرش به شهادت میرسد.
عشق سالهای جنگ، رمان
نوشته حسین فتاحی؛ ویراستار: شهرام رجبزاده.- تهران: قدیانی، (چاپ دوم): 363.1374 ص.- (رمان؛ 1).
طراح روی جلد: حبیب صادقی.
شمارگان: 5500 نسخه.
حمید و نرگس در دوران جنگ نامزد شده، ازدواج میکنند و حمید به جبهه میرود. حمید اهل کرمانشاه است و در جبهه، طی عملیاتهای مختلف، تعدادی از دوستانش را از دست میدهد و خود نیز در عملیاتی مجروح و اسیر کردهای ضد انقلاب میشود ولی فرار میکند. مرد روستایی او را که بیهوش است پیدا کرده، به بیمارستان میرساند. ماجراهای زیادی اتفاق میافتد تا این که خانواده، او را پیدا میکنند و نرگس هم با عشق خود جانبازی او را میپذیرد. او به نزد خانوادهاش در کرمانشاه بازمیگردد. حمید با نرگس در جشنی که مردم به مناسبت بازگشت او برپا کردهاند شرکت میکند و... حمید به میان مردم میرود و سرود «کجایید ای شهیدان خدایی» از رادیو به گوش میرسد.
عشق و انتظار
نوشته فرزانه آقاجانی.- مشهد: نشر خاطره، (چاپ اول): 118.1373 ص.
عنوان روی جلد: عشق و انتظار، داستانی از حماسههای دفاع مقدس و مقاومت مهاجرین جنگ تحمیلی.
کتاب «عشق و انتظار»، داستانی از حماسههای جاوید دفاع مقدس و مقاومت کمنظیر مهاجران جنگ تحمیلی است. این داستان، شرح زندگی خلبانی است که با دلاوری تمام و از خودگذشتگی، زندگی خود را در طبق اخلاص گذاشته، برای نجات میهن و دین خود در جنگ حق علیه باطل و دفاع مقدس شرکت میکند. ابتدای داستان در روز اول جنگ است. در آن روز قرار بود که خریدهای عروسی این جوان و نامزدش انجام بگیرد. ولی جوان به سبب حسن وظیفهشناسی در برابر اسلام ومیهن، عروسی را به تعویق میاندازد و عازم جبهههای جنگ میشود. خلبان جوان دلاورانه در عملیات علیه دشمن شرکت میکند و خانواده نیز ناچار به مهاجرت و تحمل سختیهای زیادی میشوند. جنگ هشت سال تمام طول میکشد و روزهای تلخی پر از خاطرات سختیها و جدایی و آوارگی و دوری از عزیزان را به همراه دارد. ولی «صبر گرچه تلخ است ولیکن بر شیرین دارد» و با پایان جنگ، جدایی پایان یافته، روز وصال فرامیرسد.
[ صفحه 446]
عطر گل یاس
حسن پورمنصوری؛ ویراستار ابوذر هدایتی.- قم: بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، (چاپ اول): 1380.
72 ص.- (بوستان کتاب قم؛ شماره کتاب 932).
طراح جلد: محمدجواد سید ابراهیمی.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: [Ater Gole Yas [Jasmin flower Scent
تقدیم به شهدای شهرستان رامسر.
شمارگان: 5000 نسخه.
مائده، دختر شهید داوود الهی، تصمیم میگیرد تا با دست خود گلی را پرورش دهد و پس از گرفتن شاخهای از گل یاس و تهیهی گلدان، با کمک مادر خویش، گل را پرورش میدهد. شبی پدرش در خواب به او میگوید تا گل را به مناسبت روز معلم، به معلم مدرسهی خود هدیه کند. در روز موعد به علت وزش باد گلها پرپر میشوند و مائده ناراحت میشود و با وجود خرید دسته گلی از سوی مدیر مدرسه، خود را مقصر میداند. به پیشنهاد معلم، همهی شاگردان و مدیر مدرسه به بهشت زهرا میروند و هنگامی که بر سر مزار پدر شهید مائده میروند، باغبان بهشت زهرا گلدان گل یاسی را بر مزار قبر پدر قرار میدهد. جمع حاضر و باغبان به همراه اشعاری که میخوانند، از مزار شهیدان به سوی مزار پیر جماران حرکت میکنند.
عقابهای تپه شصت
محمدرضا بایرامی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 1369.
215 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ داستان:5).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: The Eagles of Hill 60
راوی داستان، موقعیت خط مقدم جبهه را - که به صورت یک هلال که در میان تپههای پرگل واقع شده است و طبیعت زیبایی دارد - وصف کرده، به تپهی شماره شصت اشاره میکند. تپهای که بلندترین ارتفاع آن منطقه و آشیانهی چند عقاب است. او و دوستش برای پیدا کردن لانهی عقابها به تپهی شصت میروند و در همین زمان عراقیها تپه را زیر آتش میگیرند و عقاب مادر در اثر ترکش میمیرد. دو روز بعد، آنها جوجه عقاب را که در حال مرگ بوده است، با خود به محل استقرار دسته میبرند و اجازه میگیرند تا او را نگه دارند. فردای آن روز به عنوان نیروی اصلی و بیسیمچی به عملیات شناسایی میروند. پس از انجام عملیات و تهیهی گزارش، بازمیگردند. جوجه عقاب بزرگ شده است و به او تعلیماتی دادهاند که همه را آموخته است. آنها در عملیاتی محاصره میشوند و به وسیله این عقاب برای نیروهای خودی پیام میفرستند که به نجات گروه محاصره شده میآیند و نجاتشان میدهند.
عکسی از یک آلبوم
م. ح. عباسپور تمیجانی.- تهران: آشنایی، (چاپ دوم): 372.1380 ص.
طراح روی جلد: رضا سلطانیزاده.
شمارگان: 5000 نسخه.
خبرنگار روزنامهای حین درگیری با اخبار و رویدادهای سیاسی و اجتماعی روز، از جمله رویدادهای جنگ، زنان متعددی را که در محل کار و سکونت خویش با آنها روبهرو میشود، در نظر میگیرد، «ثریا پایدار، پروین بزرگمنش، خواهرزادهی همکارش، (هوشنگ دریادل) و دختری با موهای بلوند که از پنجرهی اطاق مسکونی خود او را دیده است». پس از مدتی، این دختر و خانوادهاش در اثر موشکباران شهید میشوند. نویسنده ضمن بیان احساسات هر یک از افراد مذکور نسبت به خبرنگار، دیدگاههای اطرافیان را در خصوص جنگ، گاه با یک دید منفی و مصیبتوار ذکر میکند. همچنین، صدیقینژاد یکی از همکاران خبرنگار که بارها برای تهیهی گزارش و اخبار
[ صفحه 447]
جنگ، به جبهه اعزام شده بود. به شهادت میرسد و این امر در سیر داستان تأثیر میگذارد. در پایان نیز خبرنگار به دلیل نزدیکی روحیاتش با ثریا پایدار، با وی ازدواج میکند.
غم غربت
نویسنده اشرف اسدی؛ ویراستار علی میرزالو.- تهران: مشیری، (چاپ اول): 272.1377 ص.
شمارگان: 5000 نسخه.
داستان درباره الهام، یک دختر آبادانی، است که پدر، مادر و برادرش در اولین روز حمله عراق به ایران در بمباران هوایی به شهادت رسیدهاند. خالهاش او را به تهران میبرد و برای کاستن غم، او را برای تحصیلات عالی پزشکی به هندوستان میفرستد. الهام به پسر خدمتکار خالهاش، که رزمندهای مخلص و شجاع به نام بهرام است، علاقهمند شده است. الهام در هند با پریایی نمایشگاه عکس از صحنههای جنگ برای افشای جنایتهای عراق فعالیت میکند. وی به کمک دوست خود به لبنان میرود و زبان عربی را یاد میگیرد. سپس به عنوان پزشک، به عراق میرود. او ضمن طبابت در بیمارستان صحرایی، اخبار را به رزمندگان ایرانی میرساند. روزی در جریان نقشهی حملهی عراقیها قرار میگیرد و پنهانی برای رساندن خبر به راه میافتد و در نهایت، پس از بروز ماجراهایی، خبر را به رزمندگان میرساند و بهرام را ملاقات میکند. در پایان داستان، این دو با هم ازدواج میکنند.
فال خون
نویسنده داود غفارزادگان.- تهران: قدیانی، (چاپ اول): 1376.
88 ص.- (قدیانی؛ 239 / 57).
طراح روی جلد: کوروش پارسانژاد.
شمارگان: 5500 نسخه.
کتاب «فال خون» داستان یک ستوان و یک ستوانیار عراقی است که برای دیدهبانی بالای کوه رفتهاند. ستوان با دوربین به اطراف نگاه میکند و در نقشه علامت میزند. ستوانیار وارد سنگر میشود و به مرتب کردن داخل سنگر میپردازد تا راحت باشند. در سنگر، مجلههای مختلف، فال ورق و کتاب فال چینی را پیدا میکنند. بعد ازغذا فال میگیرند. فال وقایع خونینی را به آنها نشان میدهد. بیرون سنگر برف شدیدی میبارد. قرار میگذارند که به نوبت نگهبانی بدهند و سپس وضعیت را گزارش دهند. در نوبت نگهبان ستوان، او خبر آمدن یک افسر گارد را به ستوانیار میدهد و قبل از رسیدن گاردی، گراهایی را برای تیراندازی به پایین میدهد. افسر گاردی میرسد و از ستوان به خاطر از بین نبردن ستون عشایر ایرانی ایراد میگیرد که منجر به درگیری بین آنها میشود. ستوانیار گاردی را میکشد. ستوان با ستوانیار درگیر میشود و او را میکشد و خودش نیز در اثر تیراندازی گراهایی که داده است، کشته میشود.
فردا پسرم برمیگردد
رحیم مخدومی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ اول): 31.1369 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت).
بالای عنوان: داستان.
این کتاب، داستان صبر و استقامت مادر پیری به نام ننه سکینه است که صبورانه شهادت فرزندش احمد را تحمل میکند و به امید بازگشت پسر دیگر خود، محسن، چشم به در میدوزد. در این دوران، شوهر بیمار وی نیز
[ صفحه 448]
دعوت حق را لبیک میگوید. روزی به او خبر میدهند که نام فرزند وی را در لیست اسرای آزاد شده دیدهاند. ننه سکینه با امید و آرزوی فراوان خانه را آب و جارو کرده، به استقبال پسرش میرود. اما با آزادهای به نام «محسن عرفان» روبهرو شده، متوجه میشود که فقط تشابه اسمی بین او و پسرش موجود بوده است. پس از دقایقی، آن آزاده به یاد میآورد که «محسن بزرگه»، پسر ننه سکینه، بیسیمچی بوده و را علیرغم شکنجههای دشمن اطلاعات محرمانه را به آنها نداده است؛ لذا دشمنان وی را شهید کردهاند. مادر پیر با شنیدن این خبر، به شوق پیوستن به عزیزان خود، جان به جانآفرین تسلیم میکند.
فقط به زمین نگاه کن
محمدرضا کاتب؛ زیر نظر محمدقاسم فروغی جهرمی.- تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی زمینی، معاونت تبلیغات و انتشارات، مدیریت انتشارات، 1372.
ص.- (مجموعه آثار و ارزشهای دفاع مقدس؛ داستان: 6).
درجهی تیمساری یک عراقی به سبب شکست از ایرانیها به سرگردی تنزل یافته است. به درخواست خودش، به عنوان بازجوی اسرای ایرانی انتخاب میشود. او قصد انتقام گرفتن از اسیران ایرانی را دارد. تیمسار سابق و سرگرد فعلی از هر اسیر میپرسد: «آیا در زرباطیه بوده است؟» و پاسخ هر چه باشد، اسیر، مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. او در برابر اسیر شانزده سالهای که در برابرش مقاومت کرده و از بوته آزمایش سربلند بیرون آمده است، احساس حقارت میکند. آخرین اسیر، پیرمردی است همسن و سال سرگرد که او را تحت تأثیر قرار میدهد، به حدی که با او همغذا میشود. ولی زمانی که آجودانش، خبر آمدن دوستان سرگرد، (افسران عالیرتبهی ارتش) را برای بازگرداندن درجههایش به او میدهد، سرگرد دستور اعدام پیرمرد را میدهد و تلاش ستوان جوان و پاکدل بیثمر میماند. پیرمرد میرود، ولی تأثیر عمیق او در دل سرگرد و ستوان بر جای میماند.
قرن شیطان
نوشته میهن متاله.- شیراز: نوید شیراز، (چاپ اول): 200.1375 ص.، عکس.
نویسندهی این کتاب، زنی ایرانی است که در کلاسهای مبارزه با بیسوادی سواد آموخته و موفق شده است داستانی بنویسد که بیانگر رویدادهای انقلاب تا جنگ تحمیلی است. او یکی از زنانی است که توانستهاند با تمام مشکلات مبارزه کنند و خود را به درجات عالی برسانند. این داستان، حکایت پیرمردی است که با خانوادهاش در دهکدهای زندگی میکند که زیر آتش دشمن و مورد تجاوز آنان قرار گرفته است. در خلال داستان، کمک برادران بسیجی به این دهکده، تجاوز بعثیها به عروس و نوهی پیرمرد، خیانت بنیصدر به کشور و همکاری او با امریکا، دفاع مردم با سادهترین وسایل در برابر نیروهای عراقی، قتل عام مردم بیگناه، به رگبار بستن مزدورهای عراقی توسط پیرمرد، استفاده از بمبهای شیمیایی برای جلوگیری از پیشروی نیروهای ایرانی، توطئهها و نیرنگهای غرب علیه اسلام شرح داده شده است. همچنین بسیاری از وقایع دوران انقلاب و پس از آن نیز ذکر شده است.
کژال
نویسنده مرضیه شهلایی؛ ویراستار هادی عرفانیان.- مشهد: معاونت ادبیات کنگره بزرگداشت سرداران شهید و 23 هزار شهید استان خراسان (لشکر پیاده 5 نصر)، (چاپ اول): 108.1379 ص.
طراح روی جلد: سعید بابایی.
شمارگان: 3000 نسخه.
داستان درباره دختری کرد به نام «کژال» است که قرار است با رزمندهای از ولایت خود ازدواج کند. اما در همین
[ صفحه 449]
حین، قادرخان -سردستهی ضد انقلاب و از خوانین گذشته - اصرار دارد تا کژال را به عقد خود درآورد. سرانجام با زور تفنگ،کژال را مجبور به ازدواج میکنند اما در شب جشن عروسی، کژال متوجه میشود که افسر عراقی با قادرخان دربارهی کمین و حمله به نیروهای پاسدار منطقه سخن میگوید. او از دست قادرخان گریخته، با سختی و مشقت خود را به نیروهای پاسدار - که فاروق نامزدش در آنجاست میرساند و ماجرا را بازگو میکند. در پایان داستان، قادرخان به دست فاروق کشته میشود و آنها زندگی مشترکی را آغاز میکنند. در متن داستان از شهادت سردار کردستان، کاوه، مطالبی نقل شده است.
کودک و طوفان
نوشته حسین فتاحی.- تهران: برگ، (چاپ دوم): 127.1368 ص.
طراح روی جلد: مجید قادری.
شمارگان: 11000 نسخه.
ماجرای داستان به روزهای قبل از آغاز رسمی جگ مربوط میشود؛ زمانی که جمعی از سلطنتطلبان با اجتماع در خانهی سرهنگ جهانگیری - خلبان اخراجی ارتش - سعی دارند کودتایی انجام دهند و با هماهنگی گروه بختیار، پالیزبان و عدهای از افسران مخالف و فراریهای ارتش با حرکات ایذایی و حملات هوایی ارتش عراق در شهرهای مرزی و انفجار لولههای نفت در نزدیکی شهرهای اهواز و آبادان، زمینهی براندازی حکومت اسلامی را فراهم سازند. در پی فهمیدن پسر جهانگیری و گزارش دادن به معلم مدرسه و در پایان، با کمک خود سرهنگ جهانگیری (که از کردهی خویش درخصوص کمک به سلطنتطلبان پشیمان شده است) تمامی اعضای گروه مبوطه و دیگر افسران کودتاگر توسط نیروهای سپاه دستگیر میشوند و سرهنگ جهانگیری نیز از این بابت مورد عفو قرار میگیرد. کودتا نیز نافرجام مانده، سرگرد امیری (افسر دیگر مرتبط با داستان که مورد ترور باند کودتاگر قرار گرفته است) جان سالم به درمیبرد.
کودکیهای زمین
جمشید خانیان، به اهتمام شورای ادبیات مقاومت.- تهران: نشر صریر، 1376.
120 ص.- (ادبیات دفاع مقدس: داستان؛ 2)
این کتاب، داستان بلندی دربارهی یک نوجوان آبادانی است. عروسی خواهر و جدایی از او، شروع داستان است و آغاز جنگ و حملهی دشمن به آبادان و بمباران آنجا، ادامهی آن. در این بین، قهرمان داستان، برادر خود را (که دو سال از او بزرگتر است) گم میکند و به دنبال او میگردد. نویسنده از نگاه این نوجوان، مهاجرت ساکنان آبادان، گلولهباران و بمباران شهر و اوضاع جنگ را شرح میدهد و خواننده را با این شرایط بحرانی آشنا میکند. نوجوان تصمیم میگیرد به دنبال برادر به خرمشهر برود. به زحمت و به دور از چشم دیگران، خود را به خرمشهر میرساند و شاهد مبارزه و جهاد مردم خرمشهر در همان روزهای آغاز جنگ میشود. نویسنده، از زبان نوجوان، شهادت رزمندهای را به تصویر میکشد. خروج او از شهر و مسائل دیگر نیز در ادامه بیان شدهاند. در انتهای کتاب، دو برادر در جبهه یکدیگر را مییابند، ولی گلولهی دشمن برادر را برای همیشه از او جدا، و او را راهی بیمارستان میکند.
گردان چهار نفره
احمد دهقان.- تهران: نشر صریر، کتابهای شهید فهمیده، (چاپ اول): 1378.
103 ص.- (نشر صریر، رمان؛ 1).
طراح روی جلد کیانوش غریبپور.
[ صفحه 450]
شمارگان: 3000 نسخه.
داستان، ماجرای چهار رزمنده - علی:، حسن، سعید و ناصر - است که در واحد اطلاعات و عملیات خدمت میکنند. چند روز قبل از عملیات، به علت بمبارانهای مداوم دشمن، آنها مأمور بررسی نهایی استحکامات دشمن و آگاهی از اطلاع یا بیاطلاعی دشمن از عملیات در حال وقوع، و عازم گشت و شناسایی پشت جبههی دشمن میشوند. آنها در دو گروه به عمق میدانهای مین دشمن میروند. در اثر اتفاقی، دشمن از وجود سعید و ناصر خبردار میشود. در درگیری، سعید از ناحیهی شکم و پا مجروح میشود. حسن به کمک آنها رفته، با راهنمایی یاری دکتر مستقر در خطوط خودی به مداوای سعید میپردازند. پس از جنگ و گریزهایی در خطوط دشمن، با شروع عملیات، علی و نیروهای دیگر به یاری آنها میشتابد و سعید را به پشت جبهه منتقل میکنند.
گلاب خانم
قاسمعلی فراست.- تهران: قدیانی، کتابهای بنفشه، (چاپ اول): 262.1374 ص.- (رمان: 2). شمارگان: 6000 نسخه.
«موسی» رزمندهای است که قرار است در نیمه شعبان با «گلاب خانم» ازدواج کند. همه چیز جهت مجلس عروسی مهیا است. مهمانها هم میآیند ولی از موسی خبری نیست. او ناپدید شده است. پدر به جستجوی وی به جبهه میرود و عاشق جبهه میشود و عاشق جبهه میشود. رسول هم که قرار بود با خواهر گلاب خانم (گلی) ازدواج کند، ولی چون شیمیایی شده است، علیرغم علاقه شدیدش به گلی، ازدواج را به عقب میاندازد. سرانجام موسی که دچار فراموشی شده و در عین حال نیمی از صورتش سوخته و شکلی دلخراش یافته است، پیدا میشود. او پس از بازیافتن حواس خود، به سبب وضعیت صورتش نمیخواهد با گلاب ازدواج کند. سرانجام فداکاری و عشق و علاقهی بیشائبه این دو خواهر، دو داماد را بر سفرهی عقد مینشاند. میرزا، پدر موسی، نیز به سراغ عشق خود، جبهه میرود. در جای جای داستان نشانههای ایثارگری، ایمان خللناپذیر رزمندگان و پاکی و صفای باطنی آنها در برابر دنیاپرستی، شک و تردید و تزلزل افراد دیگر خودنمایی میکند.
گل صخره کنار
مرضیه آزموده (نور موسوی).- تهران: قطره، 191.1376 ص.
قهرمان داستان، دختری است به نام مریم که در خارج از کشور درس پرستاری میخوانده است. او با شروع جنگ، تحصیلات خود را نیمهتمام میگذارد و با هدف خدمت به جانبازان به ایران بازمیگردد و در آسایشگاه آنها شروع به خدمت میکند. طی سلسلسه حوادثی عاشق «احسان» (نویسندهای جانباز) میشود که فکر میکند توجه مردم به جانبازان و معلولین جنگ فقط از روی ترحم است. یکی از دکترها نیز عاشق مریم میشود و نازنین (دوست مریم) هم عاشق این دکتر! دکتر با نازنین ادواج میکند، ولی با دیدن مجدد مریم، نازنین را رها میکند. نازنین به جنون مبتلا میشود. دکتر از مریم خواستگاری میکند، ولی طرد میشود. «احسان» شدیدا عاشق مریم است ولی فکر ترحم آزارش میدهد. او قصد نابودی خود را دارد که مریم با فداکاری وی را نجات میهد وثابت میکند که عشق او از روی ترحم نیست و زندگی جدیدی آغاز میشود.
گلهای یخی: رمان
نوشته محمد حنیف؛ ویراستار احمد بروجردی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ اول): 131.1377 ص.- (کارگاه قصه و رمان).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: The Icy Flowers: a novel
[ صفحه 451]
طراح روی جلد: مهدی رزمی.
بهزاد (قهرمان داستان) میخواهد با پرستو، (همکلاسی خود، که در دانشگاه رشته تاریخ میخواند) ازدواج کند. پدر پرستو که در تهران حجرهدار فرش و از افراد ثروتمند است، به او میگوید که برای ازدواج باید قید جبهه و جنگ را بزند و در تهران زندگی کند. مادر بهزاد در بروجرد زندگی میکند و خانوادهی بهزاد از جنگزدگان خرمشهر هستند. در ماجرای ازدواج او، شخصیتهایی چون نسترن، عبدالله و حبیب و... دخالت میکنند؛ کسانی که با گذشته و دوران کودکیاش پیوند دارند. پس از جریاناتی، سرانجام بهزاد با پرستو ازدواج میکند. در پایان داستان، حبیب به شهادت رسیده و بهزاد مجروح شده است که به علت جراحت چشمانش در بیمارستان مورد عمل قرار میگیرد.
گنجشکها بهشت را میفهمند
حسن بنیعامری؛ به اهتمام شورای ادبیات مقاومت.- تهران: نشر صریر، (چاپ اول): 415.1376 ص.- (ادبیات دفاع مقدس: رمان؛ 7).
«آعلیجان میر معیر» با همسر خود - هانیا - زندگی میکند. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به عنوان غواص در جنگ شرکت میکند و به شهادت میرسد. هانیا، بعد از مدتی، با مردی به نام آقای فریور ازدواج میکند. این وضع ادامه مییابد تا این که یک روز به هانیا تلفن میشود و شخص تماس گیرنده، خود را آعلیجان معرفی میکند. تعجب هانیا برانگیخته میشود. پس از تلاشهای فراوان مشخص میشود که این فرد، «علیشاه» - برادر آعلیجان - است که بر خلاف آعلیجان، گذشتهی خوبی نداشته است و دختری به نام راحله (که هماکنون دختر آعلیجان شناخته میشود) دختر علیشاه است. وی اعلام میکند که سعی خواهد کرد زندگی هانیا را خراب کند ولی در این راه هرگز موفق نمی شود و....
گیسو
مؤلف قاضی ربیحاوی.- تهران، قاضی ربیحاوی، (چاپ اول): 239.1372 ص.
شمارگان: 1000 نسخه.
این کتاب، یک رمان است که برخی شخصیتهای آن تا حدودی با دفاع مقدس ارتباط دارند. خلاصه داستان چنین است: اردشیر، ناخواسته توسط دوستانش به مسائل سیاسی کشیده شده است. پس از تحمل مدتی زندان، از گذشتهی خود پشیمان شده و به فکر خودکشی افتاده است. فردوس - همسرش - سعی دارد با متوسل شدن به وجود فرزندانش، زندگی او را تغییر دهد. در همین زمان، مینو (خواهر دوست دختر قدیمی اردشیر) پیدا میشود. او از اهالی خرمشهر و جنگزده است و به سبب اختلاف با همسر خویش، توان ادامهی زندگی با او را ندارد. وجود او بر مشکلات اردشیر میافزاید، بهمن، (دایی فردوس) که رزمنده و جانباز است، سعی میکند با نصیحتهای خویش را نجات دهد. مینو خود را میکشد. اردشیر نیز بارها اقدام به خودکشی میکند، ولی موفق نمیشود. در پایان، اردشیر با عشق سابق خود، (فرخنده؛ که خواهر مینو است) روبهرو میشود و از او میخواهد با هم ازدواج کنند. ولی فرخنده اکنون دختری به نام گیسو دارد و - اگرچه شوهرش مدتها پیش فوت کرده است -قبول نمیکند تا با اردشیر زندگی جدید را از سرگیرد.
لیلا
نویسنده مرضیه شهلایی؛ ویراستار هادی عرفانیان.- تهران: شادرنگ، (چاپ اول): 1380.
103 ص.- (کنگرهی بزرگداشت سرداران شهید و بیست و سه هزار شهید استان خراسان).
طراح روی جلد: سعید بابایی.
[ صفحه 452]
کتاب حاضر داستان دختری به نام لیلا، از یک خانوادهی ثروتمند است که پدرش، پس از فوت مادر، با زنی به نام طلعت، ازدواج کرده است. طلعت میخواهد لیلا را وادار کند تا با خواهرزادهی از فرنگ برگشته خود - فریبرز - ازدواج کند و از این راه دارایی پدری لیلا را تصاحب کند. اما لیلا عاشق پسر مومن ولی فقیری به نام حسین است که در دانشگاه تدریس میکند. پدر حسین توسط رژیم پهلوی به شهادت رسیده است. پس از درگیریهای فراوان، طلعت و پدر لیلا که مایل به ازدواج او با حسین نیستند، او را از خانه میرانند. او با حسین ازدواج میکند و صاحب فرزندی میشود. با شروع جنگ، حسین به جبهه میرود و شهید میشود. لیلا با سختیها میسازد و آبروی شوهر خود را حفظ میکند. پس از مدتی پدر وی او را مییابد و بالاخره با اصرار پدر، او به خانه خویش بازمیگردد و زندگی جدیدی را با پسر خود آغاز میکند.
مادر
محمود گلابدرهای.- تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)، (چاپ اول): 61.1381 ص.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: The Mother
شمارگان: 3000 نسخه.
داستان دربارهی زینبالسادات - مادر «عزیز» - است. «عزیز» کارگر سادهی مکانیک بوده و قصد ازدواج با دختری به نام مریم را داشته است که به شهادت میرسد. پس از شهادت عزیز، مادرش، شبها را زیر چادر کوهنوردی او، بر مزار پسرش میگذارند و مخالفتهای مأموران و نگهبانان بهشت زهرا و اصرار خانوادهی شهدا برای انصراف او از تصمیمش کارگر نمیشود تا این که شبی پسرش را در خواب میبیند. عزیز به مادر میگوید که به سبب ماندن او بر سر مزار، از شرکت در کاروان کربلا به همراه مرحوم طالقانی مرحوم شده است (هر هفته، شهیدان به زیارت حرم امام حسین (ع) میروند). و توضیح میهد که او مسؤول حفاظت مادر از سگهای هار و دزدان و اشرار است. مادر شهید پس از شبها، خاطرات دوران کودکی و زندانی شدنش در زمان رژیم پهلوی و برخورد ساواک را با او (که منجر به کتک خوردن و مجروحیت او شد)، مرور میکند.
مادر با سرفههایش
تالیف عبدالمجید رحمانیان.- تهران: امید آزادگان، (چاپ اول): 60.1380 ص.
شمارگان: 2000 نسخه.
این کتاب، شرح زندگی زنی است که صبورانه و با ایمان و اخلاص فرزندانی را تربیت کرده است که هریک مایهی افتخار بودهاند. او در سن سیزده سالگی ازدواج کرده، صاحب هشت فرزند میشود. یکی از فرزندان وی در دوران دفاع مقدس در نبرد حق علیه باطل شرکت کرده، مجروح میشود و با وجود چندین ترکش در بدن، سرانجام به کار کشاورزی مشغول میشود. فرزند دیگر - که نویسندهی کتاب است - مدتها در جبهه بوده، در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس شرکت میکند. او در عملیات بیتالمقدس اسیر میشود و با آزادگان به ایران بازمیگردد. نویسنده در سراسر کتاب از کارها و فعالیتهای مادر خود - مانند پختن نان، شرکت در امور کشاورزی و انجام عبادات - صحبت میکند.
مادر، شهادت فرزندت مبارک: صحنههایی از روزها و شبهای انقلاب، روزها و شبهای خون و شهادت در یکی از محلههای جنوب تهران
نوشته فهیمه خدادوست، مقدمه از مهدی مشایخی.- تهران: قدیانی، (چاپ سوم): 61.1362 ص.
[ صفحه 453]
شمارگان: 15000 نسخه.
داستان کتاب دربارهی فردی است به نام محسن که قبل از انقلاب به علت فقر و تنگدستی به شهر تهران میآید و در جریان حوادث قبل از انقلاب قرار میگیرد. وی در کتابخانه، تصادفا، به یک کتاب سیاسی برخورد میکند و پس از مطالعهی آن با دیگر دوستان و همکلاسان خود (چون حمید و کاظم) به صف انقلابیون میپیوندد. در جریان درگیری هفده شهریور، کاظم به شهادت میرسد. محسن در درگیری با نیروهای رژیم از ناحیهی کمر تیرخورده، فلج میشود. پس از پیروزی انقلاب و درگیریهای کردستان، حمید به سپاه پیوسته و در پاوه به شهات میرسد و داستان نیز با تشییع پیکر حمید بر مزار وی پایان یابد.
مدار جنون
حسین مالکی.- شیراز: راهگشا، 125.1377 ص.
طرح جلد: احمد ارشاد.
عنوان روی جلد: رمان مدار جنون.
شمارگان: 3000 نسخه.
داستان حاضر شامل ماجراهای فردی است به نام یوسف که از زمان تولد در خرمشهر تا زمان جنگ ایران و عراق با حوادثی غیرعادی روبهرو میشود. وی با شخصیت نامتعادلی، به نام هانی، روبرو میشود که قبل از انقلاب به خاطر زندگی نکبتبار خود، همیشه به فکر انتقام و کشتن یوسف بوده است. یوسف راه علم و دانش را پیش میگیرد و با وجود حوادث متعدد عشقی و دسیسههای زنان (به خاطر چهرهی زیبایش)، به فردی مدیر و انسانی فرهیخته تبدیل میشود که در دامان مادر تربیت شده است. اما هانی - که مادرش توسط پدر کشته شده و پدرش نیز خودکشی کرده است - فردی لاابالی و مشروبخوار میشود که در پایان داستان، پس از انقلاب و شروع جنگ تحمیلی، با وجود نابینایی، خود را به یوسف میرساند تا او را بکشد؛ ولی با اصابت موشک کشته میشود.
مسیح کردستان (داستان واره): یادمان سردار سرلشکر پاسدار محمد بروجردی فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء
[به کوشش حسن فتاحی؛ نظارت محمدرضا مصطفوی].- تهران: نشر سامیر؛ محدث، (چاپ اول): 318.1378 ص.
شمارگان: 3000 نسخه.
این کتاب داستانوارهای است از زندگی «شهید محمد بروجردی» و شرح زندگی او از پنج سالگی تا زمان شهادت. محمد بروجردی در سال 1333 در یکی از توابع شهرستان بروجرد به نام «دره گرگ» به دنیا آمد. محمد پس از پایان تحصیلات ابتدایی به علت نداشتن امکان پرداخت شهریه، ترک تحصیل کرده، مشغول کار میشود و دوران فعالیت انقلابی او نیز آغاز میگردد. او در سن نوزده سالگی ازدواج میکند و به خدمت وظیفه میرود. سپس فرار کرده، برای دیدار امام راهی عراق میشود که دستگیر میشود. مدتی در زندان به سرمیبرد و پس از آزادی در انقلاب نقشی فعال بر عهده میگیرد. بعد از پیروزی انقلاب، به سامان دادن نیروهای نظامی میپردازد. سپس به علت ناآرام بودن اوضاع کردستان، به آنجا میرود و به سرکوب ضدانقلاب میپردازد. در نهایت، در سهراهی نقده، نرسیده به پادگان شهید شاهآبادی، مظلومانه به شهادت میرسد.
[ صفحه 454]
ملاقات در شب آفتابی: رمان
علی موذنی.- تهران: قدیانی، 152.1374 ص.- (رمان؛ 4).
طراح روی جلد: بهزاد غریبپور.
شمارگان: 5500 نسخه.
داستان این کتاب، داستانی است که به گفته نویسنده همه شخصیتهای آن واقعی هستند. شخصیت اصلی داستان شخصی به نام «کریم» است که برای تأمین معاش به شغل دوم پیاده کردن محتوای نوارهای خاطرات جانبازان اشتغال دارد. کتاب در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول: متن بازنویسی شده مصاحبه با جانباز 70%، «حجت کیانی» است. این جانباز ابتدا خاطراتی از دوران کودکی خود را بیان کرده، به آشنایی با شهید حسامالدین، گنجی اشاره میکند. حسام معلم امور تربیتی او بود و حجت شیفته اخلاق پسندیده او شده بود به گونهای که میخواست با او به جبهه برود ولی سبب کمی سن در آن زمان نتوانسته بود. پس از شهادت حسام، حجت به جبهه رفته، مجروح میشود. بخش دوم کتاب متن بازنویسی شده مصاحبه با جانباز 70%، «اکبر حسینی»، از اهالی شوشتر است که در جبهه مجروح شده بود. او از فداکاریها و وفاداری همسر خویش سخن میگوید. در ادامه کریم که تحت تأثیر این شغل خود متحول شده است سبب آشنایی این دو جانباز با یکدیگر میشود.
موی شیطان
نوشته سیروس صالحپور.- [تهران]: پروا، (چاپ اول): 136.1375 ص.
عنوان روی جلد: موی شیطان: عملیات جاسوسی در رابطه با جنگ تحمیلی.
شمارگان: 3000 نسخه.
این داستان قبلا در مجله علمی آموزشی پردیبس به صورت پاورقی منتشر شده است.
مندرجات: بخش اول، طرح زنگولهی طلابی - بخش دوم، شرکت توالکترونیک. بخش سوم، باشگاه کلاغهای پیر. بخش چهارم، طرح موی شیطان. بخش پنجم، طرح صید دام. بخش ششم، چراغ سبز.
این کتاب مربوط به انقلاب اسلامی ایران و آشفتگی وضع اطلاعات در اوایل انقلاب است. روسها به راحتی میتوانستند از اوضاع ایران اطلاعات به دست آورند و پایگاه اطلاعات الکترونیکی آمریکا در ایران نیز نابسامان بود. با اشارهی آمریکا، عراق به ایران حمله کرد و جنگ ایران و عراق آغاز شد. عراق با علم به این که ایران شهرهای مذهبی را بمباران نمیکند، نیروهای خود را در نجف و کربلا و... گردآورد. داستان این کتاب ماجرای یک جاسوس روسی است که در عراق جاسوسی میکند و «کا.گ.ب.» او را به عنوان پسر گمشدهی یک فرد با نفوذ آمریکایی، برای جاسوسی به آمریکا میفرستد و عراق با اطلاع از این موضوع، از جاسوس میخواهد برای آنها نیز جاسوسی کند. پس از رفتن او به آمریکا، عملیات به خوبی پیش میرود ولی در اواخر کار، جاسوس بنا به دلایلی خود را لو داده، مقیم آمریکا میشود و عملیات نیمهتمام میماند و تمامی این اتفاقات با جنگ ایران و عراق (دورانی که آمریکا اطلاعات کافی را در اختیار عراق میگذاشت) مقارن بوده است.
مهمان مهتاب
فرهاد حسنزاده؛ به اهتمام شورای ادبیات مقاومت.- تهران: صریر، 1375.
292 ص.- (ادبیات دفاع مقدس، رمان؛ 2).
شمارگان: 5000 نسخه.
«مهمان مهتاب»، داستان یک خانوادهی آبادانی و سرگذشت آنها در روزهای اولیهی جنگ است. پسر بزرگتر خانواده در آبادان مانده، بقیهی خانواده به ماهشهر میروند و با وانت خانوادهی عمهی خود (که آنها هم آبادانی هستند) به اصفهان میروند. از دو برادر دوقلوی خانواده، یکیشان به آبادان بازمیگردد و دیگری همراه خانواده میرود. اتفاقات دوران مسافرت و اقامت اجباری دو خانوادهی جنگزده در شهرک تازهساز پلایشگاه، بازگشت برادر به
[ صفحه 455]
آبادان و اطلاع از شهادت برادر بزرگتر، ویران شدن خانهی معلم، بردن همسر حامله معلم به شیراز (نزد خالهاش)، بازگشت خانواده (بعد از ماجراهایی) به آبادان، شرکت دو برادر دوقلو در جنگ، قطع شدن دست معلم در جنگ، سوختن یکی از برادران در انفجار کوکتل مولوتف ولی زنده ماندن او و سرانجام آشتی کردن دو برادر با هم، وقایع این داستان را تشکیل میدهند.
ناگفتههایی از جنگ
مؤلف محمدصالح اسدی؛ ویراستار یوسف غلامی.- قم: ابرار، (چاپ اول): 1377.
64 ص.
شمارگان: 3000 نسخه.
مندرجات: آغاز آشنایی؛ شروع جنگ؛ سخنان هدایتگر؛ فراری سرنوشتساز؛ غربت در وطن؛ دریای غم؛ در محاصره دشمن؛ دزدان ناموس؛ انتقام غیوران؛ صدای آشنا؛ فراق یار؛ کوی دوست؛ طالبان معرفت؛ عروج غریبانه.
کتاب حاضر سرگذشت داستانگونهی یک نظامی عراقی است که غیرت اسلامی و شیعه بودنش به او اجازه نمیدهد در صف دشمنان اسلام قرار گیرد. او که «فائز کاظمالرشید» نام دارد و نام مستعارش «عبدالجلیل» است، از ارتش عراق میگریزد و خود را به سپاهیان ایرانی تسلیم میکند. در این کتاب، خاطرات و سرنوشت این پناهندهی عراقی به تصویر کشیده شده است. عبدالجلیل در عملیاتهای مختلفی شرکت داشت و عضو تیپ 33 المهدی بود. این نظامی عراقی در عملیات والفجر یک در تپهی 175 به شهادت رسید. در جریان انتفاضهی عراق، رژیم عراق بعث، پدر و سایر اعضای خانواده این شهید را از عراق بیرون کرد و آنها هنگام نگارش کتاب در جمهوری اسلامی ایران زندگی میکردهاند.
نخلهای بیسر
قاسمعلی فراست.- تهران: امیرکبیر، (چاپ اول): 216.1367 ص.: مصور.
این کتاب در سال 1363 نیز توسط مؤسسه انجام کتاب در 275 صفحه منتشر شده است.
کتاب داستان دلاورانی است که در فتح خرمشهر جان باختند. ناصر، فرزند بزرگ خانواده، با شروع جنگ، رضایت پدر و مادر را میگیرد و به جبهه میرود. یک بار مجروح میشود و مجبور میشود که مدتی در بیمارستان باقی بماند، ولی قبل از فرارسیدن زمان مرخص شدن از بیمارستان، با اصرار از بیمارستان بیرون آمده به جبهه - به سوی خرمشهر - میشتابد. عملیات فتح خرمشهر آغاز میشود. سوم خرداد فرامیرسد. مادر ناصر منتظر تلفن ناصر و در حال خواندن قرآن است که تلفن به صدا درمیآید. مادر گوشی را برمیدارد. صالح، یکی از همرزمان ناصر، میگوید: «تا چند دقیقهی دیگر همهی ایران، شاید هم همهی دنیا، خواهند فهمید که خرمشهر آزاد شده است». مادر در حال خنده، اشک میریزد. میخواهد سخن بگوید، اما شادی امانش نمیدهد. بریده بریده میگوید: «دیگه حالا اگر ناصر هم شهید بشود غمی ندارم» و از آن طرف، صالح میگوید که: «پس... ناصر هم شهید شده است».
نشانههای صبح
نوشته ابراهیم حسنبیگی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، کارگاه قصه و رمان، (چاپ اول): 240.1376 ص.
طراح روی جلد: احمد آقا قلیزاده.
بالای عنوان: رمان نشانههای صبح.
[ صفحه 456]
شمارگان: 3300 نسخه.
رضا، حسین و سعید، سه خبرنگار، برای ثبت و ضبط اخبار درگیریهای پاوه، عازم منطقه میشوند. رضا و حسین با رگبار مسلسل نیروهای حزب دمکرات، قبل از رسیدن به شهر پاوه، شهید میشوند و سعید اسیر میشود ولی پس از اطمینان از خبرنگاری او، رهایش میکنند. او که به شدت ترسیده است، در بیمارستان پاوه جریان را برای افراد بازگو میکند و میخواهد به تهران بازگردد ولی دموکراتها در حملهای، بیمارستان را تصرف میکنند و همه، حتی مجروحان را میکشند و سر میبرند. فرماندهی نیروهای مهاجم از سعید میخواهد که خبر پیروزی دمکراتها - و حتی سربریدن پاسداران - را تهیه کند و برای تضعیف روحیهی پاسداران ببرد. او فیلم میگیرد و قصد فرار دارد که با دکتر چمران و تیمسار فلاحی برخورد میکند. پاوه از چنگ دموکراتها خارج میشود. سعید مجروح شده، دوربینش زیر آوار میماند. ولی او در این امتحان، خود را به دست میآورد.
نصف کشتی؟ نصف دریا
ویراستار ف. باقری.- تهران: کوثر، 54.1377 ص.
شمارگان: 5000 نسخه.
در این داستان، دشمن به مواضع نیروهای خودی نفوذ کرده و همه نیروها کشته شدهاند. در بین کشتهها، پسرکی مجروح - که بیش از چهارده یا پانزده سال ندارد - در سینهکش خاکریز به پشت افتاده است. دو سرباز دشمن او را سیبل خود قرار داده، مرحله به مرحله، با شرطبندی به سوی او تیراندازی میکنند. جایزهی این مسابقه را هم، چشم مصنوعی پسرک قرار دادهاند. عاقبت، ضمن مسابقه، سرباز مو کوتاه در چهرهی پسرک خیره شده، به یاد برادر کوچک خود، (که همسن پسرک است) میافتد و از ادامهی مسابقه طفره میرود. سرباز مو بلند برندهی مسابقه میشود و چشم مصنوعی پسرک را از حدقه بیرون میآورد، ولی پس از چند لحظه از عمل خود پشیمان شده، چشم مصنوعی را در کاسه چشم او قرار میدهد و متوجه میشود که پسرک قالب تهی کرده است. او نیز نمیتواند چشم از پسرک بردارد. آفتاب سوزان بر صورت پسرک میتابد. سرباز کلاهش را روی صورت پسرک میگذارد و خطاب به او میگوید: «تو هم بیخیال شو دیگر!».
نفر پانزدهم
نویسنده جهانگیر خسروشاهی.- تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی هوایی، معاونت فرهنگی، (چاپ اول): 108.1367 ص.: مصور.
شمارگان: 5000 نسخه.
این داستان، بر اساس وقایعی نوشته شده است که در سالهای 1358 تا 1360 در غرب کشور اتفاق افتاد «حسام»، سرباز پاسداری است که به خواست خود برای مأموریتی به کردستان اعزام میشود، مأموریت خود را انجام میدهد و به تهران بازمیگردد. پس از مدتی به سسنندج میرود و محمد بروجردی او را برای تهیهی اسلحه میفرستد. این کار نیز انجام میشود ولی دستور خلع سلاح از حکومت موقت میرسد. در راه انجام این مأموریت، حسام اسیر ضدانقلاب میشود. او خود را با نام «حاجحسن» معرفی میکند. او را با دیگر اسیران، زندانی میکنند. داستان با شرح ساختن زندان جدید، شروع جنگ و تلاش برای آزاد کردن وی ادامه مییابد و در پایان، حسام با شش نفر از افراد آنها مبادله و آزاد میشود.
[ صفحه 457]
نه آبی، نه خاکی
علی مؤذنی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، دفتر ادبیات و هنر مقاومت، (چاپ اول): 198.1375 ص.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: No Water, No Land
بالای عنوان: رمان.
در رمان «نه آبی، نه خاکی» رزمندهای به نام سعید مرادی، با نوشتن خاطرات خود، درواقع به آرزویش که نویسندگی است، پاسخ میدهد. در ابتدا، این کار را از عهدهی خود خارج میداند. اما با تشویق یکی از دوستان، نوشتن خاطرات خود را از اعزام به جبهه - یعنی 25 دیماه 1363 - شروع میکند. در این روز سعید و همرزمانش به طرف مسجد جمکران و از آنجا به سوی اهواز و سپس به سوی مقصد اصلی، یعنی «آبادان، انرژی اتمی، مقر لشکر هفده علی بن ابیطالب در حاشیهی رود کارون»، هدایت میشوند. سعید طی این مدت خاطرات خود را یادداشت میکند. در روز عملیات، در زیر بارش خمپارهها، سعید، با اصابت تیر دشمن به قلبش و با برآوردن فریاد اللهاکبر شهید میشود. دفترچهی خاطرات سعید را رزمندهای به نام اکبر شاهدی پیدا کرده، آن را (به درخواست خود سعید، که در نوشتههایش به آن اشاره کرده بود) برای یکی از دوستان سعید - یعنی ابراهیم رحمانی - میفرستد تا توسط او، خانوادهاش از خاطرات، وصیتنامه و حتی شهادت او مطلع شوند.
نیاز
قاسمعلی فراست؛ به اهتمام شورای ادبیات مقاومت.- تهران: نشر صریر، (چاپ اول): 1378.
206 ص.- (ادبیات دفاع مقدس، رمان؛ 10).
شمارگان: 5000 نسخه.
داستان درباره دختری به نام نیاز است که پدرش زندانی است ولی خانواده برای ناراحت نشدن نیاز، (به دروغ) به او میگویند که پدرش بدون خداحافظی با کامیون حمل هدایای مردمی به جبهه رفته است. نیاز در مدرسه به دوستان، معلم و مدیر میگوید که پدرش در جبهه است. حتی با همشاگردیهایی دوست میشود که پدرهایشان در جبهه است، ولی از دریافت نکردن نامهای از پدر یا نداشتن عکسی از او در جبهه بسیار دلگیر است. مدیر و معلمان مدرسه به دیدار مادر نیاز میروند و حالات لیلا، مادر نیاز، را به تواضع و خلوص نیت او نسبت میدهند. پدر نیاز پس از ماجراهایی که در ملاقات با لیلا در زندان برایش روی میدهد و شنیدن آرزوی نیاز برای داشتن پدری رزمنده و بر اثر رخدادهای زندان، متحول میشود و پس از آزادی از زندان، قبل از رفتن به خانه، راهی جبهه میشود تا منطقه را ببیند و نیاز نیز به وجودش افتخار کند.
نیمههای فراموشی، بارسلون 92
[نویسنده]: مهرداد غفارزاده؛ ویراستار: فریدون عموزاده خلیلی؛ عکس یوسف زینالزاده؛ اجرای طرح: حسن نیلچیان.- تهران: قدیانی، (چاپ اول): 1375.
368 ص.: مصور.- (رمان؛ 5).
حسام جانبازی است که در جبهههای نبرد حق علیه باطل فعالیت زیادی داشته و مدتها در اسارت به سر برده است. او در جنگ پای چپ خود را از دست داده و با پای مصنوعی زندگی میکند. او اکنون دانشجوی رشتهی عکاسی است. متأهل است و منتظر به دنیا آمدن فرزند خویش. وی به عنوان عکاس و خبرنگار مسابقات پاراالمپیک بارسلون در سال 1992 میلادی، به نام اسپانیا اعزام میشود و عکسهایی از مسابقات تیم والیبال ایران با دیگر تیمها تهیه میکند و گزارشهایی نیز از این مسابقات به ایران میفرستد. بالاخره نوبت مسابقهی تیم ایران با تیم آمریکا میرسد و تیم ایران برنده میشود. حسام گزارش این مسابقه را با خوشحالی تمام به ایران میفرستد. او پس از هفده روز همراه تیم به ایران بازمیگردد و به عنوان پایاننامهی دانشجویی خود، 25 حلقه فیلم خاطرهانگیز از مسابقات همراه میآورد.
[ صفحه 458]
هلال پنهان
علیاصغر شیرزادی؛ به اهتمام شورای ادبیات مقاومت.- تهران: نشر صریر، (چاپ اول): 1377.
100 ص.- (ادبیات دفاع مقدس، رمان؛ 9).
شمارگان: 5000 نسخه.
این کتاب در سال 1381 توسط نشر افق با فروست ادبیات امروز نیز به چاپ رسیده است.
داستان، با شرح صحنهی بمباران مجتمع آپارتمانی فرهنگیان و شهادت همهی اعضای یک خانواده آغاز میشود. در ادامهی محاصرهی عدهای از سربازان و افسران ارتش ایران در منطقهی هور و جادهی اهواز - خرمشهر شرح داده میشود. سپس وقایعی پیگیری میشوند که هنگام بازدید عدهای که کامیونی از هدایا برای رزمندگان آوردهاند. رخ میدهد، سرهنگ یارزاولی، مسؤول یگان محاصره شده، با عملی شهادتطلبانه کامیون مهماتی را که در تیررس دشمن بود، نجات میدهد. ستوانی که در تدارک ازدواج با همسر آیندهی خویش است، به شهادت میرسد. راوی در بازگویی داستان، به صفات و روحیات ممتاز سربازان و نظامیان ایرانی، علیالخصوص سرهنگ یارزاولی میپردازد. سرهنگ در پایان داستان به شهادت میرسد.
یک حرف قشنگتر بزن
نویسنده محمدرضا کاتب.- تهران: مؤسسه کتاب همراه، (چاپ اول): 1375.
66 ص.: مصور.- (ادبیات مقاومت: 3، شماره کتاب، 57).
شمارگان: 30000 نسخه.
سرگرد عراقی که مسؤول بازپرسی از اسرای جنگی است، هنگام بازجویی، خود را بسیار خونسرد و متین نشان میدهد، اما در برابر اسرای ایرانی و به خصوص نوجوان پانزده سالهای که در منطقهی بمو به اسارت گرفته شده، عصبانی میشود و او را مورد ضرب و شتم قرار میدهد. سپس پیرمرد شصت سالهای را جهت بازجویی نزد وی میآورند و در حالی که پیرمرد به لیوان آب و یخ درون آن زل زده است، سرگرد علتش را از او میپرسد. پیرمرد با خونسردی خبر از اعدام خود پس از آب شدن یخ درون لیوان میدهد و با وجود برخورد خوب سرگرد با وی، در نهایت، سرگرد از استقامت و پایداریش عصبانی شده، حکم اعدام او را - با وجود ثبت - نام او به عنوان اسیر در فهرست صلیب سرخ - صادر میکند و پیرمرد را میبرند تا اعدام کنند.
یه شب ماه میاد
نوشته مصطفی زمانینیا.- [بیجا]: مصطفی زمانینیا، (چاپ اول): 1369.
179 ص.
نقاشی روی جلد: بهمن فرمان.
خوشنویس: اخوین.
کتاب با شعری از «فدریکو گارسیالورکا» آغاز میشود. رزمندگان ایرانی در عملیاتی خاکی - آبی شرکت دارند و با پیشروی در مواضع دشمن، طی حوادثی، یک خلبان آلمانی را که در ارتش عراق خدمت میکند، به اسارت درمیآورند. رضا و عباس، دو رزمندهای که از نظر اعتقادی با هم مخالفند، با خلبان آلمانی روی ناوی هستند که ارتباطی با جایی ندارد و سوخت آن هم تمام شده است. رضا تحت تأثیر فرهنگ غربی است. او با خلبان آلمانی دوست میشود و او را آزاد میگذارد تا با دستگاه بیسیم با نیروهای عراقی تماس بگیرد. عباس که متوجه موضوع میشود، دستگاه فرستنده را از بین میبرد. بین عباس و رضا یک بحث عقیدتی درمیگیرد که در نهایت به نفع خلبان آلمانی تمام میشود. پس از ماجراهایی رزمندگان اسلام میرسند. رضا که متوجه اشتباه خود شده است، از عباس عذر میخواهد و خلبان را به پشت جبهه منتقل میکنند.
[ صفحه 459]
مجموعههای داستان
آب و آتش
نوشته محمد خسرویراد، حمیدرضا فردوسی؛ زیر نظر گروه قصه واحد ادبیات.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 56.1373 ص.
بالای عنوان: مجموعه داستان.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Water and Fire: A Collection of Stories.
مندرجات: آب و آتش؛ مودت؛ بیچاره پژواک؛ لکه؛ حسین دوغی / محمد خسرویراد؛ جائی مرزی نیست، ژنرال؛ آمده بودم پانزده روز استراحت کنم؛ تاکستان؛ وقتی او میگرید من میخندم؛ نامهای که هرگز پست نشده است؛ میگویند مغزم را این آفتاب لعنتی خراب کرده است / حمیدرضا فردوسی.
این کتاب، مجموعهی یازده داستان از دو نویسنده است، که از بین آنها، داستانهای زیر در ارتباط با جنگ تحمیلی است. «آب و آتش» در ارتباط با نظامیان ارتش بعث عراق است و اختلاف رفتار دو سرهنگ را هنگام حمله و پاکسازی شهر نشان میدهد. «جایی مرزی نیست، ژنرال» نشاندهندهی دستورات بیهوده و پوچی است که ژنرال صادر میکند و در نهایت در صحرایی که مرزی ندارد، تشنه و سر در گم باقی میماند. «آمده بودم پانزده روز استراحت کنم» داستان سربازی است که به مرخصی میرود، ولی در ایستگاه راهآهن هنگام هجوم مردم جهت سوار شدن به قطار، بچهای زیر پایش له میشود و او سر از آسایشگاه روانی درمیآورد و «وقتی او میگرید، من میخندم» داستان کشتار جمعی مردم دهکدهای به دست دشمن است.
آب و عطش: مجموعه داستان
به اهتمام دفتر هنر و ادبیات ایثار (بنیاد جانبازان)؛ ویراستار اصغر استاد حسن معمار.- تهران: بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، معاونت فرهنگی و اجتماعی و هنری، دفتر هنر و ادبیات ایثار، (چاپ اول): 149.1378 ص.- (مجموعه داستان؛ 10).
طراح روی جلد: مسعود شجاعی طباطبایی.
شمارگان: 5500 نسخه.
مندرجات: فرمانده من / صمد آقامیری (جانباز)؛ دو دست کوچک / اصغر استاد حسن معمار (جانباز)؛ مشاور / شاداب بحرینی؛ حریم تشنگی / طیبه پناهی؛ آب و عطش / راضیه تجار؛ با درد تا...! / محمد جهانبخش دلفانی؛ جانباز / جمال حیدری؛ حکومت نظامی / شمس خسروی؛ پشت خاکریزی دیگر / علیرضا سربخش (جانباز)؛ قهرمان واقعی / امینالله شاکری؛ میزبان / عزیزالله شریفی؛ دشتهای سرسبز / محسن کیانی (جانباز)؛ سفرهای بیبی / محمود لبیشه (جانباز)؛ از اینجا تا طلائیه/ مژگان مشتاق؛ خبرنگار / صفیه ملانوری مصلحت / حمید ملاطایفه (جانباز)؛ معلم بینش/ شفیقه میرزایی؛ دعوت / محمد میرکیانی.
محور موضوعی داستانهای کتاب، جانبازان است. موضوع داستانها عبارت است از: «جانبازی که میپنداشتند شهید شده، ولی اکنون قهرمان مسابقات معلولان جهان است؛ جانباز شیمیایی که موضوع پایاننامهی دختری قرار میگیرد و سپس همسر وی میشود؛ جانبازی که به کمک همسر و فرزندانش خویش عزاداری میکند؛ همیاری افراد خانه در انجام امور شخصی جانبازان در منزل؛ پزشکی که دو پا ندارد و جانباز است؛ قصه جانبازی که فکر میکند اگر روزی همسرش مورد آزار دیگران قرار بگیرد، چگونه از ناموسش دفاع کند؛ تقدیر از پسر جانباز در مدرسه و...».
[ صفحه 460]
آرامش سبز، مجموعه داستان
رحمتالله امیدوار.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، واحد ادبیات، گروه قصه، 52.1375 ص.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Green Tranquility, A Collection of stories
مندرجات: آرامش سبز؛ بدر سوم؛ سیهچشم؛ نگاه اول؛ نگاه دوم؛ پیاز عکه
در این مجموعه داستانهای «بدر سوم» و «سیهچشم» مربوط به جنگ است. در داستان «بدر سوم»، زنی در رؤیای خود با همسرش (که به جبهه رفته و میگویند شهید شده است) - راز دل میگوید. او یقین دارد که همسرش اسیر است و در اردوگاههای عراق مجروح و دردمند افتاده است، مرتضی، (همسر وی) قبل از رفتن به جبهه، در شبی که ماه کامل بود به او گفته بود: «هر وقت که من نبودم، در بدر کامل، به ماه نگاه کن و من هم هر جا که باشم به ماه مینگرم و گفتههای تو را میشنوم». او به بدر ماه خیره شده و از خود و کودکش با مرتضی سخن میگوید. در پایان داستان میبینیم که مرتضی در زندان مجروح است و بینایی خود را از دست داده و در همان حال میداند که ماه، بدر کامل است و با همسرش راز دل میگوید. در داستان «سیه چشم»، شهادت یکی از رزمندگان به گونهای شاعرانه به تصویر کشیده است. رزمنده در نیزارهای هور به شهادت میرسد. هوا با غرش تیربارها شکافته میشود؛ خون بر آسمان شتک میزند و پیراهنی بر بلندای نیزارها چون پرچم جاودانهی عشق در اهتزاز است و او با سیهچشمی که بارها او را به خود خوانده، رفته است.
آشنای پنهان
محسن سلیمانی.- [ویرایش 2].- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ ششم): 93.1376 ص.- (ادبیات داستانی؛ 9).
طراح روی جلد: حسین خسروجردی.
بالای عنوان: مجموعه داستان.
شمارگان: 2200 نسخه.
مندرجات: صبح روز کار؛ آقا معلم؛ صدای مزاحم؛ سال نو؛ آشنای پنهان؛ حرف اول و آخر؛ شبی دیگر.
داستان شبی دیگر در چاپ دوم به کتاب افزوده شده است.
کتاب، شامل هفت داستان کوتاه است که از بین آنها، یک داستان در ارتباط با دفاع مقدس است. «صبح روز کار»، داستان کارگر زحمتکشی است که در دوران جنگ ایران و عراق، به دلیل با وجود سرمای زمستان، از همکار خویش یک دست لباس سربازی و اورکتی را که او به آنها نیاز نداشته، خریداری میکند و سحرگاه، طبق روال روزانهی خود، جهت رسیدن به سرویس کارخانه در مکان مربوط انتظار میکشد که به ناگاه اعضای گروه منافقین به تصور پاسدار بودنش، او را ربوده، پس از شکنجه و کتک فراوان، در بیابان به وسیلهی بنزین آتش زده، به شهادت میرسانند.
آنان که رفتند، داستان
نوشته رحیم مخدومی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، دفتر ادبیات و هنر مقاومت، 63.1376 ص.- (دفتر ادبیات و هنر مقاومت: داستان؛ 19).
عنوان پشت جلد به انگلیسی: The Departed
شمارگان: 3300 نسخه.
مندرجات: آنان که رفتند؛ آنان که ماندند؛ یزیدیها.
فرمانده برای جلوگیری از پس گرفته شدن جزیره توسط عراقیها، برای یک عملیات ایثارگرانه و هجومی در برابر تانکهای دشمن، از بین رزمندگان داوطلب میخواهد تا نگذارند حتی یک تانک هم از پل عبور کند. نیمی از
[ صفحه 461]
افراد گردان داوطلب میشوند. فرمانده پنج نفر اول را انتخاب میکند. در جریان مبارزه، با تلاش همهی افراد، و به قیمت شهادت عدهای، تانکها از بین میروند. اینان رفتند تا دین و شرف و ناموسشان توسط دشمن لگدکوب نشود. آنهایی که ماندهاند، در برابر افراد لاابالی - که میخواهند حرکات ناپسند خود جامعه را به فساد بکشند - ایستادگی میکنند و حاضرند حتی جان خود را نیز در این راه فدا کنند. یزیدیها هم ماندهاند ولی از اوضاع به نفع خود استفاده میکنند.
آنچه قاصد گفت: مجموعه داستان
محمدمهدی رسولی.- تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات؛ محراب قلم، (چاپ پنجم): 46.1375 ص.
شمارگان: 5500 نسخه.
مندرجات: قبل از باران؛ آنچه قاصد گفت...؛ اتصال؛ در حضور تو.
در داستان «قبل از باران»، اسد (برادر صمد) شهید شده است و او برای دادن این خبر به برادر دیگرش (احد) با خود کلنجار میرود. این حالت تا شب ادامه مییابد. از سوی دیگر، احد هم میخواهد همین خبر را به صمد بدهد. در «آنچه قاصد گفت»، امیر باید خبر شهادت اصغر را به خانوادهاش بدهد. کار سختی است؛ پس از تردید زیاد، به منزل آنها میرود و زمانی میرسد که آنها از تشییع جنازهی فرزند دیگرشان (اکبر) بازگشتهاند و مادر پیر اصغر، امیر را با اصغر اشتباه میگیرد. در داستان «اتصال»، قاسم و مرتضی در شب حمله، مأمور اتصال سیم مخابراتی میشوند. قاسم سیمچین را گم کرده است و برای آوردن به عقب برمیگردد. در بازگشت میبیند که مرتضی سیمها را به کمک دندان وصل کرده و خود نیز شهید شده است. در داستان «در حضور تو»، نویسنده، خاطراتش را به یاد میآورد که همراه غدیر و حسین و چند نفر دیگر برای انهدام پلی میروند؛ مأموریت انجام میشود ولی حسین به شهادت میرسد.
آن روزها، آن سالها: مجموعه هفت داستان
م. ح: عباسپور تمیجانی.- تهران: چوگان، (چاپ اول): 136.1378 ص.
شمارگان: 5000 نسخه.
این کتاب در همین سال توسط انتشارات محیا نیز منتشر شده است.
مندرجات: شکستناپذیر؛ زندگی همین است؛ دعوت به زندگی؛ موقعی که آن دو تپه را گرفتیم؛ آن روزها، آن سالها؛ جاده زندگی؛ نامه پدری به دخترش.
کتاب، شامل هفت داستان کوتاه است که سه داستان آن در ارتباط با دفاع مقدس است. «دعوت به زندگی»، قصه جوانی است که خدمت سربازی را در جبهه به اتمام رسانده و پس از درگذشت پدر، در راه بازگشت به خانه است. او به اشتباه وارد کوپهی رانندهی کمکی قطار میشود و راننده با صحبتهایی، وی را به زندگی تشویق میکند و او را از ناامیدی بیرون میآورد. در «موقعی که آن دو تپه را گرفتیم»، رزمندگانی پس از فتح یک تپه در محاصرهی دشمن قرار میگیرند و با ترفند و ابتکار رزمندهی راوی قصه، پس از تسلیم کردن خویش، با سلاحهایی که قبلا مخفی کردهاند، دشمن را غافلگیر نموده، با عدهای اسیر عراقی به سوی نیروهای خودی برمیگردند، «آن روزها، آن سالها»، داستانی است که به شهیدان جنگ تحمیلی تقدیم شده است. در این داستان حالات و اعمال یکی از همکاران راوی (به نام جواد) در محل کار و هنگام نماز، باعث شگفتی و غبطه خوردن او میشود. در پایان، جواد دوباره به جبهه میرود و در یادداشتی که میگذارد، از همکارش حلالیت میطلبد.
[ صفحه 462]
آن سوی مه: مجموعه داستان
داریوش عابدی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، 1366.
140 ص.- (ادبیات داستانی؛ 20).
طراح روی جلد: احمد قلیزاده.
مندرجات: آن سوی مه؛ بمباران؛ بابابزرگ خوب من؛ خط؛ جاش؛ ورقه استخدامی؛ موش؛ اسیر.
در این مجموعه، هشت داستان به چاپ رسیده که سه داستان اول آن مربوط به دفاع مقدس و داستان آخر نیز در ارتباط با ضدانقلاب است. «آن سوی مه» داستان رزمندهای است که در جبهه، در اثر انفجار زخمی شده و حافظهی خود را از دست داده است. خانواده، او را شهید میپندارند. او پس از بهبود، نزد عمویش میرود تا با هم نزد خانوادهاش بروند؛ ولی در زیارت از بهشت شهدا میفهمد که مادر، خواهر، همسر و فرزندش، همه، در اثر بمباران شهید شدهاند. «بمباران»، داستان خانوادهای است که از ترس بمباران از شهر میگریزند ولی در جاده با کامیونی تصادف میکنند و فقط دختر کوچکی که راوی داستان است، زنده میماند. «بابابزرگ خوب من» داستانی است که به نقل از یک دختر کوچک در مورد پدر، عمو، پدربزرگ و مادرش بیان شده است. عموی او در جبهه شهید شده است. پدر که معتاد است، زندگی را بر باد میدهد و مادر را هم معتاد میکند و بالاخره نیز در اثر اعتیاد میمیرد. «اسیر»، داستان پدری است که پسرش را ضدانقلاب اسیر کرده است. پدر برای آزادی پسر پول زیادی میدهد ولی با جسد فرزند روبهرو میشود.
آواز شکیبایی: مجموعه داستان
نسرین ارتجائی.- اصفهان: لشکر 14 امام حسین، 1376.
127 ص.- (کنگره بزرگداشت سرداران و بیست و سه هزار شهید استان اصفهان؛ مجموعه آثار: 52).
طراح روی جلد: مصطفی شعرباف.
شمارگان: 5000 نسخه.
مندرجات: غم غربت؛ بهار خزانزده؛ آواز شکیبائی؛ شکایت جدایی؛ تو چرا میجنگی؟؛ وقتی که تو آمدی؛ ترانه جدایی.
«غم غربت» داستان رزمندهی شهید «حسین کهتری» است که در جبهه، شیمیایی شد و به لقاءالله پیوست. «بهار خزانزده» داستان جانبازی است که قدرت شنوایی و صحبت کردن خود را در اثر اصابت ترکش از دست داده است. «آواز شکیبایی»، ماجرای زندگی دو دوست - حسین و حمید - است. حسین مجروح و حمید شهید میشود و پیکر پاک او پس از دوازد سال به وطن بازگردانده میشود. «شکایت جدایی»، داستان همسر یک جانباز (به اسم مریم) است که به سبب زیاد رفتن همسرش به جبهه، از زندگی با او گلایه دارد. «تو چرا میجنگی؟»، ماجرای رزمندهای است که همراه افسر عراقی، خود را به نیروهای خودی میرساند. «وقتی که تو آمدی» شامل مجموعهای از یادداشتهای روزانهی دختری به نام بهاره است که همراه با مکاتبات او و برادرش خلیل (که در جبهه حضور دارد) اوضاع جبهه را شرح میدهد. «ترانهی تنهایی»، مکاتبات دو دوست قدیمی است که اکنون، یکی از آنها در جبهه است و دیگری به سبب خطاها و اعتیاد خود، گرفتار در زندان شده است.
ابراهیم در گلستان
غلامعلی رنجبر گلمحمدی.- تهران: مؤسسه نشر فرهنگی و تحقیقاتی پیام نینوا، (چاپ دوم): 79.1373 ص.- (حماسه مقاومت؛ 1).
بالای عنوان: ادبیات جوانان.
مندرجات: مقدمه؛ ابراهیم در گلستان؛ آنکه سرهنگ را کشت؛ حماسهی مقاومت؛ در آن سوی نگاه؛ بزرگترین پیروزی؛ شکارچی زخمی؛ شیر در بیشه؛ ستارهای بر خاک.
[ صفحه 463]
داستان اول، «ابراهیم در گلستان»، از قرارگاه تیپ کربلا، گردان امام رضا (ع) و عملیات فتحالمبین آغاز میشود. در این عملیات، به علت نزدیک شدن دشمن، ارتباط بیسیمچی با فرمانده قطع میشود. در آخرین لحظات، فرمانده به بیسیمچی توصیه میکند تا نارنجکهای موجود خود را در نزدیکترین فاصله با دشمن منفجر کند. بیسیمچی اطاعت میکند و خود نیز به شهادت میرسد. در «آن که سرهنگ را کشت»، سرهنگ جابر از فرماندهان ارشد عراقی در پی فتح چند خاکریز در اردوگاهی مشغول سخنرانی است که صدای شلیک گلولههایی به گوش میرسد و سرهنگ و محافظش بر زمین میافتند. در پی این حادثه و کشته شدن مرموز پنجاه نفر دیگر، پس از تحقیقات معلوم میشود که پیرمردی از خارج از اردوگاه، از پشت یک تانک سوخته، با یک سیمونوف تیراندازی میکرده است. پیرمرد به شهادت میرسد و سرش را از پیکر جدا میسازند. داستانهای دیگر این مجموعه نیز در ارتباط با جنگ تحمیلی هستند.
ادبیات داستانی در آثار رهبری
به کوشش محمدباقر نجفزاده بارفروش «م. روجا».- تهران: کانون فرهنگی - هنری ایثارگران، 72.1376 ص.
طرح روی جلد: علی وزیریان.
پشت جلد به انگلیسی: Fiction in Leaders Literature
کتابنامه.
کتاب حاضر با ارائهی داستانهایی از رهبر معظم انقلاب به بررسی کلی و اجمالی آنها در ابتدای کتاب پرداخته است. از میان داستانها، سه داستان، یعنی داستانهای «سرهنگ شیفته رزم»؛ «سفارش مادر شهید» و «عالم رزمنده» ارتباط نزدیکی با دفاع مقدس دارند. داستان «سرهنگ شیفتهی رزم»، به جبهه رفتن رهبر معظم انقلاب همراه با شهید چمران و اهمیت وجود یک روحانی در جبهه اشاره میکند. داستان «سفارش مادر شهید» روایتی از مادر یک شهید است که به رهبر معظم انقلاب پیغامی میدهد تا به امام (ره) برسانند؛ به این مضمون: من حاضرم بچههای دیگرم نیز در راه شما شهید شوند. امام با شنیدن این پیغام منقلب میشوند و گریه میکنند. داستان «عالم رزمنده»: حکایت پیرمرد هشتاد سالهای است که با پشت خمیده به جبهه میرود.
از ماووت تا آلپ: مجموعه داستان
تهران: بنیاد جانبازان، معاونت فرهنگی، اجتماعی و هنری، دفتر هنر و ادبیات ایثار، 226.1376 ص.
طراح روی جلد: محمدحسین صلواتیان.
«از ماووت تا آلپ» مجموعه داستانهایی است که از میان داستانهای ارسالی برای مسابقه سراسری داستان کوتاهنویسی درباره جانبازان - که به همت دفتر هنر و ادبیات ایثار برگزار شد - انتخاب شده است. این مجموعه شامل بیست و دو داستان کوتاه در رابطه با جانبازان است. این داستانها در رابطه با چگونگی جانباز شدن رزمندگان و مسائل و مشکلات افراد، بعد از جانباز شدن، روحیهی جانبازان در برخورد با مسائل روزمرهی زندگی و چگونگی تلاش آنها برای رفع مشکلات هستند. در چند داستان (مانند پرواز) نیز نحوهی شهادت یک جانباز بیان شده است. در تمام داستانها روحیهی تلاش، ایثار، استقامت و صبر جانبازان عزیز به تصویر کشیده شده است. در قسمت آخر کتاب - تحت عنوان جرعهای از کوثر - نشست نویسندگان و هنرمندان با جانباز هفتاد درصد، امیرمسعود تهرانی، و سخنان و خاطرات مطرح شده در این نشست آورده شده است. در این قسمت، جانباز فوق به سؤوالات هنرمندان پاسخ داده و از نحوهی حضور در جبهه، چگونگی زخمی شدن و خاطرات بعد از آن و مسائل جانبازان سخن گفته است.
[ صفحه 464]
اسکاد روی ماز 543
نوشته فیروز زنوزی جلالی.- تهران: کیهان، (چاپ اول): 256.1376 ص.
عنوان روی جلد: مجموعه داستان اسکاد روی ماز 543
شمارگان: 3300 نسخه.
مندرجات: اسکاد روی ماز 543؛ کابینها؛ خاک و خاکستر؛ تمشک وحشی؛ تلواسه؛ با باد، با طوفان؛ ارتفاع.
از بین داستانهای کتاب 4 داستان در ارتباط با جنگ تحمیلی است. «اسکاد روی ماز 543»: در این داستان به وقایعی در دو مکان مختلف، اما در یک مقطع زمانی، اشاره میشود. در سایت موشکی عراق، افسران آمادهی شلیک موشک به تهران هستند و در همان زمان، در تهران، مردم سرگرم زندگی عادیاند: مادری برای دخترش کفش میخرد؛ جوانی در پی دارو برای پدر بیمارش میگردد و... وضعیت قرمز میشود. مردم به پناهنگاه میروند. موشک عراقی به پناهگاه اصابت میکند و تعدادی کشته و زخمی میشوند.
«تمشک وحشی»: چند نفر از جوانان یک محله به اتفاق هم عازم جبهه میشوند و در یکی از جبهههای جنگ حق علیه باطل چند نفر از آنها شهید یک نفر زخمی و اسیر دشمن میشود که...
«با باد، با طوفان»: پسر یک خانوادهی خرمشهری در هنگام محاصره این شهر به دست دشمنان عراقی مفقود میشود. آنها میپندارند که به شهادت رسیده است. اما یک روز بعد از پایان جنگ، او بین آزادگان به خرمشهر برمیگردد.
«ارتفاع»: رزمندهای که مدتها در جبهه بوده، به اسارت دشمن درمیآید و در لحظهی بازجویی، چند رزمنده او را از اسارت نجات میدهند.
انار، مجموعه قصه
ضیاءالدین شفیعی؛ ویراستار: ناهید شهپرراد.- تهران: نشر مزامیر، 1375.
64 ص.- (ادبیات مقاومت؛ 1).
طرح روی جلد و تصویرسازی: محمدرضا آستانه.
پشت جلد به انگلیسی :Story: Granadier
مندرجات: انار؛ خواب؛ جامانده؛ سالگرد؛ دوربین؛ گذر علیخان.
«انار» حکایت دو بسیجی است که برای فتح دکلهای تلویزیونی سلیمانیه در میدان مینی پوشیده از برف به شهادت میرسند و تکههای بدن خون آلودشان مانند دانههای انار بر روی برفهای کوهستان پاشیده میشود. «خواب» داستان علی، بسیجی تخریبچی است؛ او در عملیات شرکت میکند و با وجود این که زانویش گلوله خورده است، به کار خود ادامه میدهد و پس از پاکسازی کامل معبر از مینها، او را در حالی که نماز صبح میخواند، با برانکارد از خط خارج میکنند. «جامانده» داستان علیرضا، بسیجی تخریبچی است که همه فکر میکنند شهید شده است. او در مراسم عزاداری خودش شرکت میکند و سپس به جبهه برمیگردد. پس از قطع انگشتانش قصد دارد برای عید نوروز نزد خانوادهی خود برود. ولی از اتوبوس جا میماند. «سالگرد» حکایت فرارسیدن سالگرد شهادت مفقودالاثری است که همزمان پیکر پاکش پیدا میشود و برای تشییع آورده میشود. «دوربین» داستان آخرین عکسی است که دوستی قبل از جانباز شدن میاندازد و....
اولیها: مجموعه داستان
به کوشش فیروز زنوزی جلالی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، کارشناسی گروه قصه، 579.1377 ص.: مصور، عکس.
پشت جلد به انگلیسی: The Forerunners, A Collection of stories
[ صفحه 465]
کتاب «اولیها» در واقع، معرفی تعدادی از نویسندگان به همراه ارائهی یک اثر از آنها در زمینهی دفاع مقدس است در انتخاب نویسندگان، ملاکهای زیر در نظر گرفته شده است: نویسندگانی که از ابتدای کار نویسندگی به حوزهی هنری روی آوردهاند و نویسندگانی که پیش از آشنایی با حوزهی هنری، داستانهای پراکندهای به چاپ رسانده بودند ولی هنوز دارای کتاب مستقل نبودند.
کتاب، بدون در نظر گرفتن ارجحیت نویسندهای بر نویسندهی دیگر و فقط به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده است. تعدادی از آثار و نویسندگانی که نامشان در این کتاب آمده است، عبارتند از: «باران که میبارید» حسن احمدی، «حبیب» سمیرا اصلانپور، «شمایلگردان» محمدرضا اصلانی، «دلشوره» محمدرضا بایرامی، «پروانه» محمد بکایی، «از باران» سید محمد ساداتاخوی. قابل ذکر است که در ابتدای هر داستان، تصویری از نویسنده و زندگینامهی مختصری او آورده شده است.
ایل بیسوار: مجموعه داستان
نوشته جواد جزینی.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، کارشناسی گروه قصه، (چاپ اول): 103.1376 ص.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: A Tribe Without Horseman, A collection of stories
شمارگان: 3300 نسخه.
مندرجات: آب؛ باد؛ آتش؛ روز دهم؛ ناگهان یک روز؛ آن سوی دیوار؛ ایل بیسوار؛ زندگی سگی؛ اسماعیل؛ چشم آبی؛ آی سودا.
«آب، باد، آتش» ماجرای اسارت رزمندهای از لشکر حضرت رسول (ص) است که پس از زخمی شدن اسیر نیروهای عراقی میشود و به خاطر تف کردن به صورت فرماندهی بعثی، توسط وی به شهادت میرسد. «روز دهم» ماجرای رزمندگان گردانی است که به محاصرهی دشمن افتادهاند و شرح شهادت قاسم، عباس، حبیب و فرماندهی گردان (سید)، که یکی از پس از دیگری به شهادت میرسند. داستان «اسماعیل، اسماعیل» حکایت چهار رزمنده است که مأموریت دارند دشمن را سرگرم کنند. در این میان، گلولهای به سر حیدر اصابت میکند و باعث میشود که مرتضی، محمد و اسماعیل با نیروی بیشتری بجنگند. داستانهای دیگر در ارتباط با دفاع مقدس نیستند.
با آینه تا صبح
گردآورنده مطالب: سید نظام مولا هویزه.- تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی زمینی، معاونت تبلیغات و انتشارات، مدیریت انتشارات، 1373.
67 ص.- (مجموعه آثار و ارزشهای دفاع مقدس: برگزیدهها؛ 2).
مندرجات: شهری در آسمان / محمدرضا موالیزاده؛ عبور از سد آتش / یوسف سمندریان؛ کجا آرمیدهای / داود امیریان؛ بیقرار / سید نظام مولا هویزه: من و او و فرمانده / گلعلی بابایی؛ جاده سبز / محمد غلامعلی ملکشاهی؛ سیمهای خاردار / علی شیرازی؛ یادداشتهای تنهایی / سید نظام مولا هویزه؛ با آینه تا صبح / علی ایزدی.
این کتاب شامل ده داستان و خاطرهی کوتاه است. «شهری در آسمان» بیانگر احساسات نویسنده هنگام ورود به مسجد جامع خرمشهر است. «عبور از سد آتش»، نحوهی سقوط هواپیمای سرهنگ خلبان یوسف سمندریان، اسارت و آزادشدن او را شرح میدهد. «کجا آرمیدهای» سخنان نویسنده با دوست شهیدش و خاطرهی کوتاهی در مورد اوست. «بیقرار» از آزادهای جانباز سخن میگوید و ستمهایی که توسط مزدوران عراقی بر او رفته است. «نشانههای کوثر» در رابطه با شخصیت و نحوهی شهادت راوی است. «من و او و فرمانده» داستان فرمانده و بیباکی اوست و رزمندهای که خود را سپر بلا کرد تا زندگی فرمانده را نجات دهد. «جادهی سبز» داستان جادهی خندق است در عملیات
[ صفحه 466]
بدر و رشادت یکی از نیروهای تخریبچی، «سیمهای خاردار» شرح فداکاری رزمندهای است که خود را روی سیمهای خاردار میافکند تا همرزمانش عبور کنند. «یادداشتهای تنهایی» بیانگر احساسات و عقاید نویسنده در مورد جبهه و جنگ و پاسداری است و آخرین داستان به نام «با آینه تا صبح» داستان مجروحی است که عشق به شهادت تمام وجودش را شعلهور ساخته است و در لحظات انتقال به پشت جبهه به آرزویش میرسد.
با چشمهای شیشهای: مجموعه داستان
به اهتمام دفتر هنر و ادبیات ایثار (بنیاد جانبازان)؛ ویراستهی نورا حقپرست، اصغر استاد حسن معمار.- تهران: دفتر هنر و ادبیات ایثار، معاونت فرهنگی اجتماعی و هنری بنیاد جانبازان، 167.1377 ص. (دفتر هنر و ادبیات ایثار).
شمارگان: 5500 نسخه.
کتاب، حاصل مسابقهی دوم داستان کوتاهنویسی در مورد جانبازان میباشد که در سال 1375 برگزار گردید. هدف از برگزاری مسابقهها و چاپ این مجموعهها گسترش و تعمیق هر چه بیشتر ارزشها و فرهنگ جانبازی در سطح جامعه است. کتاب، مجموعهی نوزده داستان است. در داستان «با چشمهای شیشهای» مردی به یک جانباز به ناحق سیلی میزند و دیدن چشم شیشهای وی که به زمین میافتد، عکسالعمل جانباز و شنیدن داستان وی، او را به شدت متحول میکند و... در داستان «امید» از مهدی تکفلی، قهرمان داستان فوتبالیست ماهری است که در جبهه پای چپش را از دست میدهد. روزی در زمین فوتبال پیرمردی را میبیند. پیرمرد به او نشان میدهد که پای او هم مصنوعی است. قهرمان داستان نیروی تازهای میگیرد و با پای چپ شوت میکند و توپ وارد دروازه میشود. موضوع اصلی سایر داستانها نیز مسائل مربوط به جانبازان است.
باد و باران
مریم جمشیدی.- تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی،انتشارات مدرسه، (چاپ دوم): 80.1379 ص.
شمارگان: 3000 نسخه.
مندرجات: باد و باران؛ باغی در همین نزدیکیها؛ زیتون؛ مرثیه آب؛ نرم مثل فرود کبوتر؛ معصومه منتظر است؛ پایان یک بازی؛ بوسه و دشنام.
پنج داستان از این مجموعه با دفاع مقدس ارتباط دارند. در «باغی در همین نزدیکیها» پسر شهید شده، و مادر با یادآوری پسر در باغ خانه، غصه میخورد. پدر باغ را میفروشد و در آغاز زندگی در خانهی جدید، آنها به ابدیت میپیوندند. در «زیتون» یک دانشجوی خرمشهری، اسیر، مجروح و تبدار ولی به یاد همسر شهیدش است و بعثیها او را تمسخر و شکنجه میکنند. در «معصومه منتظر است»، معصومه زیباروی، به اصرار خود، با جانبازی نابینا ازدواج کرده، ولی جانباز شدیدا معذب است، تا این که یک روز بر اثر حادثهای از هوش میرود و در بیهوشی، امام زمان (ع) به او میگوید که همسر باایمانش در انتظار اوست. در «پایان یک بازی»، کودکی با عروسک خود، از گریههای پنهانی مادر و غیبتهای طولانی پدر رزمندهاش سخن میگوید و در پایان میفهمد که پدر دیگر بازنمیگردد. در «بوسه و دشنام»، محمد مشایخی (فرماندهی گردان مهندسی) در عملیات کربلای پنج، ضمن کار در خط مقدم، خبر شهادت خود را به عربنژاد (همراهش) میدهد و سفارش میکند تا به پسرش و پسر همسایهی شهیدش بگوید که به فکر آنها است.
[ صفحه 467]
با دیوانهای در پارک
نوشته فرهاد خادمی الکوهی.- [تهران]: سترگ، 69.1378 ص.
این کتاب در سال 1377 توسط نشر قادر نیز منتشر شده است.
مندرجات: شب بمباران؛ هواخوری؛ انتظار و گل شمعدانی؛ تی به ره؛ فالگیر؛ ارثیه شوم؛ گفتگو با دیوانه در پارک؛ رقصی در باد؛ در جستجوی عشق؛ نوههای خواجه تاجدار؛ همزاد؛ نامهای به یک مرد؛ آخرین مرد دریا.
داستانهای این کتاب، حکایتهایی از حوادث واقعی هستند که یک خبرنگار شاهد وقوع آنها بوده است. از بین این داستانها، فقط داستان «شب بمباران» در ارتباط با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است. این داستان دربارهی زنی به نام فریبا - دارای شوهر و دو دختر - است. در شب بمباران، شوهر وی در مأموریت است. او وقتی در بیمارستان به هوش میآید، سراغ دخترهای خود را میگیرد، و پس از مراجعه به منزل (محل بمباران) با کمک سایرین و امدادگران، فرزندان خویش را که در زیر آوار مانده بودهاند، نجات میدهد.
باران که میبارید
حسن احمدی.- تهران: برگ، (چاپ دوم): 135.1366 ص.
بالای عنوان: مجموعه داستان.
شمارگان: 11000 نسخه.
مندرجات: مرا میکشند؛ باران که میبارید؛ زنگار بر دل؛ بازگشت دوباره؛ آن چشمها؛ خانه در غم؛ کلبهی طبیب. (از این داستانها، «مرا میکشند» و «کلبهی طبیب» در ارتباط با دفاع مقدس نیستند).
خلاصهی داستان «باران که میبارید» از این مجموعه داستان چنین است: محمد ساکن محلهی کورهپزخانه است. پدرش فوت کرده و او روزیآور خانواده است. پسری به نام عباس هر از گاه، برای مردم آنجا غذا میآورد. بعد از غیبتی طولانی، محمد میفهمد که عباس در جنگ شهید شده است. محمد با یاد عباس و سخنان او، راه جبههی دوم، یعنی سرپرستی از خانواده را در پیش میگیرد، «زنگار بر دل» در مورد پدرانی است که شهید دادهاند و زائران حضرت امام رضا (ع) را، که بعد از زیارت عازم جبهه هستند، به رایگان اطعام میکنند، و... در این داستان، افکار مسؤول گروه تصویر شده است که با کژفکری میاندیشید آنها پول زیادی برای غذای این بسیجیان خواهند خواست! «بازگشت دوباره» داستان رضا است که با وجود سن کم و معلولیت، با مشکلات زیاد، به صورت پنهانی عازم جبهه میشود و خودش را به نزدیکی خط میرساند و.... «آن چشمها» در ارتباط با مادری است که در چشم رانندهی چشمان پسر شهیدش را میبیند و از حال میرود. «خانه در غم» در ارتباط با موشکباران است و....
باران نور: مجموعه داستان
به کوشش گروه داستان و رمان. [تهران]: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، لشکر 14 امام حسین (ع)، 1375.
159 ص.- (کنگره بزرگداشت سرداران و بیست و سه هزار شهید استان اصفهان؛ مجموعهی آثار: 24).
طراح روی جلد: غلامرضا راهپیما
مندرجات: راز سر به مهر؛ آب و عطش؛ دشت خاطره؛ وقتی مادر فرمان میدهد؛ در کوچههای خلوت خویش؛ در آغوش اضطراب؛ زیارت نور؛ آخرین هندل موتور؛ دو بال عشق؛ مأموریت.
این یازده داستان از سرگذشت حماسهآفرینان جبهههای دفاع مقدس الهام گرفته شدهاند، خاطراتی نظیر: قطع شدن دست یک فرمانده در اثر اصابت ترکش و اصرار او برای پیدا کردن و آوردن دست با وجود افتادن آن در میدان مین، و در نهایت، آشکار شدن راز اصرار فرمانده (که وجود نقشهها و اسناد محرمانه در داخل آستین دست قطع شده بوده است)؛ سرگذشت رزمندهای که با بدن بیحس از جبهه آورده میشود ولی با صبر و استقامت و
[ صفحه 468]
پرستاری دختر عمویش و نذرها، در شب عاشورا شفا مییابد؛ فداکاری فرماندهای که با قرار گرفتن بر سر راه دشمن، یک رزمندهی جوان را نجات میدهد؛ دعا و نیایش رزمندگان در خاکریز؛ از خودگذشتگی برادری که روی سیمهای خاردار میخوابد تا بقیه از آن عبور کنند؛ رفتن نوجوان پانزده ساله به جبهه؛ گرفتن رمز برای کمک به مجروحان؛ باخبر شدن از مقر شدن و برده شدن نقشه به درون شکافی که داخل آن مهمات است. (توسط باد) و مأموریت انهدام این مهمات است.
بازی روی خط ممنوع
چهار داستان از جمشید خانیان.- تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، (چاپ اول): 160.1375 ص.- (دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، داستان؛ 39).
طراح روی جلد: کوروش پارسانژاد.
عنوان پشت جلد به انگلیسی: Play on Forbidden Line
شمارگان: 3300 نسخه.
مندرجات: بازی روی خط ممنوع؛ پس یوسف من کجاست؟؛ انطباق؛ حافظهای برای ناقه گوش شکافته.
این کتاب، حاوی چهار داستان است. از بین داستانها، داستان «پس یوسف من کجاست؟» تا حدودی در ارتباط با جنگ است. ماجرای داستان بدین قرار است: «مادری به نام آسیه، پسر خویش را گم کرده و همچنان به امید بازگشت پسر خویش است. پسر وی از دوران حکومت نظامی مفقود شده است و مادر در جریان مبارزات انقلاب و درگیریهای اوایل انقلاب و دوران جنگ و در هر اعزام نیرو، یوسف خود را در چهرهی متفاوتی میبیند، که به ناگاه از جلوی چشمان او غیب میشود. داستانهای دیگر شامل موارد زیر است: «بازی محلی که بین تعدادی از جوانان انجام میشود، ماجراهای یک ساواکی که در اوایل انقلاب با فردی که کشته است در منزل به سر میبرد و ماجرای انفجار بمب در کلانتری پنج در تاریخ 9 / 6 / 1357».
باغ باور: مجموعه داستان
جهانگیر خسروشاهی.- تهران: وزارت آموزش و پرورش، معاونت آموزشی انتشارات تربیت، (چاپ سوم): 79.1376 ص.
سنگی بر جام آدینه؛ شباهت وهمی؛ باغ باور؛ دل و دریا تنها.
کتاب حاضر حاوی چهار داستان در موضوعهای مختلف و از جمله، دفاع مقدس است. از میان این چهار داستان، اولین عنوان (سنگی بر جام آدینه) مربوط به جنگ تحمیلی است. در این داستان علی همراه عموی خود برای شرکت در نماز جمعه به مکان برگزاری نماز میرود. پس از مدتی نشستن در صف نمازگزاران، علی برای خوردن آب بلند میشود؛ هنوز چند قدمی دور نشده است که صدای هواپیماهای عراقی میآید. ضدهواییهای خودی پاسخ آنها را میدهند. در شلوغی و ازدحام جمعیت بمبی که منافقین در بین نمازگزاران گذاشتهاند، منفجر میشود و عدهای به شهادت میرسند. علی عموی خود را که بعد از حملهی هواپیماها گم کرده بود، پیدا میکند. درواقع داستان نگاهی جنبی به مسألهی جنگ دارد و قصد آن، نشان دادن حملات هواپیماهای عراقی به مناطق مسکونی، و حتی، مکانهای نماز جمعه و نیز همسویی منافقان با دشمن متجاوز است.
[ صفحه 469]
باغ بلور
محسن مخملباف.- تهران: نشر نی، [ویرایش دوم]: 262.1373 ص.
این کتاب در سال 1365 به وسیله انتشارات برگ در 352 صفحه و در سال 1368 به وسیله نشر نی در سال 1368 در 352 صفحه منتشر گردیده است.
این کتاب داستانی، دربارهی تعدادی از زنان بیوه و همسران شهدا است و نویسنده سعی کرده تا دیدگاه جامعه را دربارهی زن و همسران شهدا نشان دهد. لایه زنی است با سه فرزند. شوهر او در جبهه شهید شده است و خورشید زن دیگری که سعی دارد تا برای لایه همسری دیگری انتخاب کند. سوری همسر شهیدی است که دارای دو فرزند است و پس از تحمل سختیهای فراوان به عقد برادر همسر شهیدش درآمده، از او باردار میشود، ولی بعدا به او خبر میرسد که همسرش اسیر شده است و او مجبور میشود برای اطمینان از شهادت اکبر، (شوهر سابقش)، نبش قبر کند. حمید جانباز قطع نخاعی است که دائما با همسرش ملیحه در مورد بچهدار نشدن در حال کشمش و نزاع است. نویسنده سعی دارد تا با زبان داستان، مشکلات و واقعیات تلخ و شیرین جامعه در دوران جنگ را (به خصوص در مورد همسران شهدا و نیز خانوادهی شهدا) بنمایاند.
بالهای کاغذی: مجموعه داستان
مصطفی شکیباخو.- تهران: پیام توسعه، (چاپ اول): 1379.
96 ص.
شمارگان: 5000 نسخه.
طراح روی جلد: قلیزاده.
مندرجات: در انتهای شب؛ اینجا حسینیه است؛ بالهای کاغذی؛ زورق؛ زن به زن؛ داداش بالاخره آمدی.
از مجموعه داستانهای این کتاب، سه داستان «در انتهای شب، بالهای کاغذی و داداش بالاخره آمدی» در ارتباط با جنگ است. در داستان «در انتهای شب»، شخصی، در زمان درگیریهای احزاب در کردستان، پس از طرح دوستی با نیروهای ارتش، تاریخ عملیات را میفهمد و با آگاه کردن تروریستها، عملیات لو میرود ولی همه خانوادهی او در درگیری کشته میشوند. او بعدها میفهمد که همان دوستان به اصلاح حزبی، قاتل خانوادهی او بودهاند. در «بالهای کاغذی»، عصای جانبازی به علت اصابت توپ، میشکند و او مجبور به تعویض آن میشود. او از برخورد انباردار هنگام تحویل عصا ناراحت میشود ولی به خود یادآوری میکند که خودش این راه را انتخاب کرده است و باید تحمل بیشتری داشته باشد. در «داداش بالاخره آمدی» دو برادر، یکی پزشک و دیگری مسؤول عملیات است. برادر پزشک، پس از مدتها به جبهه میرود و برادر خود را، بر تخت بیمارستان مییابد. او که در عملیات شدیدا مجروح شده، از دیدار برادر در جبهه شادمان است.
بچههای شهر آفتاب
علی فرخمهر؛ ویراسته منوچهر اسدی.- تهران: درج، (چاپ اول): 1377.
115 ص.
واژهنامه در پایان هر قسمت.
شمارگان: 2200 نسخه.
این کتاب، مجموعه نوشتههایی دربارهی مردم جنگزدهی آبادان است. «کمپ B» شرح زندگی مردم (در آغاز جنگ) در این کمپ است. «من اینجا دل تنگم» حکایت یک مرد آبادانی جنگزده، کوچ کرده به گوهردشت کرج و دلتنگ برای آبادان است. «حاجآقا» حکایت یک مرد نیک و پدر شهید است. «یاد یار مهربان» داستان جنگزدهای است که میگویند از ترس در آبادان نماند. او افراد خانواداش را در غربت از دست داده، خود نیز فوت میکند. «بچههای شهر آفتاب» سخنان زنی است که شوهر آبادانی جنگزدهاش معتاد میباشد. «سخنان گلهآمیز یک انسان
[ صفحه 470]
شهید داده، از وضع جامعه؛ سخنان یک مهندس نفت، ساکن جزیرهی خارک، در زمان جنگ؛ گلایهی مربی ورزش از وضع فرهنگی، ورزش آباان؛ اعتیاد یک مرد جنگزده؛ تشکر زنی از شهدا برای آزادی آبادان؛ سخنان پزشکی که در آبادان خدمت میکند و سخنان مادر یک شهید دربارهی اوضاع شهر آبادان»، مطالب دیگر این کتاب است.
بر بالهای خاطره
تدوین تبلیغات جبهه و جنگ، واحد تبلیغات و انتشارات ستاد مرکزی.- تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ستاد مرکزی، واحد تبلیغات جبهه و جنگ، 1368.
111 ص.
شمارگان: 10000 نسخه.
مندرجات: آن سالها؛ تولدی دوباره؛ اسارت؛ میعادگاه؛ عشق؛ دفترچه گل یاس؛ پرواز خونین؛ عاشق بسیجیان؛ کانی مانگا.
«بر بالهای خاطره»، مجموعهی نه داستان کوتاه اقتباس شده از خاطرات رزمندگان است. در «آن سالها» جوانی از یک روستای دور و کویری، تأثیر شهادت اولین شهید روستا را بر زندگی خود و اطرافیان شرح میدهد. در داستان دوم - با نام «تولدی دوباره» - رشادت بسیجی رزمندهای (که راننده قایق موتوری است) در منطقه هورالهویزه، باعث نجات همرزمان و انهدام قایق عراقی میشود که آنها را غافلگیر کرده است. در «معجزه»، یک خلبان هوانیروز پاسگاهی را که پرچم ایران برفراز آن در اهتزاز است منهدم میکند و دچار ناراحتی روحی میشود. اما در بازگشت میفهمد که پایگاه ضدانقلاب را بمباران کرده است. در «اسارت»، گروهی از رزمندگان با حملهی عراقیها، مجبور به عقبنشینی میشوند. راوی که برای نجات خود لباس عراقیها را پوشیده، شاهد شکنجهی همرزمان و شهادت آنها است و در نهایت، عراقیها را به هلاکت میرساند. داستانهای دیگر نیز هر یک، بازگوکنندهی شور و شوق و شهادتطلبی رزمندگان و ابتکار عمل آنها در صحنههای نبرد هستند.
بر شانههای شهاب
مهدی پوررضائیان (رضا بدلی).- تهران: محراب قلم، (چاپ سوم): 1375.
80 ص.: مصور.
شمارگان: 5000 نسخه.
مندرجات: جلد قرمز؛ میدان آرزو؛ ماه و پلنگ؛ گهوارهها؛ عرض نیاز؛ جمع سوم؛ دست و دوست؛ سید صبور؛ سه نامه؛ گرگ و گرگ؛ حکایت بندها؛ او که افتادن نمیدانست؛ آخرین نماز؛ مراحل رشد؛ زمزمهی دیگر؛ اول من؛ بر شانههای شهاب؛ من دیگر مرده نمیشوم؛ هل من...؛ پرسش و پاسخ؛ مادر امیر؛ شمارش معکوس؛ تقسیم؛ کوتاه سخن؛ چه نام آشنایی.
کمتاب «بر شانههای شهاب» شامل 25 داستان کوتاه و متنهای ادبی است که همه آنها درباره دفاع مقدس، شهادت مردم در بمباران و حملات هوایی، حضور در میدان جنگ، اسیران، و... است. از جمله: «میدان آرزو» متنی است با اشاره به پدری که هفت فرزند وی شهید شدهاند. در داستان «جلد قرمز»، کودکی به مغازه میرود و دفتری با جلد قرمز میخرد و یک روز در حال نوشتن است که موشک میآید و.... در داستان «ماه و پلنگ» دختر دانشآموزی هر صبح دیر به مدرسه میرسد و در نهایت درمییابند که او قبل از آمدن به مدرسه بر سر مزار برادر شهیدش میرود. در داستان «سه نامه»، در نامه اول آمده است: «همسرم تا به اندازهی موهای سرت بعثی نکشتم، اسیر نشدم.» و در نامهی دوم: «امرزو که به بازجویی کشیده شدم، هیچ از حساب پاک نبودم؛ اما بسیار بیباک بودم. وقتی کنایهای زدند، نیش زدم؛ وقتی ناسزا گفتند، دشنام دادم؛ وقتی سیلیام زدند، دندان فشردم؛ وقتی دستانم را بستند، دهان گشودم؛ وقتی با پوتین به صورتم زدند، آخ نگفتم؛ وقتی به میدانم بردند، رنگ نباختم؛ وقتی به چوبهی
[ صفحه 471]
دارم بستند، سکوت نکردم؛ وقتی جلویم زانو زدند، راست شدم؛ وقتی اسلحهها را آماده کردند، آمادهتر شدم؛ وقتی که مرا کشتند، شهید شدم.»
بعد از باران...
گردآورنده جهاد دانشگاهی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران.- تهران: دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی، واحد فوق برنامه، بخش فرهنگی، (چاپ اول): 1363.
205 ص.: مصور.- (جهاد دانشگاهی؛ 317).
عنوان روی جلد: بعد از باران...: مجموعه 14 داستان.
شمارگان: 3000 نسخه.
مندرجات: بخش اول: آب / مینو کرباسیان؛ آخرین برگ دفتر خاطرات / مسعود عبدالرحمن؛ بلبل / منصوره شریفزاده؛ بو/ عبدالحی شماسی؛... بخش دوم: بعد از باران / محمدباقر رضائی؛ کار و مزد / عبدالمجید نجفی؛ دوچرخه قرمز / محمد اسعدی؛....
کتاب حاضر شامل چهارده داستان کوتاه است که در دو بخش مجزا ارائه شده است. از میان داستانها، دو داستان در ارتباط با دفاع مقدس هستند. «آخرین برگ دفتر خاطرات» داستان نوجوانی است که پدرش به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام میشود. وی همراه مادر خود به بهشت زهرا میرود و با تماشای مزار شهدا، تصمیم میگیرد برای بخشش گناه پدر به جبهه رود تا از گناهان وی بکاهد. «دوچرخه» داستان پسری است که برای خرید یک دوچرخه، شبانهروز کار میکند. ولی سرانجام با آن که پول خرید دوچرخه فراهم میشود، تصمیم میگیرد پسانداز خود را پتو خریده، به جبههها هدیه کند تا رزمندگان از سرمای زمستان در امان باشند.
بوی خوش سیب: مجموعه داستان
نوشته حسن احمدی.- تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء، 96.1376 ص.
عنوان روی جلد: مجموعه داستان بوی خوش سیب.
شمارگان: 5500 نسخه.
مندرجات: لبخند نیمهشب؛ قبل از عبور؛ حریرپوش؛ تدفین؛ یک آسمان گل؛ موج.
داستان «قبل از عبور»، پیش از این در مجموعهی «جنگ سوره» به چاپ رسیده بود.
کتاب مجموعهای است از شش داستان کوتاه، که از میان این داستانها، داستان «قبل از عبور» رزمندهای را نشان میدهد که با انگیزهی مخفی نگه داشتن قصد رزمندگان برای انجام عملیات، سه نظامی عراقی را (که بارها میتوانسته آنها را به هلاکت برساند) نمیکشد. دیگر داستانهای مجموعه هر یک به نوعی رابطهی کمرنگتری با جنگ دارند. با این وجود، هر کدام از داستانها - به نامهای «لبخند نیمهشب، حریرپوش، یک آسمان گل و موج - به مسایل خانوادهی شهدا و رزمندگان در شرایط مختلف میپردازند و مقاومت و صبر و پایداری آنان را در مقابل مشکلات جامعه و رسیدن خبر شهادت عزیزان به تصویر میکشد. داستان «تدفین» نیز به بررسی روحیات خلبان اسیر عراقی میپردازد که پس از اسارت، او را به محل مدرسهای میبرند که چند ساعت قبل توسط او بمباران و باعث قتل عام کودکان شده است.
[ صفحه 472]
بوی داداش شهرام: مجموعه داستان
جهانگیر ولیزاده ماکوئی.- تهران: انتشارات خانه ادبیات، (چاپ اول): 40.1377 ص.: مصور.
شمارگان: 3000 نسخه.
مندرجات: پایان انتظار؛ عفریت تنهایی؛ بوی داداش شهرام؛ عاشقان خفته؛ حرف و حساب.
کتاب «بوی داداش شهرام»، مجموعه پنج داستان است که دو داستان آن در ارتباط با دفاع مقدس است. در «پایان انتظار»، رضا، نامزد دختری به نام مریم بوده، به جبهه رفته است. مادر رضا هر روز در فراق پسرش گریان است تا این که در فراق او تاب نمیآورد و جان میسپارد. مریم شب درگذشت مادر رضا خواب بدی میبیند و زمانی که به خانهی نامزدش میرسد، پیرزن را در حالی که عکس پسرش را بغل دارد، روی زمین مییابد. در «عاشقان خفته» سربازی ارتشی که همراه تابوتهای شهدا مفقودالاثر وظیفهی نگهبانی را بر عهده دارد، به حالات مردم توجه میکند: از پیرزنی که به دنبال فرزند مفقودالاثرش میگردد، تا مردمی که با بیتفاوتی تمام برای دیدن این منظره سر را از پنجره بیرون میآورند.
بهترین پناهگاه: حکایات و داستانهای نماز
گردآوری مطالب رحیم کارگر محمدیاری.- بازنویس نثر: عینالله کاوندی.- [قم]: ستاد مرکزی اقامهی نماز، (چاپ اول): 1374[155] ص.
کتابنامه: به صورت زیرنویس.
مجموعه حکایات و داستانهای نماز، برگزیدههایی در باب انجام این عمل عبادی از منابع مختلف گردآوری شده است. بیشتر این حکایات مربوط به صدر اسلام است و ارتباطی با دفاع مقدس ندارد. تنها چند حکایت مربوط به جنگ است که ذکر میشود.
«نماز نور چشم من است» (از کتاب «رملهای تشنه» (ص. 84) که پاسخ اسیر ایرانی به یک عراقی در مورد اهمیت نماز را شرح میهد. «نماز در سختترین شرایط اسارت»، به جای آوردن نماز توسط اسرای ایرانی در بدترین شرایط موجود است؛ حتی زمانی که به صورت نشسته نیز قادر به خواندن نماز نبودهاند. «نماز در اسارت» حکایت اسیری است که در اردوگاههای عراق در سختترین شرایط نمازش را میخوانده است و بعدها به شهادت میرسد. حکایات عبارتند از: «نیایش تا پای شهادت»، «تصویر نماز در ذهن شهید»، «آخرین نماز» «نماز عاشقانهی جانبازان»، «اولین نماز وحدت در خط مقدم»، «نماز شهید بروجردی، مشکلگشای جنگ»